نیاز ناوگان هواپیمایی ایران به قطعات و هواپیماهای تازه نیاز جدیدی نیست. این مسئله از سالها پیش در دستور كار بوده و پیگیری شده است. سخن از بسته شدن قراردادهای جدید نیز هر چند امری مثبت به حساب میآید اما باید زودتر از اینها اتفاق میافتاد.
كاسته شدن از شدت تحریمها قطعا در نحوه ارتباطگیری و عقد قراردادهای جدید از سوی شركتهای ایرانی با خارجیها نقشی مثبت ایفا میكند، اما این مسئله نباید باعث شود ما تمام مشكلات را رفع شده به حساب آوریم.
در مجلس روی گزارش كار شد كه نشان میدهد شركتهای ایرانی حتی در سالهای تحریم نیز امكان تبادل قطعات جدید با برخی شركتهای خارجی را داشتهاند و حتی دراین زمینه مذاكراتی نیز بین دو طرف انجام شده و توافقات ابتدایی صورت گرفته بود.
در این بین اصلیترین عاملی كه باعث نهایی نشدن تبادل شد، نه محدودیتهای اقتصادی و تحریمها كه مشكل شركتهای ایرانی در تامین مالی بود. قیمت بالای قطعات و هواپیماهای جدید باعث شد برخی از قراردادها به دلیل نبود منابع مالی لازم به مرحله نهایی نرسد.
از این رو نباید فراموش كنیم كه هر چند كنار رفتن تحریمها از ناوگان هواپیمایی ایران میتواند بر آینده تبادلات اقتصادی كشور تاثیر بگذارد اما در كنار آن تامین مالی قراردادها نیز از اهمیت بالایی برخوردار است.
زمانی كه امكان خرید وجود داشته باشد اما پول لازم برای آن نباشد عملا نبود تحریمها نیز اثری در آینده هواپیمایی ایران ندارد.
در سالهای گذشته بسیاری از شركتهای هواپیمایی ما موفق شدند قطعات مورد نیاز خود را هر چند از طرق واسطه تامین كنند شركتهایی مانند ماهان حتی در خرید هواپیماهای جدید نیز عملكردی درخور داشتند و این نشان میدهد وضعیت صنعت هواپیمایی ایران نگران كننده نیست.
در صورت لغو تحریمها علیه اقتصاد ایران و باز شدن امكان تبادلات اقتصادی بهخصوص در صنعت هواپیمایی، میتوان به بهبود شرایط ناوگان كشور امید داشت و این نه در حوزه قطعات كه حتی در خرید هواپیماهای جدید نیز خواهد بود.
تنها نكته شایان توجه این است كه قبل از بررسی شرایط تحریمها باید در داخل كشور بستر لازم برای همكاریهای بینالمللی را فراهم كنیم و با یك برنامهریزی صحیح و فراهم آوردن مقدمات، شرایط لازم برای رشد صنعت هواپیمایی كشور را ایجاد كنیم.