دولت یازدهم با وجود داشتن قدرت عزل رییس بانک مرکزی با استقلال این بانک موافق است و از آن حمایت میکند. معاون اول رییسجمهور در گفتوگو با «فرصت امروز»، درباره موضع دولت در مورد استقلال بانک مرکزی تاکید کرد: دولت از اول از استقلال بانک مرکزی حمایت کرده است.
اسحاق جهانگیری با تاکید بر اینکه استقلال بانک مرکزی بهمعنای استقلال در سیاستهای پولی است، گفت: اگر بانک مرکزی و شورای پول و اعتبار در سیاستهای پولی بانک مرکزی، تصمیمگیری کنند و نرخ سود، نرخ تسهیلات و استفاده از منابع بانک مرکزی دستوری نباشد، این بهمعنای استقلال بانک مرکزی است. وی خاطرنشان کرد: تا الان در دولت یازدهم، سه مورد مذکور بهصورت کامل در اختیار بانک مرکزی است. معاون اول رییسجمهور در پاسخ به این پرسش که موضع دولت درمقابل حق عزل رییس بانک مرکزی چیست، تاکید کرد: حق عزل رییس بانک مرکزی حتما باید به عهده رییسجمهور باشد.
اما و اگرهای استقلال بانک مرکزی
مدتی است بحث استقلال بانک مرکزی جانی دوباره گرفته و بسیاری از کارشناسان و مسئولان از این موضوع حمایت میکنند. بحث استقلال بانک مرکزی موضوع تازهای نیست و پیش از این در برنامه پنجم توسعه مطرح شده بود، اما در سال 1389 با وجود ارسال پرونده به مجمع تشخیص مصلحت نظام، این مسئله در آنجا مسکوت ماند. پس از ورود مجمع تشخیص مصلحت نظام و تصویب کلیات طرحی برای عزل و انتخاب رییس کل بانک مرکزی در هفته گذشته، بحث استقلال بانک مرکزی رنگی دوباره گرفت و نظام بانکی ایران در انتظار تحول وعده داده شده است.
به گفته سیف، رییس بانک مرکزی، که یکی از شروط پذیرش سمتش، مستقل شدن بانک مرکزی بوده است، مجمع تشخیص مصلحت نظام بهدنبال لحاظ استقلال بانک مرکزی از نظر مفهومی است و مذاکرات در راستای رفع خلأهای قانونی مطرح شده؛ چراکه شاهد خلأ قانونی درباره نحوه عزل و نصب و پذیرش استعفای رییسکل بانک مرکزی در برنامه پنجم توسعه وجود دارد. پیشتر وزیر امور اقتصادی و دارایی نیز با اعلام هشدار نسبت به اینکه وضعیت کنونی نظام بانکی ایران قابل تداوم نیست و با پیشرفتها و تحولات در حوزه بینالمللی تناسب ندارد، اظهار کرده بود که مقام پولی و بانک مرکزی در عین برخورداری از استقلال، باید مسئولیتپذیر و پاسخگو نیز باشد.
بر این اساس، علی طیبنیا با تاکید بر اینکه استقلال و داشتن اختیارات کافی، پاسخگو بودن نسبت به اختیارات است، به لزوم تحول در نظام بانکی کشور اشاره و خاطرنشان کرد که نخستین محور، تحول در ارکان نظام پولی کشور است، بهگونهای که نقش مقام پولی در سیاستگذاری بانکی تقویت شود، بهطوریکه اثرگذاری سیاستهای بانک مرکزی ارتقا یابد و متناسب با ساختار سیاسی ایران از استقلال برخوردار شود.
