فعالیت بیمهگری در ایران از نظر سابقه به دوران علیاکبر داور وزیر مالیه مقتدر سالهای 1310 به بعد میرسد، اما این فعالیت از همان سال تاسیس با انحصار مواجه بوده است. انحصار در این صنعت در همه سالهای پس از پیروزی انقلاب اسلامی تا شروع برنامه سوم توسعه در سال 1379 ادامه داشت. در دهه 1380 بود که این فعالیت از انحصار شمار شرکتهای بیمه بیرون آمد، اما از نظر حجم دادوستد هنوز این انحصار باقی است. یونس مظلومی عضو هیات سندیکای بیمهگران ایران و مدیرعامل بیمه رازی مسائل امروز این فعالیت را تشریح کرده است که در ادامه میخوانید.
***
ارزیابی شما از شرایط کلان اقتصاد ایران چیست؟
اقتصاد ایران مطابق عادت و سنت دستكم 50 سال اخیر هنگامی كه با رونق بازارهای نفت در جهان سازگار باشد شرایط رونق را تجربه میكند و هنگامی كه بازار نفت در جهان از تعادل خارج و قیمتها به سمت پایین سرازیر میشود اقتصاد ایران نیز وارد دوران ركود میشود. این تجربه را از سال 1358 تا امروز سه بار در شرایط گوناگون سیاسی تجربه كردهایم. درست است كه در شروع سالهای دهه 1390 قیمت نفت كاهش نداشت و از نیمه دوم سال 1393 وارد دوران سقوط قیمتها بودهایم اما در مقابل، تحریمهای تشدید شده علیه ایران همان نقش كاهش قیمت نفت را بازی كرد، زیرا ایران توانایی دستیابی به درآمدهای نفتی را مثل همیشه نداشت. پس تحریم نیز مزید بر علت شد و اقتصاد ایران را وارد دوران ركود كرد.
معلوم است كه برای عبور از ركود در فضای اقتصاد ایران باید تحریمها لغو شده، قیمتهای نفت در بازار جهانی در موقعیت مناسبی باشد و از آن مهمتر در فضای پس از تحریم باید بتوانیم سرمایهگذاران خارجی را متقاعد كنیم كه سرمایهگذاری در ایران نرخ سود بالاتری نسبت به هر كشور دیگری دارد و علاوه بر این امنیت كافی نیز برای تضمین سرمایهگذاری آنها فراهم خواهد شد. در این صورت است كه میتوان امیدوار بود وضع اقتصاد ایران بدتر از شرایط امروز نخواهد شد.
آیا صنعت و اقتصاد بیمه در ایران نیز همانند سایر فعالیتها از تشدید تحریمهای خارجی اثرات منفی بهطور مستقیم پذیرفت؟
واقعیت تلخ یا شیرین اقتصاد بیمه در ایران نوعی استقلال این فعالیت نسبت به فعالیتهای آن در جهان است و همین استقلال موجب شد صنعت بیمه بهطور مستقیم از تحولات تحریم اثرات منفی نداشته باشد. بخش عمدهای از ارزش بازار بیمه ایران را بیمههای اجباری تشكیل میدهند.
آنجا كه بهطور غیرمستقیم اقتصاد بیمه از تحریمها آسیب دیده كجا بود؟
ركود حاصل از تحریم بر خرید خودرو در ایران اثر منفی داشت و بیمهگران خودرو برای دخل و خرج ناگزیر شدند قیمت بیمهنامهها را دگرگون كنند كه اثرات خوبی برجای نگذاشت.
اگر بخواهید موانع و سدهای پیشروی اقتصاد بیمه را مطرح كنید چه خواهید گفت؟
اقتصاد بیمه در همه جامعههای مدرن بیش از هر چیز مرتبط با احساس و رفتار انسانهایی است كه در آن كشورها ساكن هستند و نسبت به آینده جان و مال خود احساس نگرانی میكنند و تمایل دارند این دو عضو ارزشمند زندگی خود را در برابر تهدیدهای گوناگون مصون نگه دارند. بیمه كردن جان و مال در آن كشورها یك ضرورت ذهنی برای مردم شده و به همین دلیل همواره در یك شرایط خوب فعالیت میكنند. مشكل اقتصاد بیمه در ایران بیشتر از هر چیز به فقدان این حس در میان شهروندان برمیگردد. آمارها نشان میدهد فقط 10 درصد مالكان، خانه و مسكن خود را بیمه كردهاند و 90 درصد شهروندان به این مقوله اعتنا ندارند. در حالی كه در كشورهای پیشرفته این نسبتها عكس است.
