در خودپرداز امروز موضوع دادن وام به خانهاولیها را بررسی میکنیم. اینکه وام به چه شکلی داده میشود و چه ضمانتهایی دریافت میشود و اینکه اصلا راحت پرداخت میشود یا دردسر دارد؟ در همین راستا از آنجایی که یکی از کارهای مهم ما در زندگی زدن توهم است، با تلاش فراوان و زور زدنهای متوالی بالاخره توانستیم توهمش را بزنیم و خودمان را در شرایط دریافت وام در اتاق بازجویی ببینیم.
بازجو: خونه داری؟
من: نه بخدا، اگه داشتم که واسه این وام درخواست نمیدادم.
بازجو: ساعت سه بامداد روز دوشنبه هفته پیش کجا بودی؟
من: احتمالا خونه بودم دیگه نمیدونم، چطور؟
بازجو: پس خونه داری؟ اگر داری، واسه چی دروغ میگی که خونه ندارم؟
من: خونه که دارم ولی مال خودم نیست.
بازجو: مال کیه؟
من: خونه مال خودمه و نخریدمش. منظورم اینه که اجاره است.
بازجو: یعنی تو خونه نداری؟
من: نه باور کنید ندارم.
بازجو: چرا یارانه برات واریز نمیشه؟
من: خب نمیدونم، حتما دولت فکر کرده که تو اون چند دسته جا دارم.
بازجو: جا نداری؟
من: جای چی؟ خونه؟ نه ندارم دیگه!
بازجو: مزه نریز، بیادب، نه منظورم تو اون چند دسته هست. ساعتت چیه؟
من: ازین معمولیا، omax! چطور مگه؟
بازجو: گوشی موبایلت چیه؟
من: نوکیا!
بازجو: هوشمنده؟
من: بله!
بازجو: با این وضعیت انتظار داشتی بازم بهت یارانه بدن، تو خجالت نمیکشی، بیادب! حق چهار نفر دیگه رو میخوای بخوری که خودت یارانه بگیری! مرفه بیدرد! گوشی هوشمنددار مرفه! تو میخواستی مارو گول بزنی که بهت وام مسکن خانه اولی بدیم؟ فکر کردی ما الکی اینجا نشستیم! فکر کردی ما نمیفهمیم؟ این چه وضعیه آخه!
من: من معذرت میخوام، ببخشید.
بازجو: پس قبول داری که میخواستی مارو گول بزنی؟
من: من؟ نه!
بازجو: پس چرا عذرخواهی کردی؟
من: من همینطوری گفتم مودب باشم.
بازجو: تو بیجا کردی، تو خجالت نمیکشی، بیادب! حق چهار نفر دیگه رو میخوای بخوری که خودت یارانه بگیری! مرفه بیدرد! گوشی هوشمنددار مرفه! تو میخواستی مارو گول بزنی که بهت وام مسکن خانهاولی بدیم؟ فکر کردی ما الکی اینجا نشستیم! فکر کردی ما نمیفهمیم؟ این چه وضعیه آخه!
من: عذر میخوام.
بازجو: دیدی؟ بازهم عذرخواهی کردی، تو نهتنها خونه اولی نیستی بلکه مرفه هم هستی، برو بیرون آقا! برو بیرون وقت ما رو نگیر. خانوم نفر بعدی رو بفرستید بررسی کنیم.
* طنزنویس