کلاس پرنده با به هم رسیدن اتفاقی ما تشکیل نشد. ما بهعنوان اعضای کلاس پرنده در استودیو بهرامی با هم کار میکردیم و با همدیگر پروژههایی را در جهت بهزیستی اجتماعی طراحی کردیم. هسته اولیه ما تشکیل شده از دوستهای نزدیکمان بود. هر چه پیش رفتیم گروه بزرگتر شد. در حال حاضر دوستانی هستند که پای ثابت برنامههای ما هستند یا در طول پروژهها به ما ملحق شدهاند.
من خودم با دیدن فیلمهای مستند آقای بهرامینژاد با ایشان آشنا شدم. در ادامه دوستیمان بود که ایدههای ایشان را پسندیدم و تصمیم گرفتم بهعنوان عضوی از این پروژهها در کنارشان باشم.
ما در ابتدا کارهای هنری انجام میدادیم، اما پرداختن صرف به هنر برایمان راضیکننده نبود. به این فکر میکردیم که بتوانیم از طریق هنر به جامعهمان کمکی کنیم.
شاید این ایدهها زمانی که مستند میساختیم به سراغمان آمد. در مستندسازی تا حد زیادی مشکلات جوامع گوناگون را گزارش میدهید. ما میخواستیم سعی کنیم یک قدم از گزارش دادن فراتر برویم. به همین دلیل پروژههایی را براساس همکاریهای اجتماعی با حضور هنرمندان و مردم مناطق مختلف کشور طراحی کردیم و در انجام آنها از وجود بخش خصوصی نیز استفاده کردیم.
در حال حاضر به اندازه زیادی از سراسر کشور و در بعضی موارد از خارج از ایران نیز درخواستهایی داریم که گروه کوچک ما به دلایل گوناگون مانند محدودیتهای زمانی یا مسائل مالی، توانایی پاسخ دادن به همه آنها را ندارد. از جاهای مختلف درخواست دارند که به شهر آنها هم برویم حتی از مزارشریف و تاجیکستان هم به ما نامه میزنند.
شاید تجربه خاص ما در کار گروهی باعث این همه درخواست میشود. داوطلبان زیادی با ما همکاری میکنند و بعد از تمام شدن پروژهها اکثرا میگویند یکی از بهترین تجربه عمرشان را داشتهاند. ما فکر میکنیم خلأ کار گروهی معنادار در کشور ما بهشدت احساس میشود.
وقتی مردم میبینند برنامهای وجود دارد که میتوانند در قالب آن قدمی بردارند و برای جامعه مفید باشند خیلی استقبال میکنند. اکثر افرادی که برای ما ایمیل میدهند نکته مشترک جالبی را میگویند، اینکه همیشه در فکر چنین برنامههایی بودهایم اما فکر نمیکردیم امکانپذیر باشد. این بازخوردها خیلی دلگرمکننده است.