حال که مسئولان و کارشناسان با جدیت مبحث استقلال بانک مرکزی را دنبال میکنند، از هر سو هشدارهای لازم در این زمینه داده میشود تا استقلال تنها در واژه چگونگی انتخاب و عزل رییس بانک مرکزی خلاصه نشود. در حوزه مفهوم استقلال بانک مرکزی نهتنها در ایران بلکه در جهان دیدگاههای متفاوتی وجود دارد، بهگونهای که با مقایسهای اجمالی میتوان دید که با وجود پذیرش کلی لزوم استقلال بانک مرکزی و اجماع بر سر آن در اروپا، عناصر استقلال در کشورهای فرانسه و آلمان، شیوه تفسیر استقلال بانک مرکزی و نحوه اجرای آن در عمل، کاملا همسان و مشابه نیست و تفاوتهای چشمگیری در این زمینه وجود دارد؛ چراکه در بحث استقلال بانک مرکزی عناصر گوناگون از سیاست گرفته تا تاریخ و فرهنگ در کنار اقتصاد تاثیرگذارند. از سوی دیگر باید توجه داشت که شرایط استقلال بانک مرکزی در کشورهای توسعهیافته با کشورهای درحال توسعه بهطور کلی متفاوت است و عوامل مختلف در تحقق اهداف این امر دخیل هستند.
به گفته یکی از کارشناسان اقتصادی، برخورد مجمع تشخیص مصلحت نظام با نحوه استقلال و انتخاب رییس کل، باید با نگاهی فراقوهای، اقتصادی و معطوف به مصالح ملی باشد. یکی از اقتصاددانان تاکید دارد درصورتی میتوانیم بگوییم بانک مرکزی مستقل است که سیف بهصورت جدی در مقابل درخواستهای دولت درباره چاپ پول و افزایش حجم آن بایستد.
بسیاری از کارشناسان اقتصادی معتقدند که پیش از این، بانک مرکزی به قلک دولت تبدیل شده بود و در زمان کسری بودجه بهراحتی به آن دستدرازی میشد. اکنون نیز اگر دولت درک کند که استقلال بانک مرکزی در قدرت و نفوذ آنان خدشهای وارد نمیکند، بر سر این موضوع جدال نخواهد کرد. این درحالی است که در گذشته هیچ دولتی زیر بار استقلال بانک مرکزی نرفته است و تا زمانی که بانک مرکزی استقلال نداشته باشد صحبت درباره رفع مشکلات گرانی، بیکاری، تورم، رکود و غیره اشتباه است.
یکی از موارد مورد انتظار از استقلال بانک مرکزی، کاهش تورم ذکر میشود که بنا به گفته برخی کارشناسان استقلال بانک مرکزی در کشورهای در حال توسعه بدون اصلاح سیاستهای پولی نهتنها به کاهش تورم دامن نمیزند، بلکه موجب افزایش هزینههای دولت نیز خواهد شد. بهطور کلی در این زمینه مباحثی چون چگونگی استقلال بانک مرکزی در کشورهای در حال توسعه، درجه توسعهیافتگی بازارهای مالی، ساختار درآمدی کشور و نحوه تامین مالی کسری بودجه در حوزه تاثیر استقلال بانک مرکزی بر کاهش تورم مورد بحث قرار میگیرند.
در این زمینه کارشناسان اصلاح سیاستهای پولی، ایجاد ساختار مناسب برای هدفگذاری و برآورد عملکرد سیاستهای پولی، تشکیل شورای مستقل برای سیاستگذاری پولی، ثبات در سیاستگذاریها، یکسانسازی نرخ ارز و عدم مداخله دستوری بانک مرکزی در تعیین نرخ سود را از الزامات استقلال بانک مرکزی میدانند. درحال حاضر از یکسو دولت یازدهم با اعلام حمایت از استقلال بانک مرکزی تاکید دارد که عزل رییس بانک مرکزی باید به عهده رییسجمهور باشد، ولاغیر و از سویی دیگر نیز بسیاری از کارشناسان در انتظار تصمیم حتی سختگیرانه مجمع تشخیص مصلحت نظام برای قانونیشدن استقلال بانک مرکزی هستند.