برای درک بهتر علم اقتصاد در زندگی ضربالمثلها و داستانها، نقش مهمی را داشته و دارند. تمثیلها و نشانههای به کار رفته در این قصه، مصداقی برای ارزشگذاری آن نشانهها نیست. بلکه ارزش اصلی متوجه وجود انسان و تعریف جایگاه انسان نسبت به واقعیتهای جاری زندگی است؛ حال هر کسی از ظن خود شد یار من...
روایت است بلافاصله با پایان جنگ دوم جهانی، خطر شروع بحران اقتصادی، کشور انگلستان را تهدید میکرد. این موضوع تا جایی پیش رفت که اعضای کابینه شبانه یک جلسه اضطراری با چرچیل تشکیل داده و او را در جریان وضعیت بد اقتصادی کشور قرار دادند.
چرچیل پس از استماع گزارش، دستور داد فورا وضعیت دادگستری کشور مورد تحقیق و تفحص قرار گیرد. اعضای کابینه گمان کردند نخستوزیر یا آنها را دست انداخته یا موضوع به این مهمی را درک نکرده است! وزیر اقتصاد دوباره موضوع را از زاویه دیگر مطرح ساخت اما چرچیل دوباره خواستار تحقیق فوری از وضعیت دادگستری کشور شد!
پس از دو هفته، گزارش تحقیق در اختیار چرچیل قرار گرفت. براساس این تحقیق هیچ تخلفی در دادگستری کشور گزارش نشده بود و این سازمان براساس موازین قانونی اداره میشد.
با دیدن این گزارش چرچیل لبخندی زد و گفت: «نگران نباشید! اقتصاد انگلستان به سرعت پیشرفت خواهد کرد و ما این بحران را بهزودی پشت سر خواهیم گذاشت!» همگان با تعجب به او خیره شدند. چرچیل ادامه داد: «کشوری که در آن دادگستری اش سالم باشد اقتصادش به سرعت رشد میکند و بالعکس.»