نردبان بازاریابی

چرا بیشتر نردبان‌ها در پله‌های نخستین عرض بیشتری دارند و در پله‌های بالاتر عرض کمتری پیدا می‌کنند. کوه‌ها نیز از همین قاعده پیروی می‌کنند و در دامنه، فضای بیشتری را در بر‌می‌گیرند و قله آنها قطر کمتری دارد.

این موضوع می‌تواند بیانگر این باشد که برای رسیدن به هدف و کمال، به هر میزان که به انتهای مسیر نزدیک و نزدیک‌تر می‌شویم، راه پیش روی‌مان تنگ‌تر و سخت‌تر می‌شود و اینکه چنانچه قدم‌های نخست را محکم‌تر و حساب شده‌تر برداریم و بنیاد محکمی استوار کنیم، درامتداد مسیر می‌توانیم با سرعت بیشتر و با خیالی آسوده‌تر راه را ادامه دهیم.

گاهی اوقات بعضی‌ها درست در همین «تنگ راه» قید بیشتر بالاتر رفتن را می‌زنند و ترجیح می‌دهند که برگردند که آفت این تجارت است. این تجارت به ایمان قلبی نیاز دارد و باید به موفقیت در این روش بازاریابی باور داشته باشید. برای اجتناب از این اشتباه و دستیابی به پله‌های نهایی نردبان یا قله‌‌ کوه در استفاده از روش‌های نوین و کم‌هزینه بازاریابی واقعا باید از منفی‌بافان دوری کنیم، زیرا این افراد علاوه براینکه خود تفکری منفی دارند، ما را نیز از تصمیم مهمی که داریم منصرف می‌کنند. در عوض به افرادی نزدیک شویم که عاشق استفاده و تجربه روش‌های نوین و بکر هستند. بعد از یک مدت، همه ‌افرادی که به ما می‌گفتند نــه، وقتی موفقیت‌های ما را ببینند، به ما نگاه می‌کنند و می‌گویند که کار خوبی است.

پس باید به جای دلسرد شدن، به موفقیت، اهداف و باورمان به این روش‌ها فکر کرده و به سراغ دوست بعدی برویم. برای موفق شدن در این زمینه باید تمام اصول و چالش‌های آن را مطالعه کرد و راه هرچه درست‌تر انجام این تجارت را آموخت. هر چه بیشتر بدانیم، مسلط‌تر خواهیم بود. باید تا آنجا که می‌توانیم در مورد این روش‌ها و تجربیات دیگران حتی اگر کم و ناچیز باشد اطلاعات کسب کنیم. نکته حائز اهمیت در این زمینه این است که تمام افراد موفق تمرکز دارند. قانون اول مبارزه می‌گوید که تمرکز همان قدرت است. حتی فعالیت پاره وقت در بازاریابی نیازمند تمرکز و ذهنیتی تمام وقت است. برای موفقیت در استفاده از این روش‌ها باید همیشه به فکر آنها بوده و به نوعی با آنها زندگی کنیم. موفقیت سراسر رسیدن و ثمر گرفتن نیست. گاهی اوقات شاید برای رسیدن به موفقیت لازم باشد عقب‌نشینی کنیم تا بتوانیم به آرامش و سکون بیشتری دست پیدا کنیم و شاید گاهی اوقات لازم باشد در استفاده از این روش‌ها، از پیشروی‌های یکسویه به سمت ناشناخته‌ها دست بکشیم. اگر هدف مورد نظر خیلی فراتر از دستیابی باشد و ما با تمام قدرتمان تلاش کنیم تا بتوانیم به آن دست یابیم، می‌توانیم نتیجه بگیریم موفقیت در همان تلاشی که می‌کنیم نهفته است.

در هر صورت باید بدانیم که اگر بخواهیم دست به هر كاری بزنیم، موفقیت و شكست هر دو، انتظارمان را می‌كشند. بازاریابی تلفیقی از علم و هنر است. یادگیری اصول و قواعد بازاریابی بخشی از علم بازاریابی است و فارغ از تمام اصول و قوانین، بازاریاب باید یک هنرمند باشد تا بتواند روش مناسب و کارا و کم‌هزینه‌ای را مطابق با نیاز مشتری به درستی تشخیص داده و با محصول یا خدمت خود در جهت رفع آن گام بردارد و موجبات خشنودی کسب‌و‌کار و مشتری را فراهم آورد.