تدوین برنامههای پنجساله توسعه در ایران رویکردی میانمدت است که در نظر دارد با توجه به تحولات روز و نیازهای ایجاد شده در عرصههای مختلف کشور، زمینههای لازم برای حرکت و رشد را فراهم آورد. امسال هم کشور ما با مسئله تدوین ششمین برنامه توسعه مواجه است که پس از بررسی و تصویب در مجلس شورای اسلامی از اوایل سال آینده مراحل اجرایی شدن آن آغاز میشود. این برنامه از این حیث قابل توجه است که عرصههای مختلف فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی کشور در عمل و اجرا، میتوانند انتظار داشته باشند اهداف میان مدتشان در پنج سال آتی به کمک آن محقق و اجرایی شود.
یکی از بخشهای مهم فرهنگی در ایران حوزه صنایع دستی و هنرهای سنتی است که به دلیل ماهیت دوگانه اقتصادیفرهنگی خود، تاثیرات زیادی از این برنامههای میانمدت توسعه در کشور میپذیرد. مقولهای که ضروری است برنامهنویسان و قانونگذاران نسبت به آن اهتمام ویژهای بورزند. صنایعدستی از یکسو فعالیت و حوزهای اقتصادی است که هم میتواند روی رشد صادرات غیرنفتی کشور تاثیر فزآینده گذاشته و زمینه اشتغال فراوانی را ایجاد کند و هم از سوی دیگر بستری باشد برای معرفی بهتر و فراگیر فرهنگ و هنر ایران در داخل و خارج کشور.
با توجه به این دو کارکرد همزمان صنایعدستی که اتفاقا موجب تاثیر همافزایانه آنها میشود، ضروری است که در برنامهریزیهای کلان کشور، نسبت به آن توجه ویژهای صورت گیرد. از آنجا که برنامه توسعه پنجساله نقش نظارت، کنترل، حمایت و هماهنگسازی دستگاهها و نهادهای کشور را برعهده دارد، وقتی در بطن احکام و تبصرههای آن بنابر اشتراکات و بسترهای موجود به صنایعدستی و هنرهای سنتی ایرانی توجه شود، میتوان انتظار داشت که در پنج سال آینده شرایط برای توسعه میانمدت و حرکت به سوی توسعه بلندمدت و پایدار صنایعدستی و هنرهای سنتی و موقعیت هنرمندان و استادکاران بیشمار آن در کشور فراهم آید. در نتیجه چنین شرایطی انتشار این صنایع ارزشمند فرهنگی در خارج از مرزهای کشور نیز محقق خواهد شد.
در برهه کنونی صنایعدستی ایران برای رشد و توسعه بیشتر با موانع و مشکلاتی روبهروست که اگر در برنامه ششم توسعه برای آنها تدابیری اندیشیده شود، نتایج خوب و سازندهای در پی خواهد داشت. در حال حاضر مسئله بیمه هنرمندان، مستمری از کارافتادگان این حوزه، بحث مالیات ارزش افزوده و محدودیتهای حقوقی موجود، مواردی هستند که با وجود پیگیریهای مسئولان این حوزه در معاونت صنایعدستی و هنرهای سنتی کشور، همچنان به قوت خود باقی هستند. زیرا این موارد مذکور و نمونههای دیگری از این دست در برنامههای توسعه کشور و قوانین موجود پیشبینی نشدهاند و تدوین برنامه ششم توسعه فرصتی برای رفع این موانع است.
آنچه مسلم است عرصه صنایعدستی و هنرهای سنتی ایران از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است که مصداق بارز این اهمیت را میتوان در توجه و تاکید مقام معظم رهبری در ابلاغ سیاستهای کلی برنامه ششم توسعه مشاهده کرد. مقولهای که در بند 51 این سیاستها به طور مشخص و محرز بر حمایت از صنایعدستی تاکید و توصیه شده است. در این شرایط شایسته است که دولتمردان و نمایندگان ملت در مجلس شورای اسلامی در فرآیند تدوین و تصویب برنامه ششم توسعه توجه ویژهای به وضعیت صنایعدستی ایران و مشکلات و چالشهای پیش روی آن داشته باشند.
با وجود اتخاذ چنین رویکردی است که میتوان گامهای اولیه و استواری برای رساندن این عرصه فرهنگی و اقتصادی مهم به توسعه پایدار برداشت. توجه داشته باشیم که در دنیای امروز رویکرد غالب کشورهای توسعهیافته و بزرگ دنیا بر رشد و فراگیری صنایع خلاق مثل صنایعدستی و هنرهای سنتی است درحالی که برخی از آنها چندان ظرفیت بومی در این حوزه هم ندارند. اما اهمیت بالای صنایع خلاق و تاثیر فراوانی که بر توسعه پایدار کشورها دارد، آنها را به این سمت و سو سوق داده است.
اما با توسعه صنایعدستی بهعنوان صنایعی بومی و سبز میتوان بدون آسیب رساندن به انسجام و ثباب سیستمهای طبیعی و محیطزیست در کشور، بستری ارزنده برای توسعه اقتصادی و اجتماعی کشور فراهم آورد و برنامه ششم توسعه فرصتی مناسب برای حرکت به سوی این هدف و تحقق آن است.
* پژوهشگر و مدرس دانشگاه