این روزها این موضوع مطرح میشود که از شبکههای مجازی، اجتماعی و هشتگها در جهت معرفی دوباره اقتصاد ایران و تشویق سرمایهگذاران خارجی استفاده کنیم. این در حالی است که باید توجه کنیم که شبکههای اجتماعی و مجازی بیشتر در مورد حرکاتی کارایی دارند که قرار است مردم در قالب گروههای اجتماعی کارهایی را انجام دهند. سرمایهگذاری و جذب سرمایهگذاری داخلی و خارجی مقوله دیگری است و نگاه اینچنینی به آن نگاه سهلانگارانه و کوچک کردن موضوعی است که در اقتصاد ما موضوع بزرگی است.
به هر حال باید راههای جذب سرمایهگذاری داخلی و خارجی را بررسی کرد اما راههای این موضوع حتما در دنیا تجربه شده است و مخاطب سرمایهگذار خارجی در گروههای اجتماعی و فضای مجازی نیست. مخاطب کسی است که یا باید او را دعوت کرد یا در محلی که آنها هستند، خودمان را معرفی کنیم. به هر حال در فضای تجاری رفتن به نمایشگاهها و تبلیغ کالاها را تا حدودی یاد گرفتهایم و در این مورد هم نسبت به سایر نقاط دنیا در پلههای اول هستیم، حتی در بازاریابی کالا.
موضوع جذب سرمایهگذار خارجی نسبت به تجارت هم موضوع جدیدتری است و هم پیچیدهتر. ما هنوز تجارت را خوب یاد نگرفتهایم که در دنیا خودمان را عرضه و تبلیغ کنیم چه برسد به موضوع سرمایهگذار خارجی که قطعا نمایشگاهها، کنفرانسها و سمینارهایی را در این مورد باید شناسایی کرد و در آن فضاها شرکت نمود یا فضاها و سمینارهای خاصی را به منظور معرفی فرصتهای سرمایهگذاری در سایر کشورها تشکیل داد.
قاعده این است که ما اگر در اینجا بنشینیم و سرمایهگذاران دنیا را دعوت کنیم که بیایید ما را تماشا کنید، کمتر کسی حضور پیدا میکند، به دلیل اینکه جذابیتی نداریم و کسی حاضر نیست برای دیدن ما از آن سوی دنیا به اینجا بیاید. این ما هستیم که باید به نقاط مختلف دنیا برویم و خودمان و فرصتهایمان را معرفی کنیم.
اما تمام اینها شرط لازم نیست و شرط کافی است و باید زمینه فراهم باشد و پس از اینکه زمینه فراهم شد، در آن زمان بیاییم درباره راههای ارتباطگیری از طریق شبکههای اجتماعی صحبت کنیم. مانند این است که محصولی را تولید کنیم و پس از اینکه آن محصول تولید شد، برای آن بازاریابی انجام میدهیم.
ما برای اینکه جذب سرمایهگذار خارجی را انجام دهیم، نیاز به زیرساختهای اساسی داریم که فاقد آنها هستیم. یعنی سرمایهگذار خارجی زمانی که میخواهد وارد کشوری شود به این موضوع اهمیت میدهد که در راحتترین، آسانترین و بهترین شرایط، سود مناسبی از سرمایهاش ببرد.
قبل از اینکه ما داد و فریاد کنیم که کشور ما، کشور گل و بلبل است و فضای سرمایهگذاری خوبی دارد، سرمایهگذار خارجی به گزارشاتی که سازمانهای بینالمللی منتشر میکنند، توجه میکند. بهعنوان مثال به این موضوع توجه میکند که رتبه فضای کسبوکار در ایران چند است و میبیند که با یک رتبه سه رقمی مواجه است.
به ایندکسهای سازمان بینالمللی شفافیت مراجعه میکند و مشاهده میکند که کشور ما از نظر فساد مالی و اداری رتبه بدی دارد. همچنین به رتبههایی که بانک جهانی در مورد رقابتپذیری اقتصاد منتشر میکند، مراجعه میکند و میبیند که اوضاع ما خراب است، در مورد آزادسازی اقتصاد اوضاع مناسبی نداریم. اینها وظیفه بخش خصوصی نیست و اینها وظیفه دولت است که فضای کسبوکار را آماده کند برای سرمایهگذاری داخلی و خارجی.
متاسفانه در حال حاضر در تمام زمینههایی که میتواند چراغ راه و راهنما برای سرمایهگذاری باشد، کشور ما رتبه بدی دارد. تا زمانی که این موضوعات اصلاح نشود، هر چقدر که تلاش هم بکنیم، منجر به سرمایهگذاری نمیشود. اول باید دولت فضای کسبوکار را درست کند و سپس به این موضوع بپردازیم که چه راهکارهایی برای تبدیل سرمایهگذاری در ایران وجود دارد.
قطعا هشتگ و شبکههای اجتماعی که بیشتر جوانانه است و به درد کارهای اجتماعی میخورد، به جز اینکه در دنیا اسم ما را سر زبانها بیندازد و تخریب کند، سود دیگری ندارد. به نظر میرسد فضای مجازی و کمپینهایی که در آن تشکیل میشود، کاربرد و مفهومی دارد که ما نمیتوانیم از این مفهوم در هر جایی که دلمان میخواهد استفاده کنیم.
هر ابزاری متعلق به کار خاصی است و اگر ابزار مناسب را پیدا کنیم، شرط لازم آن است که مطالبهمان از دولت باشد که فضای کسبوکار آماده جذب سرمایهگذاری شود و شرط کافی پیدا کردن راههای جذب سرمایهگذار داخلی و خارجی میشود.
عضو اتاق بازرگانی ایران