یک اندیشکده اطلاعاتی آمریکایی معتقد است ایران در پی حصول توافق هستهای تلاش خواهد کرد سرمایهگذاران خارجی را جذب صنایع نفت و گاز خود کند، اما در این زمینه با یک رقابت جدی روبهرو خواهد بود. به گزارش ساعت 24: اندیشکده استراتفور طی گزارشی به بررسی مدل قرارداد نفتی جدید ایران پرداخته و مینویسد مدل جدید قراردادها فرآیند جذب سرمایهگذاران خارجی را تسهیل خواهد کرد. این گزارش در عین حال عوامل تاثیرگذار بر فرآیند جذب سرمایهگذاران خارجی را بررسی کرده و نتیجهگیری میکند که ایران همچنان مکانی سخت و دشوار برای سرمایهگذاری شرکتهای غربی خواهد بود.
به گزارش این موسسه، ایران رسما آماده میشود درهای اقتصاد خود را روی سرمایهگذاران غربی بگشاید. چنین دورنمایی توجه بزرگترین شرکتهای نفتی جهان را به خود جلب کرده است اما تهران شاید آنگونه که امیدوار است نتواند بخش نفت و گاز خود را به آسانی احیا کند. برگزارکنندگان کنفرانس نفت و گاز ایران روز ۲۴ سپتامبر اعلام کردند که رویداد مذکور به فوریه سال ۲۰۱۶ موکول شده است. این کنفرانس که ابتدا قرار بود ۱۴ تا ۱۶ سپتامبر در لندن برگزار شود از آن جهت حائز اهمیت است که رسما فرآیند بازگشت مجدد اقتصاد ایران به جامعه بینالمللی را کلید میزند. ایران قصد دارد در جریان کنفرانس فوقالذکر پیشنویس نهایی قراردادهای نفتی جدید خود را رونمایی کند. انتظار میرود قرارداد جدید در مقایسه با قراردادهای پیشین شروط بسیار جذابتری را به شرکتهای نفتی بینالمللی ارائه دهد.
همزمانی کنفرانس نفت و گاز ایران
با رفع تحریمهای این کشور
کنفرانس نفت و گاز که برای چهارمین بار به تعویق افتاده اکنون با زمانبندی مورد انتظار جهت رفع تحریمها که براساس توافق هستهای صورت میپذیرد همسویی و تطابق بیشتری دارد. توافق مذکور موسوم به برنامه جامع اقدام مشترک در ماه جولای منعقد شد. براساس زمانبندی توافق، تحریمها احتمالا در طول سه ماهه اول سال ۲۰۱۶ برداشته خواهند شد. از آنجا که تحریمها چندین سال مانع آن شدهاند تا شرکتهای غربی در صنایع نفت و گاز ایران مشارکت داشته باشند لغو آنها نقش کلیدی در تحقق هدف ایران مبنی بر احیای مجدد تولید و صدور نفت خود ایفا میکند. اما حتی اگر غرب تحریمها را لغو کند و ایران با موفقیت توجه شرکتهای بزرگ انرژی در عرصه بینالمللی را به خود جلب کند- که احتمالا همینگونه هم خواهد بود- تهران باز هم در راستای تحقق هدف بلندمدت خود مبنی بر تولید ۶میلیون بشکه نفت در روز با چالشهایی مواجه خواهد بود.
قراردادهای بیع متقابل
باعث دلسردی شرکتهای غربی شدند
علاقه شرکتهای نفتی غربی به ایران از سال ۱۹۹۴ به بعد روبهزوال نهاد. در آن زمان ایران برای نخستین بار با ارائه قراردادهای نفتی «بیعمتقابل» درهای اقتصادی خود را روی شرکتهای غربی باز کرد. این قراردادها حاوی سختگیرانهترین شروط سرمایهگذاری در سطح دنیا بودند و شرکای خارجی ایران را وادار میکردند که ریسک هزینه سرمایهای را تماما بر عهده گیرند. این قراردادها در عین حال در صورت افزایش قیمت نفت یا تولید نفت فراتر از انتظار هیچ امتیازی برای شرکتهای خارجی در نظر نمیگرفتند. ایران باوجود مفاد غیرجذاب قرارداد مذکور توانست توجه شرکتهایی نظیر انی و توتال را در اواخر دهه ۱۹۹۰ جلب کند. با این حال، توجه و علاقه شرکتهای خارجی در اواسط دهه ۲۰۰۰ به سرعت از بین رفت، زیرا در آن مقطع فضای سیاسی ایران با روی کار آمدن محمود احمدینژاد، رئیسجمهور سابق دستخوش تغییر شد و اتحادیه اروپا و آمریکا بر شدت تحریمهای برضد ایران افزودند.
