تحریمها نه تنها ما را از دنیا دور، که بازارمان را آشفته کرد و این بازار بیش از هر بازاری برای خارجیها ناشناخته و مبهم ماند. بازاری بکر و بیگانه. آمار بالای سفر هیأتهای خارجی به ایران در ماههای گذشته نشان میدهد آنها نمیخواهند این بازار را از دست بدهند، اما آنقدر برایشان بیگانه است که میخواهند خوب آن را ورق زده و مطالعه کنند. به همین دلیل هم ما نباید خیلی زود منتظر سرمایهگذاریهای بزرگ و میلیاردی باشیم.
به نظر من خیلی خوشبینانه است که جذب سرمایه خارجی با زمان اندکی که از اجرایی شدن برجام پشتسر گذاشتیم، عملی شود. این تصویر غیرواقعی بیجهت تبلیغ شد. در صورتی که برای ما از روز اول مشخص بود ورود سرمایه خارجی زمان بر است. اگر هم همه چیز برسر روال باشد، مطالعات فنی یک پروژه به تنهایی چندین ماه زمان میبرد. حالا زمان زیادی از اجرای برجام نمیگذرد و اگر سرمایههای خارجی هنوز کارش را شروع نکرده است، نباید فکر کنیم ضعفی در روند پایان یافتن تحریمهاست.
جالب است وقتی دو نفر ایرانی که زمانی برای شناخت نیاز ندارند، بخواهند با هم در یک سرمایهگذاری شریک شوند حداقل شش ماه درگیر این کار خواهند بود. حالا دو نفر که هیچ اطلاعی از بازار یکدیگر ندارند و یک طرف هم بیش از یک دهه تحریمها را تحمل کرده و از بازار بینالمللی دور مانده، چطور میتواند در زمان کوتاهی سرمایهگذاری اتفاق بیفتد. به نظر من این دور از عقل است.
در مورد جذب سرمایهگذاری خارجی تحلیلها و نظرات نادرستی بیان شد و به دنبال آن در افکار عمومی امیدی شکل گرفت و باعث شد الان به اینجا برسیم که خیلیها این انتقاد را بکنند که بعد از این همه رفتوآمد هیأتها هنوز هیچ اتفاقی نیفتاده است. نباید هم بیفتد. مشکلاتی را که در این زمینه وجود دارد، نادیده میگیریم اما این توقع نابجاست.
برای ما قابل تصور بود که در جذب سرمایهگذاری خارجی خیلی زود به مرحله اجرایی نمیرسیم. بلاهایی که بر سر اقتصاد کشور آمد، زمان را برای جذب سرمایهگذاری طولانیتر کرده است. ما از روابط بینالمللی دور بودیم و برای بازگشتن به آن و جلب اعتماد دوباره نیاز به زمان داریم. ما و خارجیها هر دو به مطالعه و بررسی وضعیت یکدیگر نیاز داریم تا شرایط همدیگر را بپذیریم. شاید هم در برخی موارد تا جاهایی مذاکرات پیش برود و بعد به این نتیجه برسیم که ادامه ندهیم. به هر حال منفعت برای هر دو طرف اهمیت دارند.
مشکلاتی که در حال حاضر داریم فقط مسئله سرمایهگذاری نیست. مسئله این است که بعد از برجام بازهم تصورمان به غلط این بوده که همه روابطمان و بهخصوص روابط بانکی برقرار شود. در صورتی که این هم زمانبر است و برای ما قابل پیشبینی بود. مسئله مقاومت بانکها نیست بلکه برای این کار باید زمانی طی شود.
بانکهای کوچک و متوسط شروع کردند و بانکهای بزرگ هم به دلیل جریمههای سنگینی که در سالهای گذشته به خاطر کار کردن با ایران از سوی آمریکا متحمل شدند، در حال مطالعه و بررسی هستند. در حالی که این روند منطقی در کشور ما به جنجال و سرو و صدا تبدیل میشود. در صورتی که با دلایل و لابیهای خوب و همچنین با فشارهایی که شرکتهای غیرآمریکایی میآوردند این مشکلات آرام آرام حل شدنی است.
امروز بانک مرکزی و وزارت امور خارجه و دیگر دستاندرکاران در حال تلاش برای حل این مشکل هستند، ما باید صبر کنیم. متاسفانه تبلیغات نادرستی در داخل کشور در این مورد میشود. ما فعالان اقتصادی هستیم و کاری به مسائل سیاسی نداریم. بخش خصوصی بهعنوان کار آفرین، علاقهای به مسائل سیاسی ندارد و قبول هم کردهایم که حل شدن مسائل پسا برجام به زمان نیاز دارد. اگر روابط اقتصادی به روند عادی برسد به هر حال به نفع کشور است. آنهایی که با دستاویز قرار دادن مسائل اقتصادی تنشهایی در داخل کشور ایجاد میکنند، در طولانی مدت ضرر خواهند کرد.
مسائل جناحی باید از کار اقتصادی کنار گذاشته شود. کار اقتصادی مسئله جناحی نیست و راه خودش را میرود و توصیهام به اخلالگران این است که حوصله کنند تا وزارت امور خارجه، بانک مرکزی و دیگر دولتمردان بتوانند با آرامش و هدفمند موانع را بردارند. وقتی برخی در داخل تنش ایجاد میکنند آنها باید هم برای برداشتن موانع در خارج از کشور کار کنند و هم برای کاهش تنشهای داخلی وقت و انرژی بگذارند و این میشود یک جنگ تمام عیار که سرعت را از روند حل مشکلات میگیرد.
* رئیس کمیته سرمایهگذاری خارجی اتاق تهران