از طرف دیگر صاحبان بنگاههای صنعتی ایران نیز وقتی ناگزیر از بیمه كارخانه میشوند به جای اینكه آنها را مطابق با قیمت روز بیمه كنند، میزان حق بیمه را براساس قیمتهای دفتری میپردازند و به همین دلیل بازار بیمه ایران بزرگ نمیشود. از طرف دیگر شناخت مدیران دستگاههای دولتی و سایر نهادها از اقتصاد بیمه كامل نیست و برخی اوقات تصمیمهای عجیبی درباره این فعالیت اتخاذ میشود.
پس با این حساب بازار بیمه ایران در مقایسه با اقتصاد بیمه در كشورهای پیشرفته نباید بازار بزرگی باشد؟
همینطور است. ارزش بازار بیمه در ایران 20 هزار میلیارد تومان در سال است كه حدود 2 درصد تولید ناخالص داخلی ایران میشود. این نسبت پایین در ایران را اگر با تایوان كه ارزش بازار بیمه 15 درصد تولید ناخالص داخلی است یا بازار بیمه انگلستان كه 12 درصد ارزش تولید ناخالص داخلی است مقایسه كنید كوچك بودن آن احساس میشود. علاوه بر این شاخص نفوذ بیمه در ایران نسبت به سایر كشورها اندك است و جا دارد حتی تا سه برابر عدد فعلی بزرگتر شود.
بازار كوچك اقتصاد بیمه در ایران آیا معلول انحصاری بودن، دولتی بودن و بیتوجهی شركتهای بیمه در ایران نیست؟
هر سه مورد بالا مصداقهای خوبی برای این مفهوم هستند. واقعیت این است كه با وجود همه تلاشهایی كه برای تاسیس شركتهای بیمه خصوصی شده و با وجود خصوصیسازی شركتهای بیمه اما هنوز بازار بیمه ایران انحصاری هستند. 40 درصد از بازار بیمه دراختیار بیمه دولتی است و شركتهای دیگر باید در میدان 60 درصد باقیمانده فعالیت كنند. این انحصار بزرگ راه و تمایل برای سرمایهگذاری بیشتر در اقتصاد بیمه را ناهموار كرده است. ایران در اقتصاد بیمه سابقه طولانی دارد اما به دلیل تاریخی و ساختاری فقط از دهه 1380 و پس از اجرای قانون برنامه سوم است كه شاهد فعالیت بیمههای خصوصی هستیم.
این را نیز قبول دارم كه شركتهای بیمه به دلایل گوناگون در ترویج بیمهگری میتوانستند نیرومندتر از آنچه رخ داده عمل كنند و امیدواریم این اتفاق در آینده بیفتد. یادمان باشد كه جامعه ایرانی به لحاظ ساختاری علاقهمند است هر اتفاقی كه میافتد پای دولت را به میان بكشد و از دولت كمك بخواهد. وقتی سیل میآید یا خدای ناكرده زلزله رخ میدهد شهروندان ایرانی از دولت استمداد میخواهند و دولت نیز این كمكها را كم یا زیاد انجام میدهد.
آیا معتقدید كه باید شركتهای بیمه كار فرهنگی بیشتری انجام دهند؟
قبول دارم اما باید برخی مسائل دیگر را نیز پذیرفت و آن مسئله تشویق یا تنبیه مادی و مالی مشخص است. حتماً یادتان میآید دولت و شهرداری و سازمان راهنمایی و رانندگی چقدر هزینه و نیرو برای بستن كمربند ایمنی در اتومبیلها اختصاص دادند اما در نهایت وقتی شهروندان به بستن كمربندها التزام نشان دادند كه جریمههای مالی شامل نبستن كمربند شد. باید دولت و مجموعه قانونها و آییننامهها بهگونهای باشد كه افراد اگر جان و مال خود را بیمه نكنند با تنبیه مادی و مالی مواجه شوند.