ما معمولا فکر میکنیم که یک فضای عالی و دوستداشتنی فقط از ترکیب چیزهای غیرقابل تعریف درست شده که بهصورت کاملا اتفاقی به بهترین شکل ممکن با یکدیگر ترکیب شدهاند تا یک وضعیت مناسب را ایجاد کنند. شاید عدهای معتقد باشند وجود مردم، موسیقی و نورپردازی در یک مکان برای ایجاد یک فضای دوست داشتنی و خوشایند کافی باشد اما بسیاری از دانشمندان استدلالهای دیگری را مطرح میکنند.
ایده
پروفسور چارلز اسپنس، یک عصبشناس است که آزمایشگاه تحقیقاتی Crossmodal در بخش عصبشناسی تجربی دانشگاه آکسفورد را اداره میکند. تحقیقات وی روی نحوه واکنش حواس ما و تاثیرگذاری آن بر نحوه تفکر ما متمرکز است. نتایج تحقیقات وی نشان میدهد که ما به طرق مختلف تحت تاثیر دیگران قرار میگیریم و این اثرپذیری میتواند منطقی یا احساسی باشد. بهعنوان مثال، این تحقیقات نشان میدهد که بستهبندی اسپریهای ضدعرق خشن است، بنابراین اینطور به نظر میرسد که مصرف کالای قرارگرفته در آن بستهبندی خشن حس راحتی را به ما منتقل نمیکند.
اما چنانچه همان کالا را درون یک بستهبندی شکیل و ساده قرار دهیم با دیدن آن احساس خوبی به ما منتقل شده و نوع بستهبندی آن کالا ما را برای استفاده از آن ترغیب میکند. ما فکر میکنیم زمانی که یک چیپس را به سایر برندهای تولیدکننده چیپس ترجیح میدهیم صرفا به دلیل طعم خاص آن است، اما براساس نتایج حاصل شده در تحقیقات مذکور، مهمترین عاملی که ما را به خرید آن برند خاص ترغیب میکند تُرد بودن محصول نسبت به سایر برندهاست.
همچنین اغلب ما درباره این تئوری شنیدهایم که دم کردن قهوه به هنگام فروش آن سبب جذب سریعتر مشتریان و فروش آسانتر آن میشود، قراردادن نانی که بهتازگی پخت شده در سوپرمارکتها نیز به منظور جذب مشتریان از دیگر ترفندهایی است که برای تاثیرگذاری روی ذهن مشتریان مورد استفاده قرار میگیرد. تحقیقات پروفسور اسپنس شامل بررسی تاثیر افزودن تجربیات مختلف حسی جهت ایجاد یک احساس لذتبخش در یک مرکز خرید نیز میشود.
بهطور خلاصه و ساده، وی در تحقیقات خود به این نتیجه رسیدکه یک تعادل در این میان وجود دارد. شما میتوانید با اضافه کردن تعداد معینی از محرکهای حسی نظیر موسیقی، نورپردازی و معطر کردن فضا مردم را به حضور در یک مرکز خرید، باقی ماندن در آن و خرید کردن ترغیب کنید. اما اگر بیش از حد ممکن از این شیوه استفاده کنید، افراد فورا آن مکان را ترک خواهند کرد.
آنچه باید در عمل انجام دهیم
* شرکتهای بزرگ چندملیتی با پروفسور اسپنس و سایر موسسات تحقیقاتی ارتباط برقرار کرده و از آنان خواستهاند تا در رابطه با یک ترکیب کامل و عالی از نورپردازی، معطر کردن فضا و طعم غذاها و سایر حسهایی که عموما سخنی از آنها به میان نمیآید تحقیق کرده و بهترین فرمول ممکن در زمینه ایجاد یک فضای دوستداشتنی و خاص را در اختیار آنها قرار دهند.
* توجه داشته باشید زمانی که به جایی میروید و در آنجا احساس راحتی میکنید، بررسی کنید که مدیران و گردانندگان آن مکان چه تمهیداتی را برای ایجاد فضایی راحت و خوشایند در نظر گرفتهاند؟ سپس از آن روشها در ایجاد یک فضای دلنشین برای کسبوکار خود استفاده کنید.
* چنانچه قصد دارید تا از محرکهای حسی به منظور ایجاد فضایی دلنشین و راحت استفاده کنید، توجه داشته باشید که بهتر است این کار را طوری انجام دهید که بهنوعی مکمل برندتان باشد.
