لپتاپ پیش رویتان، تلویزیون، موبایل، وسایل برقی آشپزخانه و بهطور کلی گوشهوکنار زندگی را که نگاه کنید، رد پای مس را میبینید. زندگی انسان امروزی با مس پیوند خورده و مس و آلیاژهای آن کاربردهای فراوانی در عصر حاضر دارند تا جایی که تولید و استفاده از آن در توسعه جامعه ضروری بوده و عامل مهمی در تضمین توسعه پایدار جوامع است.
از جمله کاربردهای مس میتوان به موارد زیر اشاره کرد؛ سیمها، لولههای مسی و وسایل منزل، آهنربای الکتریکی و موتورهای الکترومغناطیسی، انواع لامپها، اجاقهای مایکرو ویو، بهعنوان یک بیواستاتیک در بیمارستانها و پوشاندن قسمتهای مختلف کشتی، سولفات مس که بهعنوان سم و تصفیهکننده آب کاربرد دارد و...
این فلز که در زمره فلزات پایه قرار میگیرد، بیست و چهارمین عنصر فراوان پوسته زمین است. این عنصر از مهمترین عناصر فلزی غیرآهنی بوده و بهعلت ویژگیهای خاص از جمله هدایت الکتریکی و حرارتی، شکلپذیری، چکشخواری و مقاومت در برابر خوردگی بعد از آهن و آلومینیوم سومین فلز پرمصرف در صنعت امروز جهان محسوب میشود.
ایران نیز با داشتن نزدیک به 3درصد ذخایر مس جهان، در رده هشتم از این لحاظ قرار دارد. به همین دلیل شاید این تفکر ایجاد شود که مس و معادن مس ظرفیتهای گستردهای برای ایجاد اشتغال ایجاد کرده است.
اگر به همه جوانب زندگی دقت کنیم، به همین نتیجه هم میرسیم اما مسائل و مشکلات زیادی پیش روی این صنعت وجود دارد؛ افزایش نرخ ارز، کاهش قیمت مس در بازارهای جهانی، سطح پایین توسعه صنعتی کشور که موجب محدودیت تقاضای داخلی برای مس شده است، مشکلات متعدد بر راه صادرات گسترده محصولات نیمه ساخته و نهایی مسی و... «فرصت امروز» برای بررسی ظرفیتهای مس برای اشتغالزایی، ریسکهای سرمایهگذاری در بازار مس و اوضاع فعلی این بازار گفتوگویی داشته با فرشید سلطانزاده، مدیرعامل شرکت فلزات و مواد.
سلطانزاده با اشاره به کشورهای فعال در صنعت مس میگوید: کشورهایی میتوانند عملکرد تولیدی موفقی در زمینه تولیدات معدنی داشته باشند که ذخایر معدنی مس را در اختیار دارند، در غیراین صورت با واردات مواد اولیه محتوی مس نظیر کنسانتره یا کاتد یا با سرمایهگذاری روی معادن سایر کشورها در این زمینه فعالیت میکنند.
مانند چین که روی معادن کشورهای آمریکای جنوبی یا آفریقایی سرمایهگذاری میکند. در ایران فعالیتها و عملکرد معدنی بیشتر در اختیار دولت است و قبل از واگذاری سهام شرکت ملی مس، دولت اختیاری 100درصدی در این زمینه داشت که در حال حاضر نیز حتی با واگذاری بخشی از سهام این شرکت تحت عنوان سهام عدالت، هنوز هم این شرکت واقعا خصوصی محسوب نمیشود و بازیگر اصلی همان دولت است.
سلطانزاده در مورد حجم تولید مواد معدنی و حجم اشتغالزایی در این حوزه میگوید: شرکت ملی مس حدود 250هزار تن مس محتوی محصولات مختلف معدنی تولید میکند و بیش از 20هزار نفر بهصورت مستقیم در ارتباط با آن مشغول به کار هستند. به نظر وی این میزان از اشتغال، بالاتر از نرمهای جهانی صنعت است و ریشه در مدیریت دولتی شرکت ملی مس دارد.
وی همچنین به دیگر شرکتهایی اشاره میکند که از بخش خصوصی در این زمینه فعال هستند: حدود 10 الی 15شرکت معدنی به جز شرکت ملی مس در حوزه معدن در کشور فعال هستند که میزان تولید آنها حداکثر حدود 15هزار تن مس محتوی کنسانتره یا کاتد هیدرومتالورژیکی است. میزان اشتغال در این واحدها فراتر از چند صد نفر نیست.
