«وقتی زنان توانمند باشند و بتوانند حقوق خود را طلب کنند و در همه ارکان کشور اعم از سطوح حاکیمتی و استفاده از فرصتها و انتخابها حق طبیعیشان را داشته باشند، اقتصاد پیشرفت میکند، امنیت غذایی بالاتر میرود و چشماندازها برای نسلهای حاضر و آینده نیز بهتر میشود.» این را میشل باچلت، معاون دبیرکل و مدیر اجرایی سازمان ملل در امور زنان میگوید.
زنان ستون فقرات توسعه روستایی و اقتصاد ملی هستند. آنها 43درصد از نیروی کار کشاورزی جهان را تشکیل میدهند؛ آماری که در برخی کشورها به 70درصد هم میرسد. در آفریقا 80درصد از تولیدات کشاورزی حاصل کار مرزعهداران کوچک است که بیشترشان زنان روستایی هستند. خانمها بیشترین درصد نیروی کار در بخش کشاورزی را تشکیل میدهند، اما به تمامی زمین و منابع مولد دسترسی ندارند. در طول 10سال گذشته، بسیاری از کشورهای آفریقایی قوانینشان را طوری تغییر دادهاند که زنان راحتتر بتوانند به صورت قانونی مالکیت زمینهای کشاورزی را بهدست آورند. این امر به بهبود موقعیت زنان روستایی کمک کرده است.
تحسینشان کنید
تحسین نکردن زنان روستایی به خاطر نقششان در کشاورزی زیانآور است و فقدان سیاستهای خاص در این زمینه را نشان میدهد و نبود سیاستی خاص برای این کار، سطح فقر، بیسوادی و عدم مشارکت در طراحی برنامهها و سیاستها را افزایش میدهد. این سیاستها و برنامهها باید طوری چیده شود که نیازهای واقعی زنان روستایی در آنها دیده شود، حال آنکه اوضاع فعلی در بسیاری از کشورها خلاف این جریان است. مثلا با وجود نقش مهمی که زنان روستایی در اقتصاد کشاورزی ایفا میکنند، این قشر در کشورهای آفریقایی از نرخ بالای بیسوادی و بیشترین فقر ممکن رنج میبرند.
تضمینکنندگان ادامه حیات
خانمها به ویژه روستاییهایشان تضمینکننده معیشت خانواده هستند در نتیجه تأثیر پررنگی که بر تولیدات کشاورزی دارند، تولیدات زنان در بخش کشاورزی به تضمین تأمین معاش خودشان هم کمک میکند. این البته برای تأمین سایر نیازهای زنان روستایی از جمله بهداشت، هزینههای آموزش فرزندان یا تأمین سایر محصولات و کالاهایی که برای زندگی روزمره نیاز هستند، کافی نیست. این زنان ظرفیت مالی محدودی دارند که این محدودیت ناشی از چرخه ناکارآمد عرضه و حمایت ناکافی است.
معضل دیگر در کنار سایر مشکلات، تغییرات اقلیمی است که منجر به بارشهای نامنظم، سیل، خشکسالی و گردباد میشود. اثرات هر یک از این پدیدههای اقلیمی بر کار این زنان منفی است و زندگیشان را سخت میکند. زنان روستایی مجبور هستند مسافتهای طولانی را برای آوردن آب و چوپ بپیمایند. طبعا این کار برای سلامتیشان ضرر دارد و باعث ایجاد نرخ بالای مرگومیر مادران و نوزادان، پیشرفت معکوس در آموزش و به خطر افتادن قدرت مواد غذایی و نیز امنیت غذایی و تغذیه شده است. کشاورزی بهترین چاره برای زنان روستایی است و باید شرایط بهتری برای دسترسی به زمین و منابع برای زنان فراهم شود تا از تغییرات اقلیمی پیشگیری شود، با آن سازگاری صورت گیرد و از اثرات بد آن کاسته شود. در کنار این امر باید به زنان آموزش داده شود که چگونه با مقاوتهای فرهنگی کنار آمده و خود را با مانیفستهای گوناگون این پدیده سازگار کنند.