تشدید رقابت در زمینه جذب سرمایهگذاری
در حال حاضر همه چیز در حال تغییر است. تنش میان ایران و غرب در حال فروکش است و یک دولت بازتر در ایران روی کار آمده است. در فضایی که گرایش به سمت همکاریهای بینالمللی وجود دارد ایران به دنبال آن است تا سرمایهگذاران خارجی از دست رفته را بار دیگر جذب کند. اما قراردادهای بیع متقابل دهه ۱۹۹۰ و اوایل دهه ۲۰۰۰ منسوخ شدهاند و غیررقابتی قلمداد میشوند. در طول یک دهه گذشته مفاد سرمایهگذاری در بیشتر مقاطع برای شرکتهای نفتی بینالمللی بسیار جذابتر بودهاند، زیرا قیمت بالای نفت باعث شد تا پروژههای گران و پرهزینه فراساحلی، واقع در آبهای عمیق، دارای شرایط نامتعارف، یا در ارتباط با بهرهبرداری از ماسههای نفتی باصرفهتر شوند. در نتیجه، در حوزه نفت حتی ملیگراترین تولیدکنندگان نفت هم مفاد مربوط به سرمایهگذاری را آسانتر ساختهاند. عراق، لیبی، کویت، برزیل، مکزیک، چین و حتی تا حدودی عربستان به امید جذب شرکتهای غربی قراردادهای نفتی خود را با شرایط سازگار کردهاند.
ایران متوجه شده که باید
قراردادهای پیشنهادی را جذابتر سازد
به بیان سادهتر، ایران در راستای جلب توجه شرکتهای نفتی بینالمللی با فضای بسیار رقابتیتری روبهروست. تهران متوجه شده است که باید مفادی را پیشنهاد کند که نه تنها در مقایسه با قراردادهای پیشین سودآورتر هستند بلکه در مقایسه با مفاد پیشنهادی تولیدکنندگان رقیب نیز از جذابیت بیشتری برخوردارند. چنین چیزی کمک میکند تا از خطراتی که وضعیت سیاسی متغیر ایران برای سرمایهگذاران خارجی به همراه دارد کاسته شود. هنگامی که احمدینژاد روی کار آمد همین عامل باعث شد تا بسیاری از سرمایهگذاران پیشین متضرر شوند.
مدل قرارداد نفتی جدید ایران
از قابلیت رقابت برخوردار است
بخشهایی از قرارداد نفتی جدید ایران از بسیاری جهات تاکنون اهداف فوق را محقق ساختهاند. ایران احتمالا سرمایهگذاریهای مشترک میان شرکت ملی نفت ایران و شرکای خارجی را شکل خواهد داد و این فعالیتهای مشترک میتوانند ۲۰ تا ۲۵ سال بعد از چرخه عمر یک میدان نفتی ادامه پیدا کنند. ایران همچنین بسته به قیمت نفت به شرکتهای نفتی بینالمللی جنس (نفت تولیدی) یا پول نقد پرداخت خواهد کرد. این بدان معناست که نحوه پرداخت سهم شرکای خارجی به میزان بیشتری بازتابدهنده شرایط بازار جهانی خواهد بود. در نهایت اینکه تهران در ازای توسعه میادین نفتی دارای ریسک بالاتر یا میادینی که توسعهشان دشوارتر است دستمزد بالاتری به شرکتهای خارجی پرداخت خواهد کرد. این مدل به طور کلی قراردادهای ارائهشده توسط رقبایی نظیر عراق را به رقابت طلبیده و از برخی جهات از آنها پیشی خواهد گرفت.
برخی عوامل همچنان از جذابیت ایران نزد شرکتهای خارجی میکاهند
البته ایران همچنان مکانی سخت و دشوار برای سرمایهگذاری شرکتهای غربی خواهد بود. ارزیابی فضای سیاسی و اقتصادی ایران کار سهل و آسانی نیست و این کشور در راستای تسهیل رشد در داخل احتمالا سطح بالایی از ملزومات محلی را مدنظر قرار خواهد داد. در ارتباط با جزییات چارچوب قراردادی جدید و از جمله میزان شدت و حدت ملزومات محلی بحثوجدلهای قابل توجهی میان مسئولان ایران جاری است. در ضمن، اجرای قراردادها در عمل سخت و دشوار خواهد بود، زیرا شرکای ایرانی تلاش خواهند کرد تا سهم خود را از هر پولی که به درون کشور وارد میشود تصاحب کنند. هر یک از این عوامل از میزان جذابیت ایران نزد سرمایهگذاران خارجی و همچنین میزان موفقیت شرکتهایی که در ایران سرمایهگذاری میکنند، خواهند کاست.
وضعیت گشایش اقتصاد ایران
به فضای سیاسی بستگی دارد
بنابراین، کنفرانس نفت و گاز ایران- که در ابتدا قرار بود قبل از امضای برنامه جامع اقدام مشترک برگزار شود- با زمانبندی واقعگرایانهتر رفع تحریمها همگام خواهد شد. صنعت نفت ایران در طول تاریخ خود دورههای گشایش و بستن درها روی سرمایهگذاران بیرونی را به تناوب تجربه کرده است. این تغییرات عموما با تغییر فضای سیاسی ایران همسو هستند، زیرا در اغلب این تغییرات اداره کشور از دست دولتهای ملیگرا خارج شده و در دست دولتهایی قرار میگیرد که با قدرتهای بیرونی روابط دوستانهتری دارند. ایران در حال حاضر در حال ورود به یک دوره گشایش است، اما اینکه چنین وضعیتی پایدار باشد یا نه هنوز مشخص نیست. قرارداد نفتی جدید ایران یک چرخه ۲۵ساله را دربرمیگیرد که تقریبا به طور قطع فراتر از دوره زمانی دولت فعلی خواهد رفت و احتمال آن نمیرود که یک دولت محافظهکار آتی بتواند در آینده نفوذ بیشتری بر صنعت نفت و گاز کشور اعمال کند.