توافق یا عدم توافق هرکدام بر پارامترهای کلان اقتصاد ایران اثرگذار است.تاثیر این مهم نه تنها بر اقتصاد ایران، بلکه بر اقتصاد دیگر کشورها بهخصوص آنهایی که به ایران بهعنوان چشمانداز اقتصادی خود مینگرند، مهم است. فرانسه، آلمان و انگلستان از جمله این کشورها هستند. بنابر گزارشهای منتشر شده، شرکت سیتروئن فرانسه، بازار ایران را مهمترین بازار برای رونق اقتصادی خود میداند.
خبرگزاری «رویترز» به بررسی تاثیر توافق هستهای ایران بر ارزش ارزهای رایج کشورهای گوناگون پرداخته است. این خبرگزاری مینویسد، با حصول توافق هستهای ایران که به کاهش تنشهای سیاسی انجامیده، تمایل به ین ژاپن بهعنوان یک ارز مطمئن کاهش یافته و همین امر، سبب شده ارزش آن به پایینترین سطح در شش ماه گذشته در مقابل دلار و در چهار سال گذشته در مقابل یورو برسد. سایت شبکه خبری «بلومبرگ» نیز مطلبی در همین حوزه منتشر و بیان کرده که در نتیجه توافق هستهای، شرکتهای خودروسازی فرانسوی و بهویژه پژو، بیشترین سود را خواهند برد. این سایت مینویسد تلاشهای دو شرکت خودروسازی پژو و رنو برای افزایش فروش محصولات خود در خارج از اروپا، در نتیجه برداشته شدن تحریمهای ایران به ثمر خواهد نشست، اما مهمترین اثر پس از نتیجه توافق فارغ از خوب یا بد، اثر روانی آن بهخصوص بر بازار ارز است. درعین حال مسئله رقابتپذیری نیز از دیگر عوامل اثرپذیر در مذاکرات به حساب میآید. این مسئله موجب ایجاد رقابت میان تولیدکنندگان داخلی و خارجی خواهد شد. از طرفی رشد تولید ناخالص داخلی یا رشد اقتصادی کشور نخستین و مهمترین پارامتری است که باید بررسی شود که آیا تحتتاثیر این رویداد قرار خواهد گرفت یا خیر؟ و بعد از این چگونگی و میزان این تاثیر نیز بسیار مهم است زیرا این پارامتر برآیند تمامی تحولات خرد و بخشی اقتصادی کشور و بیانگر فضای کلی تولید و سرمایهگذاری در جامعه بوده و اثر آن بر روند قیمتها و عوامل عرضه و تقاضا در بازار نیز بسیار تعیینکننده است، البته موضوع مهمتر در این خصوص طول دوره رونق و شدت رشد است که نباید انتظار داشته باشیم سریع یا در کوتاهمدت اتفاق بیفتد زیرا دوره رکود و شدت آن زیاد بوده است. اقتصاد ما نیز برای رسیدن به یک وضعیت تعادل نسبی یا نرخ رشد پایه هشت درصد که هدفگذاری سند چشمانداز است به زمان سه یا چهارساله نیاز دارد، از این رو باید قبول کنیم که دوره ترمیم و رشد آغاز شده و تا همینجا خبر خوبی برای فضای تولید و سرمایهگذاری دربحث کلان کشور بوده است.
مدیرکل سابق هماهنگیهای اقتصادی وزارت خارجه:
فرآیند مذاکرات با رشد اقتصادی رابطه مستقیم دارد
موافقتنامه ژنو اتفاقی بود که همه منتظر آن بودند و بر این فرآیند چشمانداز رشد تولید و سرمایهگذاری در کل اقتصاد را به همراه خواهد داشت. البته این اثر در بازه زمانی بلندمدتتر (یک سال و بیشتر) قابلتبیین است، ولی این اتفاق خود اثر واقعی و بلندمدتتر بر همه بخشهای اقتصادی خواهد داشت. با رونق تولید و سرمایهگذاری، زمینه تقویت تولید و سرمایهگذاری نیز فراهم میشود. از طرفی، کاهش تحریمها و امید به رفع کامل آنها در گستره یک سال آینده شرایط عملی برای بهبود اغلب صنایع بورسی بهویژه پتروشیمیها، نفت و گاز، خودرو، بانکها و معادن را به تدریج فراهم خواهد کرد. از این رو، میتوان به رابطه مستقیم مذاکرات بر رشد اقتصادی پی برد؛ موضوعی که محمد روحی صفت مدیرکل سابق هماهنگیهای اقتصادی وزارت خارجه بر آن تاکید میکند.
