هر كشوری كه به تحول و دگرگونی دست یافته یا به دگرگون كردن اقتصاد، اجتماع، صنعت و فرهنگش پرداخته است نخستین بار و پیش از هر چیز به مایهها و پایههای بنیادی فرهنگی خود توجه كرده و عوامل زیر ساز و كارمایه آفرین را به بررسی كشاند. پس از شناخت و درك سیستمها و نیرومندیهای موجود در عناصر زیرساز فرهنگی آنگاه به پدید آمدن دگرگونی بسنده و سازگار دست زده است.
صنعت بیمه یكی از صنعتهای رو به رشد در چند دهه اخیر بوده كه نقش بیبدیل آن در رشد و شكوفایی و توسعه پایدار جوامع بر هیچكس پوشیده نیست. این صنعت كه در سالیان گذشته از رشد كمی و كیفی قابل توجهی برخوردار بوده، از پتانسیل بالایی در جهت ایجاد رشد و رونق اقتصادی برخوردار است. آمار ضریب نفوذ بیمهای در كشور حكایت از آن دارد كه هنوز تا رسیدن به وضع مطلوب پوشش بیمهای فاصله زیادی داریم و این موضوع در مورد برخی اقشار جامعه و نیر انواع خاصی از بیمهها نظیر بیمههای زندگی بیشتر خودنمایی میكند. در بررسی چرایی این موضوع شاید در نگاه اول چنین به نظر برسد كه رشد پوشش بیمهای در جامعه در گرو وضعیت اقتصادی و معیشتی مردم باشد اما واقعیت این است كه این گونه تفكر نوعی سطحی نگری و نزدیك بینی است.
گرچه عامل اقتصادی یكی از مهمترین عوامل اثرگذار بر گرایش اشخاص حقیقی و حقوقی جامعه به انواع پوششهای بیمهای است اما به نظر میرسد عوامل دیگری در این میان اثر گذارترند چه اینكه در اغلب موارد مشاهده میشود كه افراد دارای وضع اقتصادی مطلوب نیز از پوششهای یاد شده استقبال نمیكنند. این مسئله حکایت از این دارد كه عوامل دیگری غیر از عوامل اقتصادی در میزان گرایش افراد و سازمانها به پوششهای بیمهای مؤثرند كه بیتردید یكی از مهمترین آنها عامل فرهنگی است چرا كه فرهنگ به مثابه عادات، باورها، ارزشها و هنجارهای تثبیت شده از اینرسی بالایی برخوردار بوده و در جدال با ساختار معمولاً پیروز میدان است.
پس تا اینجا چنین مشخص میشود كه به منظور ایجاد رونق هر چه بیشتر صنعت بیمه در كشور باید فرهنگ مناسبی را به این منظور استقرار بخشید و تا فرهنگسازی صحیحی در این خصوص صورت نگیرد اغلب تلاشها بینتیجه خواهد ماند، لكن واقعیت این است كه فرهنگ یك مفهوم پیچیده و چند سطحی است كه طی زمان شكل گرفته و تثبیت میشود و تغییر آن مستلزم گذشت زمان و مهمتر از آن استفاده از عاملان تغییر قوی و مؤثر است. در این میان نقش عاملان تغییر اجتماعی رسانههای جمعی، فناوری اطلاعات و نظام آموزشی بیشتر خودنمایی میكنند كه رشد كمی و كیفی آنها در چند دهه گذشته توام با افزایش قدرت اثرگذاری این ابزارهای ارتباطی در ابعاد مختلف حیات بشری نیز بوده، به نحوی كه آنها را بهعنوان غالبترین منبع شكل گیری و مسلم انگاشته شدن واقعیتهای اجتماعی مطرح ساخته است.
اگر بتوان بیمه را در رفتارها و ساختارهای جامعه نهادینه كرد آنگاه میتوان ادعا كرد كه فرهنگ بیمه در كشو استقرار یافته است. در این بین نقش دو عامل، فناوری اطلاعات و نیز نظامهای آموزش بلاشک بیبدیل است.
1- نقش فناوری اطلاعات در ارتقای فرهنگ بیمه
هر چه اطلاعات مردم درخصوص سازوکارهای هرصنعتی مانند صنعت بیمه بیشتر و اطلاعات و روال امور بیمهای بیشتر در دسترس مردم و كاركنان صنعت بیمه باشد، سلامت، شفافیت و سرعت كارها افزایش پیدا میكند و در نتیجه اعتماد مردم به خدمات بیمه ارتقا یافته و فرهنگ بیمه بهطور مؤثری بهبود مییابد.
