هنر بازاریابی در دنیای امروز به هنر جنگ شرکتها برای غلبه در بازار تبدیل شده و شکی نیست که بازار امروزه نیز یک میدان نبرد سخت و پیچیده است. اما در این عرصه چگونه شرکتها میتوانند به دستیابی هرچه بیشتر به جاهطلبیها و بلندپروازیهای خود نزدیک شوند؟ در این یادداشت بهطور خلاصه به قوانین طلایی خواهم پرداخت که میتواند چراغ راه شما در سازمان و شرکت خویش برای جذب و نگهداشت بیشتر مشتریان در این بازار رقابتی باشد.
قانون اول - بر سفر های مشتری خود تمرکز کنید نه صرفا تعاملاتش
جهان مشتری تنها شامل شرکت شما نبوده و این سازمان شما نیست که در مرکز این جهان قرار دارد. در مورد شیوه زندگی مشتریانتان و اینکه چگونه در زندگی خود ارزش خلق میکنند بررسی و تحقیق کنید.بهعنوان مثال فرض کنید شما یک شرکت بیمه هستید و مشتری برای بیمه کردن منزل خود به شما مراجعه کرده است. در اینجا مشتری تنها یک سفر را در شرکت شما تجربه خواهد کرد، آیا شما نمیخواهید در خصوص بیمه خودروی وی، بیمههای پزشکی، بیمههای عمر یا سایر بیمههایی که به نوعی این مشتری در سبک زندگی خود با آنها درگیر است، اطلاعی کسب کرده و سفر جدید و تجربه خرید و خدمات دیگری را برای وی خلق کنید؟
قانون دوم – کارکنان خود را بهعنوان سرمایههای سازمان در نظر بگیرید نه هزینه
کارمندان متعهد و عاشق سختتر کار میکنند، بیشتر در سرکار میمانند و سازمان خود را بیشتر به دیگران توصیه میکنند. بدون شک شما نمیتوانید بدون کارکنان دلبسته، تجربه مشتری عالی خلق کرده یا آن را حفظ کنید. پس به یاد داشته باشید که کارکنان دلبسته، تجربه مشتری عالی خلق میکنند، این تجربه باعث وفاداری مشتریان خواهد شد و مشتری وفادار نتایج پایدار مالی برای شما به ارمغان خواهد آورد.
قانون سوم - برند خود را از داخل به خارج سازمان بسازید
به یاد داشته باشید نامهای تجاری قدرتمند تنها یک ادعا در تبلیغات نیستند بلکه آنها نشاندهنده باور کارکنانشان به آن شرکت و برند هستند. ابتدا بهگونهای باشید که کارکنانتان با قلبشان سازمان را باور داشته باشند. پس بهعنوان یک برند به مشتریان خود یک قول دهید، قول خود را باور داشته باشید و آن را با تمام وجود بپذیرید و در نهایت وعده و قولهای خود را حفظ و به آنها عمل کنید.
قانون چهارم – به انتهای کلیه تجاربی که خلق میکنید توجه کنید
راهی که یک تجربه به پایان میرسد دارای تاثیر متناسبی با چگونگی به یادآوری مشتریان از کل تجربهشان نیست. در خلق تجربه مشتری یک قانون وجود دارد به نام قانون ابتدا – انتها. این دو زمان کلیدی از یک سفر مشتری میتواند اثر بالایی بر کل تجربه کسب شده مشتری بگذارد، پس از تمرکزتان بر این لحظات کلیدی مطمئن شوید.
قانون پنجم – به سوی قدرت «چرایی» حرکت کنید و به آن توجه و برای آن پاسخ داشته باشید
بسیاری از مردم میخواهند با برندی آشنا شده و آن را بپذیرند که حس هدفدار بودن را داشته باشد.بهعنوان مثال شرکت اپل نیز میتوانست مانند خیلی از شرکتها از طریق پاسخ به سوالهای «چه چیزی» و «چگونه» با مشتریان خود ارتباط برقرار کند، اما اپل پیش از هرچیز به سوال مشتری در خصوص چرایی خرید پاسخ میدهد، این شرکت میگوید: «هر آنچه که ما انجام میدهیم، باور داریم که در چالش با وضعیت موجود است.
ما باور داریم که متفاوت میاندیشیم.» باورهای اپل در پاسخ به اینکه چرا باید از آن خرید کنیم، رمز موفقیت این شرکت است. بنابراین مطمئن شوید که با دلیل و «چرایی»های مشتریان و کارکنانتان ارتباط برقرار کرده و به آنها پاسخ میدهید. بدون شک پس از آن باید به سوال مشتری در خصوص «چه چیزی» و «چگونه» پاسخ داده شود.
قانون ششم – فرآیندهای مشتریان را در گوشی همراه آنان قرار دهید
از دستگاههای موبایل بهره بیشتری ببرید، شما نیاز به طراحی فرآیندهایی دارید که از مزیت دیجیتالی گوشیهای همراه بهرهمند شود نه اینکه تنها سایت با نسخه موبایل یا اپلیکیشن بسازید.
قانون هفتم – تنها زمانی از مشتری سوال و نظرسنجی کنید که برنامهای برای عمل به آن داشته باشید
باور داشته باشید که بازخوردهای مشتریان یک سرمایه محدود و تمام شدنی است. وقت مشتریان خود را با سوال پرسیدن از طریق نظرسنجیهایی که شما برنامهای برای عمل به نتایج آنها نداشته یا قادر نیستید که به نتایج آنها عمل کنید، تلف نکنید.
مدرس و مشاورCRM، CEM و باشگاه مشتری
ارتباط با نویسنده: Email: payam. navi@gmail. com
Site: www. cemcenter. ir