به گزارش فرصت امروز به نقل از دنیای خودرو، صحبت های وزیر صمت مبنی بر توقف واردات خودرو و محدود شدنش به خودروهای برقی درصورت تحقق هدف تنظیم بازار، کارشناسان و فعالان این حوزه را نگران کرده است. آن ها بر این باورند که بنا بر تجربه سال های گذشته، اصولا تعادل بخشی به بازار بدون برقراری واردات ممکن نیست. در نبود خودرو وارداتی، خودروهای مونتاژی در بازار با قیمت های آن چنانی یکه تازی می کنند و خودروهای داخلی نیز از این قافله عقب نمی مانند. از سوی دیگر، بحث واردات به مقوله خودروهای برقی گره خورده که عملا نسبتی با بحث تنظیم بازار ندارد. در این زمینه ها با امیرحسن کاکایی، فعال و کارشناس صنعت خودرو به گفت وگو نشسته ایم.
چند خودرو برقی در کشور تولید شده است. با مشخص شدن برنامه ها در این بخش وضعیت تولید و عرضه خودروهای برقی را چگونه ارزیابی می کنید؟
وضعیت خودروهای برقی روی روال است و به زودی شاهد اوج گیری آن خواهیم بود. البته زمان می برد تا خودروها وارد کشور شود، اما به هرحال انجام می شود.
روند برقی سازی خودروها با واردات درست است؟
در بحث CNG تجربیات خوب و بدی به خصوص در بخش زیرساخت ها داشتیم. خودروسازان و واردکنندگان را مجبور کردیم تمام خودروها را سی ان جی کنند، اما بعد از آن که وارد بازار شدند، متوجه شدیم زیرساخت های تامین سوخت فراهم نبود و مردم به دردسر افتادند. ضمن این که خودروسازان و بسیاری از شرکت های قطعه سازی هم آن زمان به شدت به دردسر افتادند.
تمام این اتفاقات موجب افزایش شدید قیمت ها شد و هزینه های سنگینی وارد شد و وزارت نفت هم در ازای وعده هایی که داده بود و براساس ماده ۱۲ و بند «ق» پولی پرداخت نکرد. درحال حاضر هم صف های ایستگاه های سی ان جی بسیار خلوت شده است. این یعنی؛ در صف ایستادن برای خودروهای سی ان جی صرفه ندارد. این در حالی است که صف پمپ های بنزین خلوت نیست. زمانی که برنامه ها کامل و درست دیده نمی شود، هیجان مقطعی ایجاد می شود و مردم هستند که به دردسر می افتند. چند سوال کلیدی در این بخش وجود دارد؛ اگر به من خودرو برقی مجانی با برق مجانی بدهند، قطعا از خودرو الکتریکی استفاده خواهم کرد و عجیب هم نیست.
سوال این است که قرار است پول این خودروها را چه کسی پرداخت کند؟ آیا وزارت کشور و تاکسیرانی ها بودجه خرید این خودروها دارند؟ اگر قرار به استفاده از این خودروها باشد، هزینه های استفاده از آن چقدر است؟ مثلا اگر این تاکسی در خط فرودگاه امام فعالیت کند، کرایه آن ۵۰۰هزار تومان یا یک میلیون تومان است؟ زیرساخت های استفاده از این خودروها را چه کسی سرمایه گذاری می کند؟ آن هم درحالی که در کشور با کمبود برق مواجه هستیم.
زمانی که مبحث استفاده از خودروهای سی ان جی مطرح بود، همه فکر می کردند این سوخت یک مزیت است، اما بعدا متوجه شدند با این که روی دریای گاز نشسته ایم، اما گازرسانی یک معضل است. امروز هم شاهد آلودگی کلانشهرها هستیم. آمریکا، اروپا و چین قبل از آن که به سمت استفاده از خودروهای الکتریکی رفته باشند، سال ها روی اصلاح سبد سوخت و انرژی کار کرده اند و انرژی های به نسبت پاک را در برنامه گذاشته اند.
آن ها زمانی به سمت خودرو برقی رفتند که تولید برق با منشأ آلاینده را محدود کردند. ما در کشوری هستیم که متاسفانه ریزگرد کشورهای دیگر تا تهران هم می آیند و نمی توانیم ادعا کنیم آلودگی را از داخل شهرها به بیرون هدایت کرده ایم. نیروگاه های ما نزدیک شهرهای بزرگ هستند و مشکلات متعددی در گازرسانی به نیروگاه ها داریم و موضوع مازوت سوزی و گازوئیل سوزی را هم شاهدیم.
