برخی از خبرگزاریهای جهانی عکسی از دیدار حسن روحانی، رئیسجمهور ایران را با توماس آندریاس، مدیراجرایی ایرباس مخابره کردهاند که نشان میدهد این دو نفر در پایتخت فرانسه گفتوگوی تجاری- اقتصادی میکنند. البته وقتی این عکس و خبر را در برابر عکس و خبری میگذاریم که نشان میدهد همین چند سال پیش رئیسجمهور ایران به دیدار رابرت موگابه رئیسجمهور زیمبابوه رفته و با یک اقتصاد ورشکسته دارای تورم 1000درصدی قراردادی بدون فایده منعقد کرد، تفاوت رویکردها آشکار میشود.
شهروندان ایرانی به معنای عام کلمه شهروند باید شاد و خرسند باشند که اقتصاد ایران از بختک و کابوس سالهای 1390 تا تابستان 1392رها شد و در مسیری نو قرار گرفت که اگر کارشکنیها موثر واقع نشود به رونق میرسد. هوای تازهای که در ریههای از کار افتاده اقتصاد ایران دمیده شده و در یک ماه اخیر شاهد آثار و برکات مصالحه بزرگ هستیم بدون تردید کسب و کار ایرانیان را به سویی میبرد که با رفتار و راه دوران دولت نهم تفاوت استراتژیک دارد و این جای شکرگزاری دارد.
اما ایرانیان هوشمند و کسانی که رخدادها را با ژرفای بیشتر جستوجو میکنند، احتمالا با نوعی دلزدگی و افسردگی شاهد نزول شأن و مقام رئیس دولت ایران میشوند که در غیاب یک گروه خصوصی از فعالان اقتصادی که مدیر و صاحب آن با آندریاس فرانسوی برابری کند، ناگزیر شده است با رئیس اجرایی یک بنگاه بزرگ گفتوگو کند. واقعیت تلخ این است که از میان صد نفر بازرگان و صنعتگر ایرانی که با رئیس دولت ایران به ایتالیا و فرانسه رفتند هیچکدام مدیر هیچ شرکت هوایی بزرگی نبودند و حتی اگر اغراق نباشد سرمایه و دارایی بنگاههای آنها روی هم به اندازه بنگاه ایرباس نبوده است که در یک طرف میز مذاکره بنشینند.
غولهایی مثل توتال، مثل پژو، مثل سامسونگ، مثل اپل، مثل تویوتا که صاحبان خصوصی دارند آنقدر بزرگ شدهاند که نام آنها حتی از روسای دولتهای جهان پرآوازهتر است. به امید روزی که در ایران هم بخش خصوصی بزرگ و نیرومندی داشته باشیم که قدرت، مهارت و اختیار داشته باشند که با آندریاسها و روسای توتال و سامسونگ و اپل برابری کنند.
* عضو شورای سردبیری روزنامه «فرصت امروز»