بسیاری از صاحبان کسبوکار با این پرسش مواجه هستند که تا چه اندازه میتوان جزییات زندگی خود را در فضای مجازی به اشتراک گذاشت؟
آیا در کسبوکار شما یا در اکانت شخصی شما در فیسبوک و توییتر، دین و سیاست موضوعات قابل بحثی هستند؟
این پرسشها، پرسشهای دشواری هستند که همه افراد تلاش میکنند تا اطلاعاتی در مورد آنها کسب کنند. تقریبا تمام کسبوکارهای بزرگ مجبورند در مسائلی که بهطور بالقوه مشاجرهانگیز هستند، بیطرفی خود را اعلام کنند تا از این طریق از برند خود محافظت کنند، اما در مورد کسبوکارهای کوچک حتی یکنفره، کارشناسان بسیاری هستند که میگویند صداقت به این معنا نیست که احساسات خود را در مورد مسائلی از قبیل دین و سیاست بیان کرد.
از نظر برخی افراد این توصیه صحیح است، اما من مخالف این موضوع هستم که دین و سیاست از مسائل مورد بحث دور بماند. به مخاطبان خود این اطمینان را بدهید که قادرید حتی با افرادی که نمیتوانند رو در رو شما را ببینند در مورد تمام مسائل مهم بحث و گفتوگو کنید. ممکن است برخی از ما کاملا در مورد یک موضوع سیاسی با افراد دیگری مخالف باشیم، اما اگر آنها در کار خود بهترین باشند همچنان رابطه کاری خود را با آنها حفظ میکنیم. من اطمینان ندارم بخواهم با افرادی که نمیتوانند اینگونه فکر کنند، ارتباطات مشتری-کسبوکار را دائمی برقرار کنم. اگر شخصی از دین من آگاهی کسب کند و این موضوع باعث شود که دیگر با من ارتباط نداشته باشد، برای من هیچ اهمیتی نخواهد داشت که مشتری همچون او را از دست دادهام.
من به این نتیجه رسیدهام که اگر حقیقت را از مخاطبان خود پنهان کنم، در بسیاری موارد پیامدهای منفی در پی خواهد داشت. من هیچگاه بهطور تعمدی بحث و جدل نمیکنم، اما زمانی که موضع خود را در مورد مسائل مربوط به دین و سیاست اعلام کردهام، 95درصد از مخاطبانم با من تماس گرفتند و این کار را تحسین کردند و گفتند که به دلیل تمایل من نسبت به اعلام موضع در مورد مسائل مهم، علاقه و وفاداری آنها نسبت به من بیشتر شده است. مابقی افراد نیز از این کار ناراحت و عصبانی شدهاند، چراکه نمیتوانند بشنوند که شخصی نظری متفاوت از نظر آنها داشته باشد. این نوع افراد در نهایت مشتریان خوبی برای من نمیشوند و هیچگاه از جدا شدن آنها ناراحت نمیشوم.
مقوله ورود به محدوده مسائل شخصی تقاضای سخت و دشواری است و تصمیمی است که شما باید با اختیار خود اتخاذ کنید، اما من شخصا این کار را انجام میدهم. اغلب پرسشهایی را در مورد ماجراها و مسائلی که زندگی همگی ما را تحتتاثیر قرار میدهد، میپرسم. من نیازی نمیبینم که تلاش کنم تا در برابر تمام موضوعات بحثبرانگیز صرفا به این دلیل که صاحب کسبوکاری هستم وانمود کنم بیطرف هستم.
به نظر من تمام بحث و گفتوگوها باید در زمان و مکان مناسب انجام گیرد. کسانی که جهانبینی متفاوتی نسبت به من داشتند، احترام بسیار زیادی برای من قائل بودند، چراکه این امکان را برای آنها فراهم میکنم تا استدلال خود را بیان و موضع خود را اعلام کنند. من دوست دارم افرادی که در اطراف من هستند، کسانی باشند که به جای اینکه از صحبت کردن و بیان ایدههای خود واهمه داشته باشند، نظرات متقن و محکم و جسارت اعلان آنها را داشته باشند.