محمدرضا نعمت زاده، وزیر صنعت، معدن و تجارت در نشستی با فعالان صنعت ریلی، عملکرد این صنعت را در مقابل امکانات موجود مناسب ندانست اما در مقابل فعالان این صنعت از مشکلاتی میگویند که موجب این عملکرد نامطلوب است. نعمتزاده در نشست مذکور گفت: «با توجه به رکود و پیشروی نامناسب این صنعت باید تلاشها در جهت رفع مشکلات و چالشها چند برابر شود. اشکالات مدیریتی در صنایع ریلی باید شناسایی و مورد اصلاح قرار گیرد. با تدوین برنامهریزی مناسب و سیاستگذاریهای دقیق باید از رکود پیش آمده دراین صنایع جلوگیری کنیم. در حال حاضر ناوگان ریلی چه در بخش درون شهری و چه مسافری نیازمند نوسازی و توجه بیشتری است و برای افزایش و نوسازی و بازسازی ناوگان صنایع ریلی باید منسجمتر از گذشته اقدام کنیم.
وزیر صنعت میگوید: باید منسجمتر اقدام کرد و نوک پیکان را به سمت ضعف مدیریت در صنعت ریلی نشانه میرود. اما در مقابل صاحبان صنعت ریلی از مشکلات دیگری سخن میگویند که تازمان برطرفنشدن آنها نمیتوان به توسعه یا شاید بلند شدن این صنعت امیدوار بود. در این شرایط این پرسش مطرح میشود که انتقاد وزیر صنعت، تا چهحد مورد تایید است؟
هوشنگ سوهانگر، رییس هیاتمدیره انجمن صنایع ریلی ایران، در گفتوگو با «فرصت امروز» در این زمینه میگوید: «ما بارها به آقای نعمتزاده گزارشهای کاملی درباره وضعیت صنایع ریلی دادهایم. در ایران سختافزار برای صنعت ریلی کم نداریم، توانایی، کارخانهها و تکنولوژی آن موجود است اما بزرگترین مشکل ما نداشتن نقدینگی است. بانکها به سختی و با سود بالا تسهیلات ارائه میدهند. ما درخواست کردهایم که این سود کاهش پیدا کند اما تا امروز نه از وجوه اداره شده و نه از سوی بانکها هیچ تسهیلاتی ارائه نشده است.»
محمد حسین قنبری، مدیرعامل شرکت فراز تیما، که از حاضران در جلسه مشترک با وزیر صنعت بوده است، در اینباره به «فرصتامروز» میگوید: انتقاد وزیر از جهت امکاناتی که در کشور وجود دارد و تکنولوژی موجود صحیح است، اما شرکتهای ریلی دچار کمبود تقاضا و مشکلات بانکی هستند. در طول چند سال گذشته به این دلیل که این شرکتها نتوانستهاند بدهیهای خود را پس بدهند؛ دچار مشکلات اقتصادی هستند و نمیتوانند از تسهیلات و امکانات بانکی استفاده کنند.
حسین قماشی، مدیرعامل مپنا لکوموتیو، نیز در گفتوگو با «فرصت امروز» اظهار میکند: «توانایی و پتانسیل لازم در صنعت ریلی کشور وجود دارد فقط این تواناییها به یک مدیریت صحیح نیاز دارد تا این امکان فراهم شود که از همه ظرفیتهای موجود در این صنعت استفاده شود.»
سرمایهگذاری مانعی برای پریدن
وجود توانایی در صنعت ریلی ایران، موضوعی است که خود فعالان این صنعت نیز به آن اذعان دارند، اما آنچه که تاکنون جلوی پریدن این صنعت را گرفته، کمبود سرمایه و کاهش تقاضای بازار است، اتفاقی که موجب شده تا مصرفکنندگان صنایع ریلی، تولید داخلی را فراموش کرده و به سمت اجناس دست دوم کشورهای دیگر روی بیاورند یا با شرکتهای چینی که اجناسشان قیمت کمتری دارد، قرارداد ببندند.
گویی اعتماد به صنعت ریلی داخلی در حال از بین رفتن است و همین بیاعتمادی میتواند به مرگ این صنعت منجر شود. اکنون یکی از اولویتهای دولت یازدهم که بارها از سوی رییسجمهور مورد تاکید قرار گرفته، توسعه صنعت ریلی است، اما برای توسعه این صنعت باید کدام موانع را از بین برد؟
قماشی در پاسخ به این پرسش بیان میکند: «اگر سرمایهگذاری برای توسعه صنعت ریلی انجام شود، بسیاری از مشکلات برطرف میشود. به دلیل محدودیت سرمایهگذاری این صنعت با مشکل مواجه است. این صنعت به اندازه نیاز کشور توسعه پیدا نکرده است. اکنون سیاست دولت توسعه این صنعت است، اما در دولتهای گذشته این صنعت در اولویت قرار نداشته است. وسعت کشور ما سرمایهگذاری بالاتری را میطلبد.»
