درخصوص اهمیت گردشگری کشاورزی و لزوم توجه به اینگونه از گردشگری در کشور، گفتوگویی داشتهایم با دکتر مهدی سقایی، نویسنده، پژوهشگر، استاد دانشگاه و مدیرگروه گردشگری دانشگاه حکیم جرجانی گرگان. دکتر سقایی در باره اینکه چرا با وجود قابلیتهای فراوان ایران در حوزه گردشگری کشاورزی، این نوع از گردشگری کمتر شناخته شده است بیان داشت: بهصورت کلی و مقوله کلان، از زمان نگاه به گردشگری بهعنوان یک علم در ایران، عمرکوتاهی میگذرد که برهمین اساس این دید در فضای سنتی بهسر میبرد که از دهه 80 در حال تغییر است. به همین علت گونههای گردشگری نیز به این مقوله گرفتار شدهاند که گردشگری کشاورزی نیز یکی از آنهاست. اساسا گردشگری کشاورزی گونهای از گردشگری روستایی است که با رشد مزارع و محصولات در غرب شکل گرفته است اما تحقیقات و نوشتههایی که در کشور وجود دارد گردشگری کشاورزی را با گردشگری روستایی یکی فرض کردهاند که بنا به ماهیت متفاوت انگیزشی و هدف از بازدید، خلط این دو مبحث اشتباه است. متاسفانه تاکنون نگاه تخصصی، جزئی و علمی به گردشگری کشاورزی بهعنوان گونهای از گردشگری روستایی نشده است و فرض میشود صرف وجود یک محصول کشاورزی، توانایی جذب گردشگری کشاورزی را دارد.
وی افزود: نگاه جاذبه محور به گردشگری نیز از چالشهای پیشروی گردشگری کشاورزی است. به عبارت دیگر فقط به صرف وجود یک جاذبه در یک مکان تصورمان بر این است که گردشگری شکل میگیرد. مثلا برخورداری از سواحل را با گردشگری ساحلی یکی میدانیم. در حالیکه این نگاه نه دقیق است و نه علمی. در واقع گردشگری یک امر اقتصادی است که در چارچوب یک محصول قابل عرضه است مانند سایر فعالیتهای اقتصادی. ولی صادرات نامرئی است. در همین راستا گردشگری کشاورزی بهعنوان یک محصول حاصل پنج جزء است. جزء اول که شرط لازم است اما کافی نیست «جاذبه» است، دومین مورد دسترسی، جزء سوم زیرساختها، جزء چهارم خدمات مهماننوازی (اقامت، پذیرایی) و پنجمین مورد عناصر نهادی سازمان است. این پنج جزء در حوزه گردشگری کشاورزی نادیده گرفته شده است که مانع پیشرفت گردشگری کشاورزی در کشور شده و سبب شد که گردشگری کشاورزی بسیار کمرنگ شود. چون نگرش محصول محور در گردشگری کشاورزی در داخل کشور وجود دارد.
این استاد دانشگاه در حوزه قابلیتهای گردشگری کشاورزی در ایران اظهار کرد: در این بخش توانهایی داریم که کمتر به آن توجه شده است، در دسته اول محصولاتی هستند که در جهان به آن شناخته میشویم مانند زعفران، پسته، خرما و خاویار. دسته دیگر محصولاتی هستند که در خود کشور بهعنوان یک برند شناخته میشوند مانند نارنگی جهرم، سیب دماوند و گیلاس مشهد. قابلیتهای دیگر شیوههای کشاورزی هستند که میتوان از آنها بهعنوان یک پتانسیل بهرهمند شد مانند کشت شالی یا کشت زعفران. در نهایت جشنوارهها و آیینهای مربوط به برداشت یا کاشت محصولات است که از جذابیتهای بسیاری برای جذب گردشگران داخلی و خارجی برخوردارند که هرساله در زمانهای خاصی برگزار میشوند.
