استعدادهای خوب و حتی فوقالعادهای در تئاتر ما وجود دارند، اما این استعدادهای ذاتی برای به فعل رسیدن نیازمند آموزش و تمرین کردن هستند. باید برای افزایش سطح کیفیت آنها تلاش کرد و هزینههایی هم باید متقبل شد. کارهایی که ما بعضا در جشنوارهها داوری میکنیم از میان کارهای مختلفی انتخاب شده، اما من احساس میکنم که تفاوتی میان اغلب کارها وجود ندارد. بزرگترین ایراد بارز در اجراهای تئاتر ضعف نمایشنامه است. ایرادات دیگری هم وجود دارد اما آن چیزی كه بیشتر بهعنوان نقطهضعف اجراها به نظر میرسید، نمایشنامه است.
جوانان ما در این حوزه مشکل جدی دارند. حتی جالبتر آنکه انگار نمایشنامهها از روی هم نوشته شده است. دیالوگ که از مهمترین عناصر تئاتر است کم است و بهجای آن از مونولوگها استفاده میشود. وجود مفهوم و جهانبینی در تئاتر اهمیت خاصی دارد. از لحاظ مفهوم کارها یکنواخت هستند.
موضوعات مرتبط با نیاز تماشاگران نیست. از لحاظ موضوعی، مسائل روز، فکر و اندیشه مخاطب با جهانبینی خاصی روبهرو نمیشود. میتوان گفت که سطح مفهومها بسیار سطحی شده است. این مشکلها با برگزاری کارگاههای آموزشی برای افرادی که تازه وارد دنیای تئاتر شدهاند برطرف میشود.
برگزاری این کارگاهها هم که این روزها خرج دارد و کمتر دیده میشود که ارگانها با هزینه خود این دورهها را برگزار کنند. اگر رویه اصلاح نشود نتیجه مناسبی در آینده نخواهد داشت. باید از نقطهضعف اصلی یعنی همان نمایشنامه هم شروع کرد. اگر نمایشنامه ضعیف باشد و از لحاظ مفهومی دیدگاه قوی نداشته باشد مسلم است که بازیگر نیز ضعیف خواهد بود. در این صورت عمر بازی بازیگر کوتاه خواهد بود.
حتی کار کارگردانها نیز میزانسنی در بر نداشت و کارها را به طرز تکراری صحنه به صحنه با خاموشی چراغ عوض میکردند که این کار خلاقیت خاصی لازم نداشت. باید برای مشکلات تئاتر فکری کرد.
البته در بین کارهای جدید کارهای خوب با کارگردانیهای بهتر نیز وجود دارد که نشان میدهد اگر هنرمندان بخواهند میتوانند جدیتر و حرفه ایتر در این جشنواره حضور پیدا کنند. استعدادهای ذاتی خوبی هست که فکر میکنم با آموزش دیدن و بیشتر کار کردن میتوانند در سالهای آینده حضور تاثیرگذارتری داشته باشند.