مطالعات نشان داده مسیر تحول وضعیت اجتماعی زنان در کل و مشارکت کاری زنان بهطور خاص بهشدت وابسته به تحولات سیاسی- اجتماعی در طول دورههای مختلف تاریخی است. در تحولات سیاسی- اجتماعی، میزان و نوع صنعتیسازی، نقشی اساسی ایفا میکند. صنعتیسازی وسیلهگذار از یک مرحله تحول به مرحله دیگر است و اهمیتی اساسی در مشارکت نیروهای انسانی و بهویژه زنان دارد.
از سال 1949 چین در مسیر صنعتیسازی گستردهای قرار گرفت. در حدود نیم قرن چینیها در مدلهای توسعهای خود دو تحول عمده را به چشم دیدند. این تحولات بر زنان و نقش آنها در جهتیابی اقتصادی نیز تاثیرگذار بود.
تحولات پس از سال 1949 در چین که بیشتر بر صنایع سنگین استوار بود و کشاورزی را پایه و اساس رشد اقتصادی میدانست، به تغییرات زیادی در سبک زندگی زنان چشم بادامی منجر شد. این دگرگونیها در زندگی زنان روستایی بسیار بیشتر از همتایان شهریشان بود. کار زنان در چین به شکل سنتی بیشتر در خانه و وظیفهشان سر و سامان دادن به خانواده بود اما پس از تحولات اقتصادی دوره اول در چین کارکردهای تولیدی زنان خانهدار در مقیاس بزرگی گستردهتر شد.
در سال 1957، 70درصد زنان در بخش تولیدات کشاورزی مشارکت داشتند که نسبت به هفت سال پیش از آن یعنی سال 1950 بین 20 تا 40درصد افزایش مشارکت نشان میداد. این روند کمکم به موضوعی عادی تبدیل شد و در سالهای پایانی دهه 1970 بیش از 80درصد زنان روستایی در کشاورزی مشارکت داشتند.
در این میان دولت نیز با حمایتهای خود از مشارکت نیروهای کاری زن نقش مهمی در استقلال مالی زنان داشت. این روند آنقدر ادامه داشت تا مشارکت زنان در بازار کار به یک ضرورت در چین تبدیل شد. مرحله بعدی تحولات اقتصادی در چین از سال 1978 آغاز شد. این تحولات به سمت و سوی اقتصاد مبتنی بر بازار استوار بود. یکی از تفاوتهای اساسی دوره تحول دوم با اول این بود که در این مرحله به زنان، حقوقی برابر با مردان تعلق گرفت. در واقع هنگام تقسیم زمینهای کشاورزی و داراییها میان مردم برای زنان، حقوقی برابر با مردان در نظر گرفته شد.
در این مرحله مشارکت زنان در مجموع یک چهارم یا یکسوم بود. اما نیروی کار زن در برخی محیطها از جمله نساجی، پوشاک، برق و الکترونیک و تولیدات غذایی بر مردان چربش داشت. حضور زنان در محیطهای صنعتی در این مرحله از تحول اقتصادی مزیتهای خاص خود را داشت. یکی از خوبیهای کار در محیط صنعتی برای زنان چینی پذیرفتن مشاغل صنعتی و داشتن حقوق بیشتر و باثباتتر نسبت به مشاغل کشاورزی بود.
آنها با کار در محیطهای صنعتی بهویژه در مناطق روستایی ضمن کسب درآمد بالاتر اعتماد به نفس بیشتری پیدا کرده و حس استقلال را بهتر و کاملتر از پیش درک کردند. به این ترتیب زنان چینی در طول چندین دهه گذشته با فراز و نشیبهای بسیار توانستند وزنهای سنگین در جهت رشد اقتصاد چشمبادامیهای شرق آسیا باشند.