نویسنده کتاب «گردشگری؛ ماهیت و مفهوم» درخصوص موانع توسعه گردشگری کشاورزی در کشور اظهار کرد: نبود نگرش سیستماتیک و عدم وجود یک پارادایم علمی در زمینه توسعه گردشگری در کشور یکی از مهمترین نقاط ضعف توسعه گردشگری کشور در تمامی گونههای آن و البته در گونه گردشگری کشاورزی است. ضمن اینکه وابستگی به درآمدهای نفتی و اقتصاد تکمحصولی مانع توجه و برنامهریزی اصولی به سایر بخشهای درآمدزا در اقتصاد کشور شده است. بنابرین در وهله اول ترسیم الگوی فضایی گردشگری کشور و سپس تبیین گونههای گردشگری قابل ارائه و پیادهسازی متناسب با جاذبهها، اقدامات بعدی در جهت توسعه گردشگری کشاورزی است. در کنار آن متولی امور گردشگری یعنی سازمان میراثفرهنگی به برنامهریزی، ارزیابی و توسعه انواع گردشگری و در اینجا گردشگری کشاورزی بپردازد. سقایی درباره راهکارهای توسعه گردشگری کشاورزی در کشور بیان داشت: استفاده از اساتید حوزه گردشگری روستایی، کشاورزی، جغرافیا و فعالان در این حوزه و تبادل اطلاعات و تشکیل نشستها و همایشها نیز میتواند به توسعه گردشگری کشاورزی کمک کند. این پژوهشگر حوزه گردشگری درخصوص اثرات مثبت توسعه گردشگری کشاورزی و استفاده از راهکار تقویت گردشگری کشاورزی در جهت جلوگیری از زمین فروشی و از بین رفتن زمینهای کشاورزی و تبدیل آنها به ویلاهای خصوصی و شهرکسازیهای غیرمجاز در استانهای شمالی بیان داشت: قطعا هر راهبردی که منجر به حفظ اراضی زراعی و فضاهای سبز مزارع کشاورزی شود، برای جامعه محلی سودمند است.
وی اظهار کرد: گردشگری خانههای دوم و ویلاسازی را نباید بهعنوان گردشگری قلمداد کرد. چراکه اینها جزو تفرجگاههای پیراشهری محسوب میشوند. از طرفی اینها مالکانی هستند که در یک محیط محلی با خرید زمین به ساخت خانه مشغول میشوند بدون اینکه با جامعه محلی همرنگی خاصی داشته باشند. متاسفانه این روند در مازندران بسیار رواج پیدا کرده و سبب شده اثرات بسیار منفی در این استان از خود به جای بگذرد؛ از کم آبی در این استان تا تغییر چهره روستاها و مناطق شهری از طریق ساختوسازهای بیرویه و گاه غیرمجاز. در حالیکه رشد شهرکهای خصوصی و خانههای دوم میتوانست در چارچوب گردشگری کشاورزی برای کشاورزان و اهالی بومی بسیار سودمندتر و کاراتر باشد تا اینکه کشاورزان زمینهای خود را بفروشند و در درازمدت با پیامدهای منفی اقتصادی که سوداگری زمین و افزایش قیمت و از دست دادن فرصتهای شغلی است، دست و پاگیر شوند. این راهکار نهتنها برای استان مازندران، بلکه برای سایر استانهای دیگر که از توسعه کمتری برخوردارند نیز مفید است. بهعنوان مثال استان خراسان جنوبی بهعنوان یک استان محروم، از زمینهای زراعی زعفران میتواند در جهت رونق اقتصادی بهرهمند شود. کما اینکه در سالیان گذشته از کشورهای آلمان، انگلستان و سایر کشورهای غربی تورهایی برای بازدید از این مناطق وارد این استان میشدند.
مدیر گروه گردشگری دانشگاه حکیم جرجانی برگزاری رویدادهای گردشگری کشاورزی را در کنار تبلیغات و ارائه محصول در قالب پنج جز پیشتر گفته شده بهعنوان دیگر راههای توسعه گردشگری کشاورزی دانست و بیان داشت که البته اگر در طرحهای هادی مناطق روستایی نیز توجهی به گردشگری کشاورزی شود و طرح جامع گردشگری کشاورزی در کشور مطالعه و نگارش شود به رشد اینگونه از گردشگری ختم میشود که در این صورت میتوان به آینده امیدوار بود.