زنان یار کمکی نیستند
درک اهمیت نقش زنان روستایی در کشاورزی جنبه مهمی از مبحث جنسیت است. در بسیاری از کشورها، نقش زنان در کشاورزی تنها به «یار کمکی» ختم میشود و در سطح یک مشارکت مهم برای تولید محصولات کشاورزی در نظر گرفته نمیشود. همچنین آداب و رسوم اجتماعی دیکته شده به زنان بهویژه زنان روستایی به آنها میگوید که علاوهبر فعالیتهای کشاورزی باید مسئول غذا پختن، حمل آب و آوردن چوب باشند و نقش محدود خود در مشارکت در فرآیندهای تصمیمساز و استفاده از فرصتهای اقتصادی را بپذیرند. بنابراین این افراد کارآمدی خود را در برابر همتایانشان از دست میدهند. این روزها بسیاری از دولتها توجه بیشتری نسبت به گذشته به بخش کشاورزی نشان میدهند. هنوز البته به سرمایهگذاری بیشتری در این بخش نیاز است. این یک واقعیت است که زنان روستایی ضمانتی برای افزایش تولید غذا هستند. این البته برای تأمین نیازهای آینده کافی نیست.
تضمین کار زنان بهوسیله مبارزه با فقر
مبارزه با گرسنگی و سوءتغذیه از جمله اقداماتی است که باید برای تضمین درآمد بالاتر و بهبود شرایط زندگی برای بسیاری از جوامع داوطلب انجام گیرد؛ جوامعی که عمدتا زنان روستایی آنها را تشکیل میدهند؛ زنانی که کشاورزی در مقیاس کوچک را به ویژه در کشورهای در حال توسعهای مثل موزامبیک زنده نگاه میدارند. واقعیت این است که فعالیتهای اقتصادی باید به افزایش درآمد زنان بینجامد. حمایت مالی صرف اما کافی نیست. انجام اقداماتی که کشاورزی را از شکل سنتی خارج و به سمت احترام به محیطزیست و حفاظت از منابع طبیعی ببرد، ضروری است. نیاز به رها کردن سیاستهایی که کمتر مورد استقبال زنان روستایی قرار میگیرد، تأکید بر قدرشناسی از نقش آنان بهعنوان تولیدکننده ثروت و تقویت شبکه خدمات عمومی در مناطق روستایی از جمله سلامت، آموزش و رفاه و نیز اتخاذ سیاستهایی که با نبود موازنه میجنگند به عنوان یک نیاز مطرح است. این کارها باعث پیشگیری از آسیب دیدن زنان روستایی در مواجهه با اثرات تغییرات آبوهوایی میشود.
آموزش، رکن پیشرفت زنان
آموزش زنان روستایی امری بسیار مهم است، به ویژه آموزش تکنیکهای کشاورزی مدرنی که مناسب شرایط محلی باشند و از منابع طبیعی در شرایطی با ثبات استفاده شود. این کار باید با رویکرد دستیابی به توسعه اقتصادی بدون آسیب زدن به محیطزیست انجام گیرد. نیاز است تا نتایج تحقیق انجام شده از سوی کارشناسان، از جمله کارشناسان تکنیکهای کشت زیست محیطی با دیدگاه افزایش سطح تولید زنان روستایی منتشر شود.
ذکر این نکته ضروری است که قوانین کشت زیست محیطی نیازمند تدارک امکانات و شرایط مشخصی از جمله خدمات گسترده، امکانات ذخیرهسازی، زیرساختهای روستایی (جاده، برق و فناوری اطلاعات و ارتباطات)، دسترسی به بازارها و دستیابی به اعتبار و نیز حمایت از سازمان و تعاونیهای کشاورزی است. دولتها نقشی کلیدی در ارتباط با این مسئله و نیز حمایت از دسترسی زنان فعال در کشاورزی در مقیاس کوچک به زمینهای کشاورزی، آب و بذر دارند.