طرح مشاغل خانگی از مدتها پیش در کشور ما مطرح شده و مباحث بسیاری تاکنون در مورد این موضوع عنوان شده است. این در حالی است که در سالهای اخیر هیچگاه اجرای این طرح توام با موفقیت نبوده است و در نهایت چندی پیش مسئولان وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی سیستماتیک نبودن را عامل عدم موفقیت طرح مشاغل خانگی عنوان کردند. به نظر مسئولان این وزارتخانه یکی از دلایل عدم موفقیت اجرای طرح مشاغل خانگی این است که در کشور ما زنجیره پسین و پیشین تولید به صورت سیستماتیک تعریف نشده است.
اما اگر بخواهیم نگاه دقیقتری به این موضوع داشته باشیم باید این موضوع را مدنظر قرار دهیم که در وهله اول دولت نباید در چنین موضوعی ورود پیدا میکرد و درواقع مشکل ما در کشورمان این است که دولت میخواهد در تمام موضوعات ورود پیدا کند. این در حالی است که در سایر کشورها ایجاد، توسعه و سودآوری مشاغل خانگی توسط بخش خصوصی و فعالان اقتصادی شکل میگیرد و هدایت میشود. درواقع در این کشورها بستر لازم برای مشاغل خانگی توسط بخش خصوصی و افرادی که میخواهند در این زمینه فعالیت کنند ایجاد میشود. حتی در برخی کشورهای پیشرو در زمینه توسعه مشاغل خانگی فروشگاههایی وجود دارد که محصولات خانگی عرضه میشود و چنین بسترهایی بدون دخالت دولتها ایجاد میشود.
در کشور ما نیز دولت باید با ترفندها و روشهای دیگری وارد موضوع مشاغل خانگی شود که معافیت مالیاتی و کمک به ایجاد شرکتهای فعال در زمینه مشاغل خانگی از جمله این موارد است. معمولا در چنین طرحهایی باید ابزارها مختلف باشد و موفقیت این ساختارها به بازارها بستگی دارد و دولت نمیتواند نیازهای این بازار را تامین کند و محصولات خانگی باید توسط فعالان این عرصه برای بازار تامین شود. اگر یک استارتاپ چنین پلتفرمی را تهیه میکند، خود مشتریان را شناسایی میکند و میتواند این کارها را انجام دهد و در نهایت آنچه تولید میشود یک محصول تجاری بوده و نیاز به حمایت و کمک بلاعوض ندارد. اگر ما محدودیتها را از عرصه ICT برداریم میتوانیم کارهای بسیار زیادی را در زمینه موضوعاتی مانند مشاغل خانگی انجام دهیم. درواقع سنگهایی که جلوی پای ICT انداخته میشود، اگر وجود نداشته باشد ابزارهای لازم برای شکوفایی مشاغلی مانند کسبوکارهای خانگی فراهم میشود.
در کشور ما مشکلی که در ارتباط با مشاغل خانگی وجود دارد این است که معمولا تولیدات خانگی حاشیه سود کمتری دارد و مسائل مالیاتی و بیمهای که در کشورمان وجود دارد، راهاندازی کسبوکارهای خانگی را با دشواری همراه میکند. علاوه بر این مسائلی مانند نبود پست مناسب موجب میشود فروشگاههای عرضهکننده محصولات خانگی که باید واسط بین تولیدکننده و مصرفکننده باشند، نتوانند آنطور که باید و شاید اجناس را بدون اینکه انبار کنند، منتقل و عرضهکنند و به دست مصرفکنندگان برسانند.
اما نکتهای که از سوی برخی کارشناسان و صاحبنظران مدنظر قرار میگیرد این است که نوع نگاه سطحینگر به مشاغل خانگی در کشور ما یکی از موجبات عدم موفقیت این طرح است و باید نوع نگرش به مشاغل خانگی تغییر کند و از کارهای سطحی و اولیه به مشاغلی که نیازمند فناوری و نوآوری است، ارتقا یابد. البته واقعیت آن است که به دنبال ایجاد و گسترش مشاغل خانگی، دیدگاهها نسبت به آن نیز میتواند دستخوش تغییر و تحول شود و بازیگران جدیدی در این صحنه به وجود بیایند. بنابراین این نگاه و نگرش غلط میتواند به مرور زمان و با اتکا به فناوریها و نوآوریهای روز دنیا تغییر کند.
به نظر میرسد آنچه بیش از این نوع نگرش در عدم موفقیت طرح مشاغل خانگی موثر است، موانع و مشکلات موجود است و اگر دولت سعی در رفع این موانع و چالشها داشته باشد و مابقی امور را به بخش خصوصی واگذار کند، مشاغل خانگی امکان بزرگ شدن و توسعه را خواهد داشت و به این ترتیب هم بخشی از مشکل بیکاری موجود در کشور حل خواهد شد و هم این قبیل کسبوکارها میتوانند به اقتصاد کشور کمک کنند. بنابراین انتظار طبیعی از دولت این است که زیرساختهای لازم برای ایجاد و گسترش مشاغل خانگی را به وجود آورد و سازمانها و ادارات دولتی از سنگاندازی بر سر راه توسعه این قبیل کسبوکارها خودداری کنند.
شاید اگر زیرساختهای لازم ایجاد و موانع و مشکلات موجود برطرف شود، حتی نیازی به اجرای طرح در مورد مشاغل خانگی نباشد و این کسبوکارها به صورت خودجوش شکل بگیرند. در حال حاضر تعدادی از مشاغل خانگی و کوچک وچود دارند که مشکلات و چالشهای موجود امکان بزرگ شدن و توسعه را به آنها نمیدهد اما اگر این موانع مرتفع شود، شاهد تحول چشمگیری در آنها خواهیم بود زیرا این مشاغل به سرمایهگذاری اندک و تکنولوژی سادهای نیازمند است.
* کارآفرین