ایران، کشور ثروتمندی است که اقتصاد آن بر اساس منابع غنی نفتی و گازی که دارد میچرخد. بنابراین نمیتوان اقتصاد این کشور را با کشورهایی مانند افغانستان و افریقا مقایسه کرد. زمانی که اختلاسهای کلانی مانند آنچه در ایران روی داده در یکی از این کشورها روی دهد، شاهد خواهیم بود که اقتصاد این کشورها به شدت شکننده خواهد شد و با نوعی ورشکستگی اقتصادی روبهرو خواهند بود. هرچند اقتصاد ایران نیز در حال حاضر به دلیل تحریمها، سوءمدیریتها و به دنبال آن اختلاسها بسیار شکننده شده است، اما از آن روی که این کشور بر منابع خود استوار است هنوز ویران نشده و میتواند به حیات خود ادامه دهد.
در زمینه فسادهای مالی عاملی که بسیار اهمیت دارد، تصمیمگیریهای کلان دولتی است که در خفا اتفاق میافتد و هیچگونه شفافیتی درباره آنها وجود ندارد. زمانی که شفافیت و پاسخگویی وجود دارد، افراد سودجو جایگاه امنی برای دست زدن به اختلاسها پیدا میکنند. همه چیز به شکل محرمانه اتفاق میافتد و روند اطلاعرسانی و آگاهی مردم در روند سیاستها و اعمال دولت چندان معنا ندارد، از همین منظر است که بسیاری اختلاسها روی میدهد که هیچگاه برملا نمیشود و نتیجه این میشود که افراد بدون هیج نگرانی دست به اختلاس بزنند.
اما اینکه دولت اعلام کند که این فسادها و اختلاسها ناشی از تحریمهایی است که ایجاد شده و در روند دور زدن تحریمها فضا برای فساد و اختلاس فراهم شده حرف نادرستی است. شاید این تحریمها فرصتهای بهتری برای افراد سودجو ایجاد کردهاند؛
اما نمیتوان آنها را به صورت کلی ناشی از مقوله تحریمها دانست. مقوله اختلاس و فساد مالی بسیار ریشهایتر از آن است که پدیده تحریم بتواند یکشبه آن را ایجاد کند، تنها اتفاقی که در روند تحریمها میافتد این است که فسادهایی که در اثر ساختارهای نادرست مدیریتی و اجتماعی در ساختار جامعه ریشه دواندهاند، در این جایگاه توانستهاند بیشتر رخ نمایند و گستره عمیقتری از اقتصاد را نشانه بگیرند. بنابراین، فارغ از تحریمها باید روندی در جامعه اعمال شود تا از ادامه این فسادها جلوگیری شود.