درحال حاضر برق کافی در کشور نداریم. یعنی سبد سوخت ما برای تولید برق به تدریج آلوده تر می شود. زمانی که تولیدکنندگان قطعات و مواد به سمت استفاده از نیروگاه های دیزلی یا گازوئیل سوز تشویق می شوند، یعنی سبد سوخت تامین انرژی و به طور خاص تامین برق ما از نظر آلایندگی رو به وخامت است. باید به این موضوعات توجه کنیم، وگرنه مانند بازی قبلی، برقی سازی هم بسیار گران قیمت خواهد بود.
خوبی خودروهای سی ان جی سوز این بود که امکان استفاده بنزین هم داشتند، اما برای خودروهای برقی چاره ای نداریم. پیشنهاد من به امدادخودروها این است که از امروز جابه جایی خودروهای برقی را که بین ترافیک گیر افتاده است، یاد بگیرند. حمل خودرو برقی متفاوت است و هنگام تصادفات مشکلاتی را به وجود خواهد آورد.
خودروهای برقی می توانند تا ۴۰۰ ولت، ولتاژ داشته باشند و اگر افراد غیرحرفه ای آن ها را جابه جا کنند، می توانند بسیار خطرناک باشند. از سوی دیگر به زودی با خودروهای مواجه خواهیم شد که باتری های آن تمام می شود و بین جاده ها متوقف می شوند. خودروهای بنزینی را می دیدیم که گوشه جاده ها تقاضای بنزین می کردند، اما برای خودروهای برقی هیچ راهکار وجود ندارد.
هنوز اقدام مناسبی روی زیرساخت ها انجام نشده است. البته حرف های بسیاری در این زمینه زده می شود. درست است از زمان عرضه سی ان جی ۱۵سال گذشته، اما هنوز آثار آن را می بینیم و هیچ کس هم پاسخگو نیست و صرفا می گویند آن موضوع گذشته است. این در حالی است که مردم هم به دردسر افتاده اند و هزینه های آن را مردم و اقتصاد شور پرداخت کرده اند.
در خودروهای برقی هم همین طور است. مگر می شود بدون این که زیرساخت ها را ببینیم، یک تحول درست را برقرار کنیم. البته ایده و تکنولوژی درست و قشنگی است، اما باید مجموع عوامل را در نظر بگیریم که در غیر این صورت دردسرهای بسیاری را ایجاد می کند.
قرارداد ۳میلیارد دلاری واردات مدل های برقی از چین را چطور ارزیابی می کنید؟ با این ۳میلیارد دلار چه کارهای دیگری می توان انجام داد؟
واقعا تعجب می کنم و به نظر می رسد سیاست توسعه صنعتی در کشور برقرار نیست. وزیر صنعت می گوید خودرو برقی وارد می کنم تا بازار و سرمایه گذاری در این بخش را تحریک کنم. این به نظر ایده قشنگی است، اما تنها ما با وزارتخانه صنعت طرف نیستیم. وقتی تاکسی وارد می شود چه کسی هزینه های آن را پرداخت می کند؟ اگر چنین پولی وجود دارد و این کار اقتصادی است، به راحتی می توانیم تغییر خط تولید به ویژه در مورد اتوبوس بدهیم و خودرو برقی تولید کنیم.
در زمینه اتوبوس ها بخش عمده تولید پلت فرم اصلی که معمولا وارداتی است. با این پول، اتوبوس سازان داخلی ما می توانند به سمت تولید مدل های برقی حرکت کنند. کما این که ایران خودرودیزل به سرعت این کار را انجام داد.
اگر قرار بر واردات است، کار را به دست خودروسازان بدهیم تا خودرو برقی وارد کرده و حداقل ۵۰ درصد ارزش افزوده در کشور ایجاد کنند.
اگر ۳میلیارد دلار را برای واردات در نظر بگیرید، تنها تعدادی خودرو و اتوبوس به دست می آورید، اما اگر همین هزینه را به تولید داخلی تخصیص دهید، دو برابر خودرو به دست می آورید.
به نظر من این کار اشتباه است. صحبت ها بسیار متفاوت است. سیاستمداران حرف های خوب می زنند تا مردم و صنایع را تحریک کنند. شاید هم برنامه این باشد که ۵۰هزار دستگاه خودرو برقی وارد شود تا صنایع هم تکانی بخورند.
موتورسیکلت هم ماجرای خاص خود را دارد و باید تکلیف آن روشن شود تا بتوانیم درست اظهارنظر کنیم. در ایران بیش از هندوستان موتورسیکلت ساز داریم و حتی ظرفیت موتورسیکلت سازی ما هم از هندوستان بیشتر است. موتورسیکلت سازان ما هم عمدتا سی کی دی کار هستند. بنابراین می توانیم بخشی از این هزینه را به آن ها اختصاص دهیم تا به جای مدل های احتراق داخلی، موتورهای الکتریکی تولید کنند. می توان کارهایی انجام داد که برای توسعه صنعتی مفید باشد. آیا این همه موتورسیکلت ساز ما مفید عمل می کنند و ارزش افزوده خوبی دارند؟ این ها سوالاتی است که هیچ گاه پاسخ داده نمی شود و مسئولان وقتی ایده ای دارند، روی دور می افتند و دیگر جوانب را در نظر نمی گیرند. جایی مانند وزارت صنایع، بخشی از دولت است.