آیا پارامتر مذاکرات بر رشد تولید ناخالص ملی اثرگذار است؟
به طور حتم اثر دارد. اگر تحریمها برداشته شود، شاهد رشد اقتصادی خواهیم بود که به همین میزان سرمایهگذاری خارجی و تولید و صادرات افزایش مییابد. بنابراین، نتیجه مذاکرات اثر مستقیم بر تحولات اقتصادی داخلی دارد.
به چه صورت پارامتر مذاکرات بر تولید ناخالص ملی اثر میگذارد؟
باید توجه داشت یکی از پارامترهای لازم برای رشد اقتصادی، داشتن بازار، تولید و سرمایهگذاری است. وقتی تحریم نباشد، بهتر میتوان با بازارهای دنیا کار کرد. از ابزار حضور در بازارهای جهانی نیز نقل و انتقالات مالی است که متاسفانه در حال حاضر، این امکان فراهم نشده است. از طرفی بخشی از بازار صادرات نیز از دست رفته و اگر به حالت نرمال بازگردیم، با توجه به اینکه چقدر بازارهای بینالمللی آمادگی دارند، بر میزان صادرات اثر دارد.
چرا پارامتر مذاکرات بر روند قیمتها و عوامل عرضه و تقاضا بسیار تعیینکننده است؟
در حال حاضر، ما برای دریافت بسیاری از کالاها با محدودیت مواجه هستیم. این کالاها نیز با واسطه به داخل وارد میشود. همین امر موجب افزایش قیمت کالا خواهد شد. همچنین در حال حاضر، به دلیل اوضاع تولیدی، توان رقابت با کشورها را نداریم. زیرا کالاها گرانتر تولید می شود و در عین حال، با تاخیر به دست مشتری میرسد. همه این موارد بر تولید و میزان عرضه اثرگذار است.
مهدی تقوی، کارشناس اقتصادی:
لغو تحریم، هزینههای تولید را کاهش میدهد
فارغ از اینکه روند مذاکرات در آینده چه خواهد بود، مهمترین مسئله آثار منتج از آن بوده که بلافاصله بر اقتصاد ایران اثرگذار است. این اثر بهخصوص روی تولید ناخالص ملی عیان خواهد بود. طی سالهای اعمال تحریم علیه ایران، رشد منفی را شاهد بودیم. این رشد منفی متاثر از کاهش تولید، کاهش صادرات و افزایش واردات بود. بر اثر افزایش نرخ ارز و در ادامه کاهش واردات ارز به کشور، تولیدکنندگان و صادرکنندگان با مشکلات عدیدهای مواجه شدند. به همین دلیل است که شاید به جرات بتوان گفت میان پارامتر مذاکرات و رشد ناخالص ملی رابطهای مستقیم وجود دارد؛ موضوعی که مهدی تقوی اقتصاددان نیز به آن اشاره میکند.
آیا رشد تولید ناخالص داخلی یا رشد اقتصادی کشور، تحت تاثیر پارامتر مذاکرات قرار میگیرد؟
بهطور حتم قرار میگیرد. طی سه سال قبل، بهدلیل اعمال تحریمها، نرخ رشد منفی را شاهد بودیم. البته در این میان نوع اجرای هدفمندی یارانهها نیز بیتاثیر نبود. طی این سالها هزینه واحدهای تولیدی مطرح شد که بهدلیل ارز گران و افزایش هزینههای جاری، شاهد رکود تورمی بودیم. بنابراین تحریمها اثر منفی درپی داشت. اگر مذاکرات موجب لغو یا تعلیق تحریمها شود، تولید در اقتصاد کشور حرکت میکند.
چگونگی و میزان اثرگذاری پارامتر مذاکرات به چه صورت خواهد بود؟
زمانی که نرخ ارز پایین بیاید، هزینههای تولید نیز کاهش خواهد یافت. این عکس هدفمندی یارانههاست. اقتصاد ما متکی به نفت است و تنها از صادرات نفت میتوان ارز زیادی وارد کرد. وقتی نفت تحریم میشود، میزان ارزآوری کم خواهد شد. دولت میتوانست با ارزی که از صادرات نفت به دست میآورد آن را به صادرکنندگان بدهد و به جای آن ریال دریافت کند. بنابراین اثرگذاری آن به این صورت خواهد بود که با صادرات نفت، دولت میتواند ارز وارد کند و به صادرکنندگان بدهد.