سوهانگر دراینباره معتقد است: «ساخت واگن با هزینه بالا امکان دارد و تعداد قطعات آن محدود است. چون تعداد محدود و هزینه بالا است بزرگترین مشکل ما نقدینگی است. اگر آقای نعمتزاده به جای اینکه به بخش سختافزاری توجه کنند به موضوع نقدینگی که ما بارها درباره آن نامه نوشتیم و درخواست دادیم برای ارائه راهکار توجه کنند، مشکل صنعت ریلی حل میشود. تا زمانیکه نقدینگی به این بخش تزریق نشود و سرمایهگذاری در آن انجام نشود، صنعت ریلی توسعه پیدا نمیکند. ما واگنسازی در کشور داریم که در منطقه تک است، اما در حال حاضر 200 میلیارد تومان بدهکاری دارد و تولید ندارد.
او میافزاید: «از سوی دیگر تقاضا در بازار کم است، یعنی شرکتهای خریدار واگنها و قطعات ریلی نیز چون پول ندارند، واگنهای مستعمل و دست دوم وارد کرده و آن را بازسازی میکنند. یعنی کشوری که دارای ذخایر غنی ملی است باید از واگنهای 30ساله آلمانی استفاده کند.»
به صنعت ریلی اعتماد نیست؟
روی آوردن بازار به واردات اجناس دست دوم و به نوعی قهرکردن با تولیدکنندگان داخلی که اکنون مشکلات ناشی از کمبود نقدینگی در حال از پای درآوردن آنهاست، این موضوع را در ذهن جاری میکند که اعتماد به صنعت ریلی از بین رفته است.
به گفته قنبری، اعتماد نکردن به صنعت داخلی یکی دیگر از مشکلات صنعت ریلی است. او در این زمینه میگوید: وقتی با خارجیها قرارداد بسته میشود، همه پول پیشاپیش پرداخت میشود، اما در مقابل به صنعت ریلی داخلی مقدار کمی در ابتدای قرارداد پرداخت میشود و ممکن است قرارداد چندسال طول بکشد و شرکت دچار مشکل عدیدهای شود که از عهده آن برنیاید. از سوی دیگر شرایط بهگونهای است که همه به سمت خرید خارجی روی آوردهاند و وارد کردن اجناس دست دوم ریشه صنعت ریلی ما را قطع میکند.»
سوهانگر بیان میکند: «شرکت واگنسازی پارس که معمولا هر سال 50 واگن مسافربری تولید میکرد، طی هفت سال گذشته فقط 9 واگن تولید کرده و این یعنی فاجعه برای صنعت ریلی. مشتری این صنعت خاص است و اگر مصرفکننده خاص از ما خریداری نکند، بازار از ما خریداری نمیکند. سرمایهگذاری در بخش ریلی باید با استفاده از نظرات کارشناسانی باشد که این صنعت را میشناسند.»
همچنین قماشی در این زمینه، میگوید: ما باید توانایی خودمان را برای پاسخگویی نیاز داخلی بدانیم این توانایی در صنعت ریلی ایران وجود دارد، خوشبختانه شرکتهایی که اکنون هستند، توانایی خوبی دارند این ظرفیتها باید مدیریت شود تا درحد بالایی بتواند پاسخگوی نیازراهآهن و بخش خصوصی در صنعت ریلی باشد.»
ریلها به توسعه میرسند؟
صنعت ریلی ایران در حال عقب ماندن از دنیا است. هر چه صنایع ریلی در کشورهای دیگر نطیر ترکیه و افریقای جنوبی به پیش میروند، صنعت ریلی ایران، عقب مینشیند. از سوی دیگر صنعتگران فعال در این صنعت معتقدند اگر نقدینگی مورد نیاز تامین نشود، باید شاهد مرگ این صنعت بود.
رییس هیاتمدیره انجمن صنایع ریلی این پرسش را مطرح میکند که صنعتگرانی که 30 سال از زندگی خود را برای این صنعت گذاشتهاند، اکنون خانه خود را میفروشند تا بتوانند قطعه تولید کنند، تا چه زمانی میتوان به این وضع ادامه داد؟
شاید بارزترین موضوعی که میتوان با جلوگیری از آن کمی به صنعت ریلی کشور جان بخشید، ورود اجناس دستدوم از کشورهای دیگر است. قنبری میگوید: «ما بارها اعتراض کردهایم. در همان جلسه نیز گلایه کردیم و آقای نعمتزاده در پاسخ گفتند که چنین مجوزهایی برای ورود قطعات و واگن ریلی نداده ایم. اما باید ببینیم از کجاست که قبل از اراده ما این قطعات از گمرک هم رد شده و مشغول بازسازی است. در ادامه به آقای صالح نیا هم گفتیم. نمونه این ماجرا قرار بستن 315 دستگاه با چینیها است. اشکال اول این است که چرا باچینیها، آن هم با شرکت درجه دوم چینی. نکته دوم اینکه برای بخش بومی آن نیز یک شرکت واگنسازی دیگر تاسیس شده، در حالیکه شرکتهای واگنسازی موجود، بیکارند.»
با توجه به اینکه توسعه صنعت ریلی در اولویتهای دولت یازدهم گنجانده شده، اما تاکنون اقدام خاصی در راستای توسعه این صنعت صورتنگرفته و واقعیت این است که صنعت ریلی اکنون با 15 درصد ظرفیت خود فعالیت میکند. واقعیتی تلخ که برای توسعه باید با آن روبهرو شد.