ما معمولا فکر میکنیم که یک فضای عالی و دوستداشتنی فقط از ترکیب چیزهای غیرقابل تعریف درست شده که بهصورت کاملا اتفاقی به بهترین شکل ممکن با یکدیگر ترکیب شدهاند تا یک وضعیت مناسب را ایجاد کنند. شاید عدهای معتقد باشند وجود مردم، موسیقی و نورپردازی در یک مکان برای ایجاد یک فضای دوست داشتنی و خوشایند کافی باشد اما بسیاری از دانشمندان استدلالهای دیگری را مطرح میکنند.
ایده
پروفسور چارلز اسپنس، یک عصبشناس است که آزمایشگاه تحقیقاتی Crossmodal در بخش عصبشناسی تجربی دانشگاه آکسفورد را اداره میکند. تحقیقات وی روی نحوه واکنش حواس ما و تاثیرگذاری آن بر نحوه تفکر ما متمرکز است. نتایج تحقیقات وی نشان میدهد که ما به طرق مختلف تحت تاثیر دیگران قرار میگیریم و این اثرپذیری میتواند منطقی یا احساسی باشد.
بهعنوان مثال، این تحقیقات نشان میدهد که بستهبندی اسپریهای ضدعرق خشن است، بنابراین اینطور به نظر میرسد که مصرف کالای قرارگرفته در آن بستهبندی خشن حس راحتی را به ما منتقل نمیکند. اما چنانچه همان کالا را درون یک بستهبندی شکیل و ساده قرار دهیم با دیدن آن احساس خوبی به ما منتقل شده و نوع بستهبندی آن کالا ما را برای استفاده از آن ترغیب میکند.
ما فکر میکنیم زمانی که یک چیپس را به سایر برندهای تولیدکننده چیپس ترجیح میدهیم صرفا به دلیل طعم خاص آن است، اما براساس نتایج حاصل شده در تحقیقات مذکور، مهمترین عاملی که ما را به خرید آن برند خاص ترغیب میکند تُرد بودن محصول نسبت به سایر برندهاست.
همچنین اغلب ما درباره این تئوری شنیدهایم که دم کردن قهوه به هنگام فروش آن سبب جذب سریعتر مشتریان و فروش آسانتر آن میشود، قراردادن نانی که بهتازگی پخت شده در سوپرمارکتها نیز به منظور جذب مشتریان از دیگر ترفندهایی است که برای تاثیرگذاری روی ذهن مشتریان مورد استفاده قرار میگیرد.
تحقیقات پروفسور اسپنس شامل بررسی تاثیر افزودن تجربیات مختلف حسی جهت ایجاد یک احساس لذتبخش در یک مرکز خرید نیز میشود. بهطور خلاصه و ساده، وی در تحقیقات خود به این نتیجه رسیدکه یک تعادل در این میان وجود دارد. شما میتوانید با اضافه کردن تعداد معینی از محرکهای حسی نظیر موسیقی، نورپردازی و معطر کردن فضا مردم را به حضور در یک مرکز خرید، باقی ماندن در آن و خرید کردن ترغیب کنید. اما اگر بیش از حد ممکن از این شیوه استفاده کنید، افراد فورا آن مکان را ترک خواهند کرد.
آنچه باید در عمل انجام دهیم
* شرکتهای بزرگ چندملیتی با پروفسور اسپنس و سایر موسسات تحقیقاتی ارتباط برقرار کرده و از آنان خواستهاند تا در رابطه با یک ترکیب کامل و عالی از نورپردازی، معطر کردن فضا و طعم غذاها و سایر حسهایی که عموما سخنی از آنها به میان نمیآید تحقیق کرده و بهترین فرمول ممکن در زمینه ایجاد یک فضای دوستداشتنی و خاص را در اختیار آنها قرار دهند.
* توجه داشته باشید زمانی که به جایی میروید و در آنجا احساس راحتی میکنید، بررسی کنید که مدیران و گردانندگان آن مکان چه تمهیداتی را برای ایجاد فضایی راحت و خوشایند در نظر گرفتهاند؟ سپس از آن روشها در ایجاد یک فضای دلنشین برای کسبوکار خود استفاده کنید.
* چنانچه قصد دارید تا از محرکهای حسی به منظور ایجاد فضایی دلنشین و راحت استفاده کنید، توجه داشته باشید که بهتر است این کار را طوری انجام دهید که بهنوعی مکمل برندتان باشد.
به اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی :
نظرات :