تنوع شیوه های تبلیغات و بازاریابی این روزها چالش های بسیاری را برانگیخته و سازمان ها بر سر انجام تبلیغات به صورت دیجیتال و در فضای آنلاین یا انجام تبلیغات به صورت آفلاین (سنتی) یا کلاسیک و ... مناقشاتی دارند و میزان اثرگذاری هر یک از انواع تبلیغات موضوع بحث و مورد سوال بوده است لذا نگارنده بر آن شد تا تحلیلی بر مصادیق موجود نماید.
در ابتدا متذکر می گردد که استفاده از نظر افراد خبره می تواند تاثیرات بسزایی داشته باشد، چراکه به دلیل سلیقه ای بودن طرح های تبلیغاتی و اصولا تبلیغات در کشور ما، بخش عمده ای از هزینه اختصاص یافته به این امر دچار ابطال می گردد.
آنچه بیان گردید مشکل شرکت های کوچک نیست بلکه در برخی از شرکت های نامی نیز این معضل وجود دارد و به جای استدلال های دانشی، تفکر مدیر ارشد سایه بر تمام تصمیمات خواهد افکند و نتیجتا بودجه ای که بدین امر اختصاص می یابد «نفله» می شود.
مطلب مرتبط: برنامه ریزی بازاریابی موفق برای سال 2021
در رابطه با تصمیم گیری بر نحوه اجرای تبلیغات باید متذکر گردد که امروزه بازاریابی و تبلیغات دیجیتال در مقایسه با انواع دیگر مقرون به صرفه است و به همین دلیل سیر روی آوردن شرکت ها و تولیدکنندگان به اینگونه تبلیغات، صعودی با شیبی تند می باشد، چون تبلیغات کلیکی، وابسته (افیلیت)، بنری و ... در فضای آنلاین عموما از هزینه های معقولی برخوردارند.
منتها آنچه در تمام فضاها می تواند بیشترین بازخورد را ایجاد نماید استفاده از محتوایی تاثیرگذار است. این محتوا می تواند یک نوشته، تصویر یا ویدئو باشد حتی می تواند یک سوال جذاب و چالشی باشد که روی یک بیلبورد یا صفحه نمایش گوشی یا یک بنر در گوشه وب سایت خبری یا یک لایت باکس در گوشه خیابان به نمایش درمی آید.
اگر محتوا صحیح و خاص انتخاب شود قطعا می تواند انتشار ویروسی یافته و مجموعه را به سرمنزل مقصود برساند، چراکه این انتشار مساوی است با انتشار برند. (متاسفانه محتوای خلاقانه و جذاب به ندرت دیده می شود به طوری که بعضا سناریوی تبلیغاتی که اجرا و منتشر می گردد را می توان در حد توهین به فهم و آگاهی مخاطب در نظر گرفت)
نادیده گرفتن تحقیقات بازار به عنوان مهمترین رکن بازاریابی ، پیش و پس از تبلیغات، طبیعتا استخراج سهم آگاهی از برند را مضمحل می کند و مدارکی دال بر میزان تاثیرگذاری تبلیغات یا عدم آن را به دست نخواهد داد پس اگر به دنبال تاثیر بیشتر هستیم باید سنجه های موجود را هم بررسی دقیق نماییم.
به طور کلی نکته حائز اهمیت توجه به ظرافت های خاص در انواع و اقسام تبلیغات می باشد که همواره باید لحاظ گردد.
سوال: آیا مورد هدف مجدد قرار دادن مشتری (ریتارگت نمودن) برای بارهای بیشمار و نمایش سایر محصولات یک برند به تعداد نامتناهی به یک کاربر فضای مجازی در دفعات پیاپی نشان از دقت است یا باعث عکس العمل منفی کاربر پیشین می گردد؟
وظیفه این تبلیغات ایجاد ثبات و استحکام برند در ذهن مخاطب است. درست است که بگوییم یادآوری برند احتمال خرید را بالا می برد و می تواند باعث وفاداری مشتری گردد، منتها یادآوری برند (brand recall) باید تعریف مشخصی داشته باشد تا به مزاحمت برند (brand harassment) در فضای مجازی منجر نگردد.