فرآوری و حاشیه سود پایینش
مرحله بعد از تولیدات معدنی شامل ذوب و پالایش مس و همینطور محصولات نیمه ساخته را میتوان مراحل فرآوری مس قلمداد کرد که عموما حاشیه سود بسیار پایینتری در مقایسه با تولید معدنی مس دارند و در واقع فعالیتی دستمزدی محسوب میشوند. در حالی که در بخش معدنی حاشیه سود میتواند به چند هزار دلار بر تن برسد، در مرحله فرآوری حاشیه سود بیش از چند صد دلار بر تن محصول نیست.
به همین دلیل در این مرحله هزینهها بهشدت باید کنترل شود و شرکتها به فکر استفاده از ماشینآلاتی هستند که نیروی انسانی کمتری نیاز داشته باشد. روند توسعه تکنولوژیهای تولید در این حلقهها از زنجیره صنعت نیز به همین سو بوده است.
در این بازار رقابت نیز بسیار زیاد است و تولیدکنندگان داخلی به دلیل تورم بالا، هزینههای بالای تامین مالی و استفاده از تکنولوژیهای قدیمیتر، قدرت مانور بالایی برای کار کردن بهخصوص در بازارهای صادراتی ندارند. این مسئله باعث شده با وجود ظرفیت مازاد 750هزار تنی محصولات نیمه ساخته در کشور، تولیدکنندگان داخلی صادرات موفقی نداشته باشند. از طرفی در خود ایران هم چون کشوری صنعتی با صنایع پیشرفته نیستیم، مصرف مس بالایی نداریم، بنابراین همیشه عرضه بیشتر از تقاضاست که خود به رکود بیشتر در این بازار منجر شده است.
مصرف مسمان کم است
وی ادامه میدهد که در حال حاضر نزدیک به یک میلیون تن ظرفیت تولید محصولات نیمهساخته از مس در کشور داریم که بخش خصوصی در صنایع پاییندستی ایجاد کرده است و تنها 200هزار تن آن در کشور استفاده میشود. تنها راه برای رونق این صنایع پاییندست، رشد صنعتی و اقتصادی سریع کشور، کاهش تورم و صادرات وسیع محصولات نیمه ساخته و کالاهای مصرفی است، بنابراین حضور سرمایهگذاران جدید برای تولید در این زمینه در شرایط فعلی دور از سوددهی است.
در حال حاضر در بخش صنایع پاییندستی، واحدهای تولیدی زیادی یا غیرفعال هستند یا با ظرفیت بسیار پایینی کار میکنند که البته با همین ظرفیت و اوضاع بازار هم برای 3 تا 4هزار نفر ایجاد اشتغال کردهاند و اگر وضعیت عادی بر بازار مس ایران حاکم بود، این رقم حداقل چند برابر میتوانست باشد.
چون ما به اندازه پنجبرابر ظرفیت فعلی در صنایع پایین دست، ظرفیت تولید داریم و اگر ظرفیتهای مصرف مس فعال بود، حتی واردکننده مس هم بودیم. مثلا ترکیه به دلیل تولیدات صنعتی که دارد سالانه 400 تا 500هزار تن مس به شکل کاتد یا قراضه وارد میکند که تولید قابل توجه محصولات مسی، ماشینآلات و حتی صادرات محصولات مسی را برای این کشور به ارمغان میآورد.
وی همچنین در پایان و در مورد اینکه چه پیشنهاداتی برای سرمایهگذاران علاقهمند به حوزه مس دارد، میگوید: من در بخش ذوب و پالایش به کسی پیشنهاد نمیکنم که سرمایهگذاری کند چون حاشیه سود قابل توجهی ندارد و ارزش افزوده قابل توجهی نیز ایجاد نمیکند. در خصوص مبحث اشتغال نیز ایجاد هر شغل در این زمینه به چندین میلیارد تومان سرمایه اولیه نیاز است که با این میزان سرمایه، در صنایع دیگر میتوان با ارزش آفرینی بیشتر، شغل بیشتری نیز ایجاد کرد.
از طرفی در صنایع پاییندستی هم مازاد مصرف داریم و رشد صنعتی بالایی نداریم، بنابراین فعلا در این زمینه سرمایهگذاری صرفه اقتصادی بالایی نصیب سرمایهگذاران نمیکند. در مجموع میتوان اینگونه قلمداد کرد که رونق صنایع کشور و بهبود وضعیت اشتغال چه در صنعت مس و چه سایر صنایع، نیازمند اصلاح زیرساختهای تجاری و اقتصادی، بهبود وضعیت کسبوکار، توسعه روابط بینالمللی و برونگرایی صنایع کشور است.