به طور طبیعی وزیر صنعت قصد انجام کاری دارد و در چارچوب اختیارات خود کارهایی انجام می دهد اما من وزارت صنعت را جزئی از دولت و دولت را جزئی از حاکمیت می دانیم. حاکمیت منطقا باید برنامه توسعه صنعتی و حتی توسعه اقتصادی داشته باشد و باید تکلیف روشن کند. مثلا باید در نظر بگیرد که این همه موتورسیکلت ساز قرار است کجا بروند و چرا مجوز ارائه شده است.
چقدر موتورسیکلت سازان در برنامه تولید موتورهای الکتریکی مشارکت داده می شوند و چه اندازه حاکمیت این تولیدکنندگان را به سمت ایجاد زیرساخت های تولیدی سوق داده است. آیا قرار است همچنان واردات و سی کی دی کاری ادامه پیدا کند.
این ها سوالاتی هستند که باید در چنین فرصت های تاریخی به آن ها جواب داد. این که قرار است از موتور احتراق داخلی به سمت برقی برویم، یک فرصت تاریخی است. این ۳میلیارد دلار باید مبتنی بر یک برنامه کلان بسیار متناسب هزینه شود، نه این که فقط به فکر خرید باشیم.
وزیر صمت اعلام کرده است تا زمانی واردات را ادامه می دهیم که بازار تنظیم شود. این موضوع را چگونه ارزیابی می کنید؟
این که به بهانه تنظیم بازار هر بلایی سر صنعت و اقتصاد بیاوریم، درست نیست. حتما بعد از مدتی واردات ممنوع می شود، اما امیدواریم این اتفاق نیفتد. البته صحبت وزیر صمت مبهم است و تعریف ایشان از مقوله تنظیم بازار روشن نیست. کما این که مجلس هم همین را گفته است. تنظیم بازار یعنی چه؟ قرار است قیمت خودرو نصف شود؟ مثلا می گویند ۲میلیون خریدار وجود دارد، اما مشخص نیست این آمار از کجا آمده است؟ آیا از صف هایی که در خودروهای رانتی ایجاد شده، این آمار به دست آمده است؟ آیا عرضه رانت یعنی تقاضا؟ اگر درحال حاضر خودرو ۵۰۰میلیون تومانی گران است، آیا این قدر خودرو وارد می کنیم تا قیمت این خودروها به ۳۰۰میلیون تومان برسد؟ این تنظیم بازار را چه کسی تعیین می کند؟ هیچ فرد و سازمانی در این خصوص، مطالعه نکرده است.
وزارت صنعت، معدن و تجارت منطقا باید در یک کلاس بالاتر از سطح بازار قرار بگیرد و توسعه اقتصادی مبتنی بر صنعت، معدن و تجارت را تدوین کند.
همین کارها را کرده ایم که کشور به این روز افتاده است. هر بار یک راه حل موقتی ارائه کرده ایم که تنظیم بازار انجام دهیم و مدام درآمدهای نفتی کشور را به باد داده ایم.
۳۵۰ مجوز موتورسیکلت سازی در کشور داریم. این مجوزها به بهانه تنظیم بازار و رقابت داده شده است و می بینیم که هیچ کدام تولید نمی کنند و سی کی دی کار هستند. این چه تنظیم بازار و توسعه ای است؟ آیا مجازیم هرچه می خواهیم در این وضعیت وارد کنیم؟
تنظیم بازار بهانه خوبی نیست. تمام وزارتخانه ها و در کل دولت باید توسعه صنعتی و توسعه اقتصادی را در برنامه قرار دهد و بگوید چه زمانی و چقدر کشور پیشرفت می کند. چون ما کشور تحریم زده ای هستیم، باید طوری کاری کنیم که وابستگی نداشته باشیم. دلم نمی خواهد حرفی مخالف وزیر صنعت بزنم. اما این که تنها جزئی از یک زنجیره کلی توسعه ای را ببینیم، از نظر من تبعات منفی دارد که بسیار بیشتر از نتایج مثبت آن است.
باید اتوبوسرانی و تولید اتوبوس در کشور را تقویت کرد. هر سوبسیدی در این بخش داده شود، کم است. چراکه اتوبوس، مورد استفاده همه است. اگر در بخش موتورسیکلت هم قرار است کاری انجام شود باید از طریق تولید داخل، حداقل مونتاژ داخل شود. این کار شدنی است. باید طوری برنامه ریزی کنیم که بعدا عمق ساخت داخل افزایش یابد.