چرا پارامتر مذاکرات بر روند قیمتها و عوامل عرضه و تقاضا بسیار تعیینکننده است؟
به این دلیل که در زمان تحریم، قیمت ارز نیز افزایش یافته و بهدنبال آن واحدهای صنعتی را که با خارج در ارتباط بودند با مشکل مواجه کرد. از طرفی افزایش قیمت ارز گرانشدن واردات و در نهایت افزایش تورم را بهدنبال دارد. به همین دلیل میان پارامتر مذاکرات که به کاهش قیمت ارز منجر میشود، با افزایش صادرات و کاهش هزینههای تولیدکنندگان رابطه وجود دارد.
حسین راغفر، اقتصاددان:
کاهش وابستگی به درآمدهای نفتی، تحریم را بیاثر میکند
بنابر اظهارات برخی کارشناسان یکی از دلایلی که ایران دست پر را در مذاکرات ندارد، وابستگی اقتصاد ایران به درآمدهای نفتی است؛ اهرمی که غرب از آن به منظور فشار بر ایران استفاده میکند. درآمدهای نفتی نیز اثر مستقیمی بر تولید ناخالص ملی دارد. هرچقدر میزان درآمدهای نفتی کاهش یابد، تولید ناخالص ملی نیز کاهش مییابد. به همین دلیل، یکی از راههای مقابله با آن کاهش وابستگی است. از طرفی ساختار اقتصادی کشور نیز موجب شده که فرآیند مذاکرات اثرمستقیم بر وضعیت اقتصادی کشور داشته باشد. حسین راغفر اقتصاددان در این باره معتقد است، تنها راه توجه به ظرفیتهای داخلی است تا اثر اهرم فشار را کاهش دهد.
چرا فرآیند مذاکرات با رشد ناخالص ملی رابطه مستقیم دارد؟
یکی از علتهای این مسئله به عملکرد دولت نهم و دهم در حوزه اقتصاد و رابطه آن با جامعه بینالملل مربوط میشود. رفتار دولتهای گذشته موجب اعمال تحریمها علیه ایران شد و این مسئله زمینهساز تخریب اقتصاد بود. همچنین عامل دیگر ساختار اقتصاد ایران بوده که بهشدت به درآمدهای نفتی وابسته است. این مسئله اقتصاد ایران را آسیبپذیر کرده است. زمانی که شما به درآمدهای نفتی وابسته باشید، نوسانهای قیمتی و بحرانهای انرژی بر اقتصاد شما اثر میگذارد. به همین دلیل، آسیبپذیری اقتصاد ایران موجب شده که تحریمها اثر زیادی بر اوضاع داشته باشد. به همین دلیل، برای کاهش وابستگی باید اقدامات جدی صورت گیرد. یکی از مهمترین اقدامات تحول در ساختار اقتصادی و کاهش وابستگی به درآمدهای نفتی است. مادامی که تولید در این کشور رونق نگیرد، امکان توسعه نیز وجود نخواهد داشت. عدم توسعه تولید داخل، وابستگی را بیشتر میکند.
چگونه میتوان فرآیند مذاکره را به سمت رشد تولید ناخالص سوق داد؟
مهمترین علتی که ایران وارد مذاکرات هستهای شده، بخشی از آن به دلیل تحریمهای اعمال شده است. تحریمها بر اقتصاد ایران اثر داشته است. اینکه باید چه کنیم اثر تحریمها کم شود و فرآیند مذاکره به نفع ایران پیش برود، توجه به ظرفیتهای تولید در داخل است. اقتصادی که وابسته به درآمدهای نفتی است، موجبشده وابستگیهای شدیدی را برای خود ایجاد کند. اقتصادی که باید ماهانه نزدیک به 43 هزار میلیارد در قالب یارانه به مردم پول بدهد. به همین دلیل هر اندازه میزان وابستگی به درآمدهای نفتی کم باشد، اثر مثبت بر مذاکرات خواهد گذاشت. در حال حاضر، طرف مقابل در مذاکره میداند که اقتصاد ایران به درآمدهای نفتی وابسته است. بنابراین، از این اهرم برای فشار بهره میبرد. حال اگر این وابستگی کاهش یابد و اثر تحریمها اندک باشد، طرف مقابل بر بیاثر بودن اقدامات پی خواهد برد و در نتیجه کارایی خود را در مذاکرات از دست میدهد.