مارتا استوارت بازرگان، نویسنده، مجری آمریکایی و موسس شرکت Martha Stewart Living Omnimedia (MSLO)است، شرکتی که در چهار زمینه نشر، اینترنت، سیستم عاملهای پخش رسانهای و خطوط تولید تجاری فعالیت دارد. شرکت MSLO انواع نشریات چاپی، برنامههای رادیویی و تلویزیونی و وبسایتهای تجارت الکترونیک را شامل میشود. استوارت ابتدا در کالج برنارد (Barnard College)تحصیل در رشته شیمی را انتخاب كرد، اما پس از مدتی تغییر رشته داده و تحصیلاتش را در رشته تاریخ اروپا و پس از آن تاریخ معماری ادامه داد. در سال 1990، مارتا مجله Martha stwert Livingرا با صاحب امتیازی خودش راهاندازی کرد.
در سال 1993 به اجرای برنامه تلویزیونی Martha stwert Living که همنام مجلهاش بود، پرداخت. او در این برنامه مشهور تلویزیونی به ارائه نکاتی درباره آشپزی، خانهداری، باغبانی و معرفی كالاهایی كه برای هر خانهداری مفید بود، میپرداخت و به این ترتیب حضورش در برنامههای تلویزیونی گسترش یافت.
استوارت در سال 1999 با کمک شریک تجاریاش شارون پاتریک (Sharon Patrick)شرکت MSLO را تاسیس و به عنوان رئیس و مدیرعامل این شرکت فعالیتش را آغاز کرد و در اکتبر 1999 این شركت را وارد بازار بورس نیویورك كرد. با ورود به بازار بورس استوارت به یک میلیاردر تبدیل شد؛ اولین زنی که در آمریکا ثروت میلیاردیاش را خودش ساخت.
در طول زندگیتان یادگیرنده باشید
این نکته که همیشه به دنبال یادگیری باشید برای کارآفرینان بسیار اهمیت دارد، زیرا دانش قدرت است و سوخت موردنیازتان را برای خلق و ورود به دنیای خارقالعاده ایدهها تامین میکند. استوارت میگوید: «هرگز نباید بازنشسته شوید، حتی نباید این کلمه را به کار ببرید.
این کار به این معناست که به سمت غروب کردن میروید و چه کسی است که بخواهد چنین کاری را انجام دهد؟» او معتقد است با وجود کاری که انجام میدهید: «همیشه یک کار دیگر وجود دارد که توانایی انجام دادنش را داشته باشید.» او میگوید هرگز نباید به مشکلات بیتوجه باشید یا از آنها فاصله بگیرید، در عوض باید به دنبال فرصتهایی برای الهام گرفتن باشید.
همهجا در جستوجوی نکات الهامبخش باشید
استوارت، میلیاردر موفق خودساخته معتقد است که باید از اطرافتان یادداشت بردارید و همیشه در جستوجوی استعدادهای تازه باشید. او میگوید اگر یک ایده تازه به ذهنتان رسید آن را بنویسید، چرا که ممکن است آن را فراموش کنید. با هر چیزی که دمدستتان است از کاغذ و قلم گرفته تا تلفنهمراهتان هرچه به ذهنتان خطور کرد بنویسید.
مثلا استوارت سعی کرد برای مناسبتهای مختلف هنرمندان بالقوهای را برای مجلهاش برگزیند. او همچنین انگیزههای تولیدات جدیدش را در هر جایی حتی در طول یک مصاحبه پیدا میکند. یک چیدمان گل در صحنه به ایده کلکسیون ملحفههای تخت برای او تبدیل شد.
افراد همفکر با خودتان را استخدام کنید
مارتا استوارت میگوید: «افرادی که برای ما کار میکنند، افرادی هستند که طرز تفکری همخوان دارند.» او همانگونه که خودش را تعریف میکند، آنها را نیز شرح میدهد و از خودش و آنها به عنوان «یادگیرندهها و یاددهندهها» یاد میکند. باید فرهنگی را پرورش داد که کارکنان در آن با به اشتراک گذاشتن ارزشهای مشترک و مشابه بتوانند کمک کنند همه چیز در مسیر درست خودش حرکت کند و محیطی ایجاد شود که این امکان را فراهم کرده و ایدههای خلاقانهتان را وارد جریان زندگی کند.
باید بدانید که چه ویژگیها و خصیصههایی برای رسیدن به موفقیت حیاتی هستند. ممکن است شما به عنوان یک مدیر به خلاقیت و شفافیت بیشتر از یادگیری و یاد دادن اهمیت دهید، این ویژگیها میتوانند متنوع باشند، اما ایجاد فرهنگی که کارکنان را با انگیزههای مشابه به حرکت درآورد، به اهداف کسبوکارتان کمک خواهد کرد.
تراز بین زندگی و کار را برای خودتان تعریف کنید
استوارت بین کار و زندگی شخصیاش مرزی قائل نیست. او اعتقاد دارد: «زندگی من شغل من است و شغل من زندگیام است.» برای یک کارآفرین که برند شخصیاش کسبوکارش است، زندگی کردن و تنفس کاری ممکن است برای موفقیتش حیاتی باشد، اما استوارت اعتراف میکند که این مسئله نمیتواند برای هر مدیر و یا هر کارآفرینی کارایی داشته و مثمرثمر باشد.