مد نظر داشته باشید که به طور اصولی کارشناس دیجیتال مارکتینگ باید با نظارت و همفکری متخصص بازاریابی اقدام به بستن یک پکیج تبلیغات در فضای مجازی نماید تا تمامی نکات به نفع برند و کمپانی خاتمه یابد، شاید در این مقوله شخصی سازی محتوا و استفاده از امنی چنل مارکتینگ (omni channel) بهترین پاسخ را بدهد. برای این امر نیاز است اطلاعات تیم بازاریابی از مشتریان بالفعل و بالقوه بسیار بالا باشد و بتوانند یک تجربه کاربری یکپارچه برای کاربر ایجاد نمایند و در هر نقطه تماس کاربر، پیام مطلوب و مربوط به همان درگاه ارتباطی را به او بدهند. امنی چنل مارکتینگ پیشنهاد خوبی است که توضیحات مفصل آن در این نوشتار نمی گنجد.
متذکر می گردد که دیجیتال مارکتینگ و استفاده از فضاهای آنلاین برای استارت آپ ها و تجارت های نوپا به عنوان اولین انتخاب، مناسب است، آنها می توانند به یاری فناوری های جدید در این فضا و در کنار کسب و کارهای بزرگ و متوسط به نمایش برند و سرویس های خود بپردازند.
مارکتینگ موفق و اصولی در دنیای امروز به تلفیق شیوه های سنتی و مدرن می پردازد از استرا بورد تا فضای اینستاگرام، از ایمیل تا سمپلینگ محصول، از اصول مدیریت ارتباط با مشتری تا رسیدگی به شکایات و دریافت صدای مشتری، از انجام بازاریابی چریکی تا ارائه خدمات مهیج و شگفت انگیز و حتی حضور در بنگاه های خیریه و رویدادها همه و همه را در نظر می گیرد و همچنان تاکید بر ارتباطات بازاریابی یکپارچه دارد.
شاید بتوان خیلی محکم و به صدای رسا گفت که رتبه سئو یک کمپانی مهمتر از کیفیت خدمات و قیمت گذاری محصولاتش نمی باشد.
نوشتن نظرات مثبت و منفی کاربران از دریافت خدمات یا محصولات REVIEW)) در فضای مجازی، به راحتی می تواند روی تصمیمات آتی مشتریان تاثیر بگذارد لذا پرواضح است که چرا می گوییم ارتباطات یکپارچه بازاریابی شامل تایید گروهی کاربران SOCIAL CONFERMATION ) ) نیز می باشد.
اصول بیان شده در فضای بازاریابی کشور ما نیز حاکم است، چنانچه به عنوان یک کاربر یا مشتری، قبل از اقدام به خرید از یک برند لباس یا کفش یا رفتن به یک رستوران و کافی شاپ خدمات، محصولات و قیمت ها را به طرق مختلف (در فضای سوشال و دیجیتال) چک می کنیم و سپس اقدام مان را نهایی می نماییم.
در سراسر جهان نیز کمپانی های موفق چون مک دونالد، نایک، آمازون، علی بابا و بسیاری دیگر همچنان بر این اصول پایبند بوده و بازاریابی را پروسه ای 360 درجه می دانند و بدینگونه بازارهای منطقه ای و بین المللی را تسخیر نموده اند.
همین امروز، غول های تجارت همچنان بر سر تبلیغ روی بیلبوردهای خاص در میادین مشهور شهرهای شهیر دنیا با هم در جنگ هستند و از دست دادن هر نقطه تماس با مشتری را نقصان در تسلیحات نظامی خود می دانند.
جالب آنکه استفاده از تکنولوژی دیجیتال و سه بعدی روی بیلبوردهای شهری به شدت در حال گسترش است؛ یعنی فناوری دیجیتال در خدمت تبلیغات به اصطلاح آفلاین قرار گرفته است تا تبلیغات مذکور به بهترین و خیره کننده ترین حالت ممکن به صورت محیطی اجرا گردد. طراحی و اجرای تصاویر براساس سناریوی تهیه شده آنگونه است که بین واقعیت و تصاویر ساختگی روی بوردها نمی توان تمایزی قائل شد.
مطلب مرتبط: اصول ارائه برنامه بازاریابی به صورت حرفه ای
متخصصان در نسل جدید بازاریابی کاری بس دشوار برعهده دارند. با وجود مشتری های هوشمند، در انبوه فضاهای موازی و تو در توی اطلاعاتی باید با رقبا دست و پنجه نرم کنند، حتی در جایی مجبورند برای یادآوری پرسنال برند در یک جایگاه بین المللی(INTERNATIONAL BRAND RECALL) به گوش مجری برنامه سیلی بخوابانند.
پیش از این مارکتینگ را جنگ بر سر تسخیر ذهن مخاطب می خواندند، ولی امروز باید این تعریف تغییر کند و شاید تسخیر صرفا یک سلول از ذهن مخاطب موفقیت در مارکتینگ خواهد بود.