2- نقش نظام آموزشی در فرهنگسازی بیمه
صنعت بیمه برای نهادینه كردن فرهنگ بیمه باید به هر سه نوع آموزشوپرورش (رسمی، غیر رسمی و ضمنی) توجه داشته باشد و استراتژی خود را در هر یك از آنها معین كند. تدوین این استراتژیها بدون مطالعه و پژوهش میسر نخواهد بود. میتوان بر این نكته پای فشرد که از رهگذر آموزشوپرورش میتوان فرهنگ بیمه را در سطوح جامعه، خانواده و افراد نهادینه كرد.
فرهنگسازی بیمه در آموزشوپرورش رسمی کشور
آموزشوپرورش، گلوگاهی استراتژیكی است كه اغلب كشورها (بیشتر كشورهای توسعه یافته)از آن برای تحقق استراتژیك و بلندمدت خود از جمله فرهنگسازی پدیدهها استفاده میكنند. در فرهنگسازی بیمه نیز باید در داخل آموزش و پرورش نقاط استراتژیك را شناخت. نظام آموزش در فرهنگسازی بیمه نقش خطیری دارد. در این خصوص میتوان در مورد كتابهایی مثل علوم اجتماعی، تعلیمات مدنی، متون فارسی و... نهادینه كردن و معرفی صحیح بیمه در قالب انواع، اهمیت، اهداف، پیامدهای مثبت و نظایر آن اقدام كرد. نظام آمورشی در این كارزار با موقعیت دوگانهای مواجه است. یك حالت معرفی و كمك به فرهنگسازی بیمه است كه تاكنون انجام نگرفته است.
حالت دوم كه خنثی است، یعنی معرفی شدن بیمه، پیامدهای خاص خود را دارد. به این معنا كه معرفی شدن بیمه در برنامههای درسی، پیامدهایی مثل بیاطلاعی از بیمه دارد. به عبارتی عدم تصمیمگیری نوعی تصمیمگیری است زیرا پیامدهای خاص خود را دارد. ادا كردن حق مطلب در باب فرهنگسازی آموزشی یك پدیده مانند بیمه در این یادداشت مختصر دشوار است اما اشاعه فرهنگ بیمه باید با شناسایی گلوگاههای استراتژیك آن صنعت بوده و برنامهریزان، سیاستگذاران و تصمیمگیرندگان امور بیمهای باید به شناخت نقاط قوت (رگهها) و ضعف (گرهها) فرهنگ ملی بپردازند. همچنین نظام آموزشی رسمی باید در برنامههای درسی درخصوص معرفی بیمه اقدام كند و از پای بست به فرهنگسازی بیمه بپردازد. براساس آنچه بیان شد پیشنهادهای زیر را میتوان ارائه كرد:
1- در صنعــت بیمـــه، تصمیمگیـــری، سیاستگذاری و برنامهریزی نباید صرفاً به روشهای فنی اكتفا كرد، بلكه باید به ابعاد پیچیده كه با فرهنگ، ارزشها، نگرشها و باورها گره میخورد توجه كرد. یكی از این زمینههای توجه، نظام آموزشی است.
2- نقش رسانهها و خانواده در فرهنگسازی بیمه باید مدنظر باشد. نهاد اولیه خانواده میتواند كمك شایانی به این موضوع كند.
3- تدوین مطالبی در كتابهای درسی درباره بیمه ضرورت دارد كه این مطلب باید بهطور ساده و جذاب و با بیان مثالهای عینی و واقعی ارائه شود. البته معلمان باید با مباحث مربوط آشنا شوند.
4- ارتباط صنعت بیمه و آموزشوپرورش باید برقرار شود. از جمله این کارها میتوان به سخنرانی صاحبنظران و دستاندركاران بیمه در مدارس بهطور منظم و برنامهریزی شده و نیز برگزاری نشستهای مشترك بین مسئولان و سیاستگذاران بیمه با مسئولان برنامهریزی و تالیف كتابهای درسی اشاره کرد.
منابع و ماخذ
1. نشر سیاست (چاپ اول)انتشارات پیام
2. فصلنامه كمال مدیریت سال سوم شماره 8و9
3. فصلنامه صنعت بیمه سال نوزدهم /شماره 1
4. انتشارات دانشكده علوم اداری دانشگاه شهید بهشتی با موضوع بیمه
5. فصلنامه صنعت بیمه /سال نوزدهم /شماره 2
6. روزنامه همشهری. شماره 323 مورخ 29/8/82 ص 22
7. فصلنامه صنعت بیمه سال هجدهم /شماره 2
8. تحول فرهنگی در جامعه پیشرفته صنعتی –انتشارات كویر
9. فرهنگ پیرو فرهنگ پیشرو –انتشارات علمی و فرهنگی