تئاتر، هنر شریفی است. بازنمایی داستان در برابر مخاطب، بدون واسطه و بی پرده، ویژگی اصلی تئاتر است. اما تبدیل شدن تئاتر از هنر به هنر-صنعت کمی سخت به نظر میرسد. از این رو، در نظر گرفتن وجه اقتصادی برای تئاتر دور از ذهن مینماید اما واقعیت چیز دیگری است.
آمارها و ارقام گوناگون در سراسر دنیا نشان میدهد تئاتر باوجود سختی هایش میتواند از جنس یک هنر فرهنگی به یک روزنه اقتصادی تبدیل شود. هنری که از یونان باستان به جهانیان به ارث رسیده و در قرن حاضر از یک هنر صرف به یک فعالیت اقتصادی در جهان تبدیل شده است.
تئاتر میتواند نقش مهمی در اقتصادهای محلی ایفا کند. مثلا در یک محله یا منطقه حضور تئاتریها و اجرای نمایشها غیر از اینکه محلیها را با تئاتر بیشتر آشنا کرده و اسباب تفریحات سالم را فراهم میکند، میتواند در اشتغالزایی نیز موفق عمل کند. در واقع سالن تئاتر به تنهایی در یک محله باقی نمیماند. بلکه به لطف حضور چنین سالنی است که رستورانها، فروشگاهها و کسبوکارهای گوناگون میتوانند گرداگرد تئاتر شکل بگیرند.
چنین وضعیتی تنها زمانی امکان دارد که به تئاتر بهعنوان یک هنر-صنعت نگاه شود و نه هنر صرف. در واقع اشتغالزایی پنهان تئاتر و پیامد آن توسعه اقتصادی که در دل هنری چون تئاتر وجود دارد، میتواند سر بیسامان اقتصاد را نوازش کند.
میتوان با راهاندازی یک شهر فرهنگی با مرکزیت یک مجموعه سالن تئاتر به این هدف بزرگ رسید و از مسیر تئاتر درآمد زایی کرد.
گزارشی از ایالت کنتاکی امریکا نشان میدهد، هنرهای خلاق از جمله تئاتر در این ایالت 60 هزار شغل ایجاد کرده است. این گزارش همچنین رقمی میلیاردی را بهعنوان درآمد گزارش کرده است. بر این اساس، درآمد حاصل از نگاه اقتصادی به این هنرها در سال 2013 رقمی معادل دو میلیارد دلار بوده است.
همین اعداد به خوبی گویای قدرت جادویی تئاتر در تبدیل شدن به هنری فراگیر است. هنری که هم خود میتواند پولساز باشد و هم خدمات جانبی آن قادر است، یک محله، منطقه یا شهر را آباد کند.