طرحریزی به تشکیلات و سازمانها کمک میکند تا بتوانند آینده را قبل از فرارسیدن آن تا حدی تجربه و پیش از شروع رقابت واقعی و قدم گذاشتن در آن، خودشان را بهخوبی آماده کنند. طرحریزی به معنای پیشبینی اتفاقاتی که در آینده خواهد افتاد نیست بلکه ارزش آن در آنجاست که به کسبوکارها کمک میکند تا با المانهایی که آینده بازار را شکل میدهند، آشنا شوند. درواقع این برنامهریزیها پیشفرضهای ما را از آینده به چالش میکشد.
ایده
در دهه 60 میلادی، پیرواک، مدیر گروه برنامهریزی رویال داچ شل از مدیران خواست تا تصور کنند در آینده چه اتفاقاتی خواهد افتاد. این موضوع سبب گسترش نوعی تفکر استراتژیک شد که به واسطه آن مدیران توانستند با شناسایی و درک تغییرات موقعیت فعلی بازار را بهخوبی ارزیابی کنند. پیرواک میخواست بداند که آیا به جز موضوعات فنی در بحث تولید و تامین نفت در آینده مولفههای نامشخص دیگری نیز حضور خواهند داشت یا خیر؟ او با برشمردن ذینفعان در مورد موقعیت کشورهای تولیدکننده نفت این سوال را مطرح کرد که آیا کشورهای تولیدکننده نفت میزان تولید را هرساله افزایش خواهند داد یا خیر؟ با درنظر گرفتن تغییر احتمالی سیاستهای دولتهای تولیدکننده نفت مشخص شد که کشورهای تولیدکننده تمایل چندانی به وابستگی به فعالیتهای شل نداشتند و بسیاری از آنها نه تنها نیازی به افزایش درآمدهایشان احساس نمیکردند بلکه تفکر غالب در میان آنها کاهش تولید نفت و افزایش قیمت آن و حفظ ذخایرشان بود.
در سال 1973 وقتی جنگ میان اعراب و اسراییل موجب کاهش شدید تولید نفت شد قیمت این محصول بهشدت بالارفت. طرحریزی پیرواک برای شل مفید واقع شد و این به معنای آن است که شل نسبت به رقبای خود از آمادگی بیشتری برای مطابقت با شرایط جدید برخوردار بود و این برنامهریزی از هدر رفتن میلیونها دلار برای شل جلوگیری کرد و این شرکت را در جدول سوددهی کمپانیهای نفتی از رتبه هفتم به رتبه دوم ارتقا داد. شل بهخوبی میدانست که با کدام دولتها رایزنی کند چگونه به آنها دسترسی داشته باشد چه زمانی به قراردادهایشان تنوع ببخشند و به چه شکل با هریک از اعضای اوپک تعامل کنند. برنامهریزی قبلی مدیران را قادر میکند تا بهتر بتوانند حواث پیشبینی نشده و مخاطرات را مدیریت کنند. مهمتر از همه این است که طرحریزی قبلی به شرکتهای تجاری کمک میکند تا پویایی محیط کسبوکار را بهتر درک کنند و فرصتهای جدید را شناسایی، گزینههای مهم را بررسی کرده و تصمیمات بلند مدت بگیرند.
آنچه باید در عمل انجام دهیم
طرحریزی به معنای پیشبینی نیست؛ مهمترین فایده آن شناسایی مولفههایی است که آینده را شکل میدهد. اینکه در آینده دقیقا چه اتفاقی رخ میدهد مهم نیست بلکه مهم تشخیص این نکته است که این اتفاقات در چه مسیری حرکت میکند و درک چرایی به وقوع پیوستن آنهاست. قبل از طرحریزی باید فرآیند و ساختار تهیه و تنظیم آن مشخص شود، به این صورت که مشخص شود چه کسانی در تهیه آن باید ایفای نقش کنند. بحث و تبادلنظر در مورد اتفاقاتی که ممکن است در آینده رخ دهد برای مثال به صورت کار روی یک دیدگاه احتمالی در آینده.
تهیه طرح به همراه جزییات دقیق و کامل
تجزیه و تحلیل طرح و اینکه چرا ممکن است نکات مطرح شده در آنها عملی شود و اینکه چنانچه این مباحث عملی شد چه برنامهای برای مدیریت آنها در دست داریم. استفاده از طرحریزی برای شکل دادن به تصمیمات و اولویتها.