در این یادداشت طبق عادت معهود دو خبر را برایتان نقل و سپس هر کدام را جداگانه بررسی میکنیم که کدامیک واقعی و کدامیک غیرواقعی است.
خبر اول
در مراسمی به یکی از برگزیدگان ادبیات داستانی تحت عنوان جایزه ادبی جلال آل احمد، 30 سکه بهار آزادی جایزه داده شد که این رقم معادل یک سوم حقوق یک بازیکن فوتبال در لیگ دسته اول باشگاههای کشور است.
خبر دوم
در مراسمی به یکی از برگزیدگان ادبیات داستانی تحت عنوان جایزه ادبی جلال آل احمد، 520 سکه بهار آزادی و 50 سال مسافرت هوایی داخلی رایگان به همراه استفاده رایگان مادامالعمر از محصولات چای سیروس جایزه داده شد که این رقم تقریبا معادل حقوق دریافتی یک بازیکن فوتبال در لیگ برتر باشگاههای کشور است.
بررسی خبر اول
خبر اول واقعی است، گرچه هنوز هم بنده در صحت و سقم همین خبر اول هم شک دارم که این 30 سکه پرداخت شده یا خیر! ولی طبق اخبار خبرگزاریهای معتبر این مبلغ بهظاهر پرداخت شده است. ضمنا توجه کنید این مبلغ که جایزهای است و در هر سال به اشخاص متفاوت میرسد، شاید معادل یک پنجم حقوق دریافتی بازیکن ذخیره تیم شیرین فراز کرمانشاه است!
خبر دوم
اگر تصور کردید که این خبر واقعی است پیشنهاد میکنم به سرعت با شماره اورژانس تماس بگیرید و خود را به دکتر معرفی کنید.
کسی که برنده جایزهای میشود بهعنوان نخبه در آن مسابقه یا همایش شناخته شده است، حال بنده میخواهم حقوق و درآمد متوسط یک روزنامهنگار و نویسنده روزنامه را برایتان بررسی و آنالیز کنم که یک روزنامهنگار با حقوقش میتواند چه کارهایی انجام دهد!
یک روزنامهنگار متوسط، در یک روزنامه اگر حقوقش را سر وقت بگیرد و روزنامه خوشقول باشد در نهایت میتواند درآمد ماهانه یک میلیون تا یک میلیون و 500 هزار تومان داشته باشد، که خطراتی مانند توقیف روزنامه و بیکار شدن نیز همراهش است، البته ما میتوانیم در این مقایسه توقیف روزنامه را با پارگی رباط صلیبی بازیکن فوتبال مقایسه و از هر دو صرفنظر کنیم.
* یک روزنامهنگار با حقوق دریافتیاش، 60 ماه معادل پنج سال طول میکشد که یک خانه رهن کند، تازه اگر در این مدت غیر از آب هیچ چیزی نخورد! اگر بدنش مقاوم باشد و زنده بماند میتواند خانهای رهن کرده و زندگی کند.
* یک روزنامهنگار هزار ماه معادل 80 سال طول میکشد که بتواند یک خانه بخرد! تازه اگر در طول این 80 سال تورم نداشته باشیم و روزنامه نیز هنوز پابرجا باشد! که در ایران تنها روزنامه اطلاعات است که چنین قدمتی دارد، لازم به ذکر است که در طول این 80 سال احتمال اتمام عمر روزنامهنگار به دلیل کهولت سن نیز وجود دارد.
ما حقوق یک روزنامهنگار را با درآمد حوزه فوتبال مقایسه کردیم و نتیجه زیر حاصل شد:
طبق بررسیهای بنده و دوستان خودپردازی متوجه شدیم که در لیگ محلات استان هرمزگان تیمی وجود دارد که مدیر تدارکاتش پسر خالهای دارد که آن پسرخاله کارمند شرکت مخابرات است و حقوق دریافتیاش ماهانه یک میلیون و 700 هزار تومان است که خدار را شکر نزدیک به حقوق دریافتی دوستان روزنامهنگار است.