دانکن هاینز (DUNCAN HINES) از پیشگامان رتبهبندی رستورانها برای مسافران به شمار میرفت.امروزه بیشتر او را با برند محصولات غذاییاش که با نام خودش نیز تولید میشود میشناسند.هاینز در دوران کودکی مادرش را از دست داد و سرپرستیاش به مادربزرگش سپرده شد. او در دانشگاه تجارت بولینگ گرین که امروزه با نام کنتاکی غربی شناخته میشود، تحصیل کرد. او سپس بهعنوان کسی که در سفرها به مشتریان خدمات لازم را ارائه میدهد، مشغول کار شد. در سال 1935 و در سن 55 سالگی، هاینز در طول سفرهایش در سرتاسر جادههای آمریکا آنقدر غذاهای خوب و بد خورده بود که به این نکته پی ببرد که هیچ مکانی برای ارائه خدمات بین ایالتی وجود ندارد و فقط چند رستوران زنجیرهای در مسیر هستند که آن هم در چند منطقه پرجمعیت و بزرگ وجود دارند.
هاینز و همسرش فلورنس فهرستی را برای دوستانشان از صدها رستوران سرتاسر کشور تهیه کردند.این فهرست به حدی شهرت پیدا کرد که هاینز آن را بهعنوان یک کتاب جیبی و با نام «ماجراهای خوب غذا خوردن» در سال 1935 به فروش رساند.
این کتاب به معرفی رستورانها و غذاهایی در سرتاسر آمریکا میپرداخت که هاینز به شخصه به آنجا رفته و از خوردن غذاهایشان لذت برده بود. در سال 1952، او نان دانکن هاینز را به سرتاسر جهان معرفی کرد.این نخستین ماجراجویی هاینز در تولید محصولات غذایی بود. در سال 1953 او امتیاز نام و عنوان کتابش را به رویایچ پارک (Roy H. Park) فروخت تا موادغذایی هاینز پارک را شکل دهد.
بازاریابیتان را بسیار آسان کنید
دانکن هاینز کارآفرینی بود که نهتنها کارهایش را بسیار آسان انجام میداد، بلکه در بازاریابی هم همین روش را در پیش گرفته بود. درست مثل رستورانهایی با منوهای خانگی ساده که موردعلاقهاش بودند و بسیار تلاش میکردند و کار زیادی انجام میدادند و زودتر به موفقیت دست مییافتند، هاینز هم ترجیح میداد استراتژی بازاریابی سادهای داشته باشد و با کارهای کوچک آغاز و مسیرش را به سمت موفقیت باز کند. در سال 1935 او که پیش از این به بسیاری از نقاط آمریکا سفر کرده بود، فهرستی از 167 مکانی را که برای غذا خوردن مناسب بود، تهیه کرد.
او با این ایده که این فهرست را بهعنوان یک کتاب به دست بخش وسیعی از مخاطبان برساند، کارش را آغاز کرد اما بعد تصمیم گرفت که در ابتدا این فهرست را به دست اطرافیانش برساند. در واقع با کارهای کوچک شروع کند. بنابراین فهرست را درون کارت کریسمس همراه با یادداشتی که توضیحی درباره آن میداد، به دوستان نزدیکش هدیه داد.
او با این کار به چند هدف رسید؛ اول اینکه هم در بازاریابی و هم در خرید هدیه کریسمس صرفهجویی کرد و دوم اینکه این موقعیت به او اجازه داد که محصولش را در یک بازار کوچکتر و پیش از روانه کردن آن به بازار بزرگتر امتحان کند. این بازار کوچک همان دوستان نزدیک و آشنایانش بودند. روش بسیار سادهای که موفقیت چشمگیری برای دانکن هاینز در برداشت.
فرصتها و محدودیتهایتان را بشناسید
کارآفرینی با یک رؤیا آغاز میشود و به این معناست که شجاعت دنبال کردن این رؤیا را داشته باشید اما خطری که در کمین این رؤیا نشسته این است که ندانید چقدر با دست آوردن آن فاصله دارید و چه هنگام زمان دست کشیدن از آن فرامیرسد. رویای هاینز یک نمونه ساده بود؛ «او قصد داشت به مسافران در حالی که از آمریکا بازدید میکنند، روش زندگی خوب در سفر را معرفی کند.» زمانی که او نخستین کتابش را با موفقیت به چاپ رساند، فرصتهای متعددی خودشان را در مقابل هاینز نسبتا بیتجربه به نمایش گذاشتند. آنچه او را از دیگران متمایز کرد تواناییاش در دنبال کردن این فرصتها بود.
او موفقیت کتابش را اول راهی میدانست که پیش از این آغاز کرده بود و وقتی توانست این ایده را به ثمر بنشاند مسیرش را با راهاندازی محصولات غذایی دانکن هاینز و همچنین کتاب دومی که به چاپ رساند، ادامه داد و بیتجربگیاش در ابتدای راه که شاید به نوعی محدودش میکرد، مانع پیشرفتش نشد. شاید تمام ایدههایش در مسیر کسبوکارش به موفقیت نرسیدند اما دانکن هاینز به آنچه میخواست با تلاش فراوان، شناخت به موقع فرصتها و نهراسیدن از محدودیتها دست یافت.
ارتباط با نویسنده: mona.ashrafzade@gmail.com