در حال حاضر بنگاهداری بانکها موضوع مورد مناقشه کارشناسان است، درحالی که گروهی از اقتصاددانان کار دولت را برای تلاش در راستای خروج بانکها از بنگاهداری تحسین میکنند، اما معتقدند که بانک ها راه بنگاهداری را برای بقا و پاسخگویی به سود سپرده مردم در پیش گرفتهاند. در عین حال بسیاری از بنگاههای در اختیار بانکها بابت رد دیون بدهکاران دولتی و غیردولتی به بانک تحویل داده شده است.
اما چرا بنگاهداری؟ آیا ورود بانک به عرصه بنگاهداری از پایه اشتباه است یا بانک باید در مسیر درست برای افزایش تولید و صنعت، اشتغال و توسعه کشاورزی گام بردارد.
یکی از تفکرات موجود تاکید دارد که بانکها در شرایط کنونی ناچار به ورود به عرصه بنگاهداری شدهاند، چرا که اگر درآمد ایجاد نکنند، ورشکست میشوند.
به گفته یکی از اساتید اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی، درست است که کارخانهداری وظیفه بانک نیست، اما بانک بدون بنگاهداری در شرایط رکود اقتصادی کنونی ورشکست میشود. با توجه به تقاضای مردم و رفتن جامعه به سمت ذخیره پولهای خود در حسابهای بانکی، بانک نیاز به کسب درآمد برای پرداخت سود صاحب حسابان دارد. بنا به گفته مهدی تقوی، در حال حاضر وضعیت اقتصاد ایران عادی نیست و مردم بدون توجه پول خود را در بانک برای کسب سود میگذارند، البته ناچار به این کار هستند، حال بانک درصدد کسب درآمد برای پرداخت سود به مردم است.
این کارشناس اقتصادی در گفتوگو با «فرصت امروز» با تاکید بر اینکه بانکها در شرایط اقتصادی بدون رکود و تورم به بنگاهداری نیازی ندارند، یادآور میشود که تفاوت بین بهره وام، سپرده و تورم، بانک را ناچار به ورود به عرصه بنگاهداری کرده است و بانکها از این طریق پاسخگوی سود سپردههای مردم هستند.
این تفکر هم راستا با تفکر وزیر امور اقتصادی و دارایی است، بهگونهای که طیبنیا تاکید دارد داشتن برنامه راهبردی یکی از اولویتهای اصلی بانکهاست و تا مادامی که بانکها از عملیات اصلی خود سودآور نشوند، نباید انتظار داشت از بنگاهداری خارج شوند یا در عملیات خود پایداری داشته باشند.
همچنین به گفته یکی دیگر از اقتصاددانان، در سالهای گذشته با توجه به شرایط اقتصادی بانکها مجبور شدند برای دورشدن از ضرر وارد عرصه بنگاهداری شوند؛ همچنین بانکها در شرایط تحریم به شرکتهای زیرمجموعه خود وام میدادند تا بتوانند درآمد کسب کنند
موسی غنینژاد با تشریح نقش دولت در ورود بانکها به بنگاهداری یادآور میشود که مشکل بسته بودن بازار بانکی در کشور است، چراکه با وجود منسوخ شدن این روش، دولت به طور مستقیم و غیرمستقیم برای بانکها نرخگذاری میکند و نرخ سپردههای تکلیفی نیز از نرخ بازار کمتر است، بنابراین بانک برای پایداری وارد عرصه بنگاهداری شده است. به گفته وزیر امور اقتصادی و دارایی، یکی از دلایل رفتن بانکها به سمت بنگاهداری، کاهش سودآوری آنها در عملیات اصلی بانکداری است.
بنابراین کارگروهی در وزارتخانه با تاکید بر بنگاههای دولتی برای تحول راهبردی در نظام بانکی تشکیل شده تا برنامه منطقی عملیاتی بانکها طراحی شود. البته طیب نیا، با تاکید بر مقرراتی که به بانکها مجوز بنگاهداری داده است، خاطرنشان میکند که وزیر 40 درصدی را که بهعنوان سرمایه پایه بانک برای بنگاهداری مطرح کرده در واقع سقف بانک مرکزی است و بانکها میتوانند به میزان 40 درصد نه فراتر از آن، بنگاه داشته باشند.
امروزه بنگاهها بانکدار شدهاند
مشاور اقتصادی رییسجمهور نیز در زمینه بنگاهداری بانکها تاکید دارد که گفتن جداسازی بانکها از بنگاهداری روی کاغذ کار بسیار سادهای است، اما افزایش سرمایه بانکی برای تامین سرمایه از کجا باید تامین شود؟
مسعود نیلی، تاکید دارد که امروزه در دنیا بانکها در بنگاهداری فعالند و در کشورهایی چون ژاپن و کرهجنوبی حتی بنگاهها بانک دارند.
درحالی که اختلاف دیدگاه درمورد لزوم خروج بانکها از بنگاهداری میان مسئولان و کارشناسان با توجه به شرایط اقتصادی امروز ایران وجود دارد، به بانکهای بنگاهدار برای خروج از بنگاهداری مهلت سه ساله داده شده و در مدت تعیین شده مقرر شده که بانکها نسبت به کاهش بنگاهداری و شرکتداری اقدام کنند.
بر این اساس، محمدرضا پورابراهیمی، یکی از اعضای شورای پول و اعتبار، با اشاره به واگذاری بنگاهها به بانکها بهعنوان تسویه بدهی تاکید دارد که بانکهای صادرات، ملت، سپه و رفاه کارگران از جمله بانکهایی هستند که باید در مدت زمان تعیین شده از عرصه بنگاهداری خارج شوند.
حال باید دید که با وجود بالا بودن شاخص تورم، رکود نسبی اقتصادی، تلاش بانکها برای افزایش ارزش دارایی برای پایداری و سوددهی، بانکها به این مسئله تن میدهند؛ در عین حال نیاز است که به شرایط اقتصادی کنونی با وجود اختلاف نظرها بر سر نیاز بانک به بنگاهداری برای سوددهی بیشتر توجه شود و شاید بهتر است ابتدا برنامههای راهبردی اجرا و سپس بانکها از راه کنونی کسب درآمد فاصله گیرند.