نخستین میزگرد تخصصی «آب، فرهنگ جامعه»، با حضور احمد محسنی، مدرس دانشگاه در رشته ترویج کشاورزی، محمد حسین کریمی پور، عضو کمیسیون کشاورزی اتاق بازرگانی ایران، محسن جلال پور، رییس اتاق بازرگانی کرمان، عباسقلی جهانی، پژوهشگر بینالمللی آب، انوش اسفندیاری، عضو اندیشکده تدبیر آب ایران، کاوه معصومی، رییس بخش بررسیهای اجتماعی مهاب قدس و جامعهشناس و جمعی از دانشجویان و دوستداران محیطزیست برگزار شد.
ریشهیابی بحران آب در ضعفهای مدیریتی و اجتماعی
اسفندیاری، مجری این میزگرد، در مقدمهای اظهار کرد: کشور ما در یک دوره خشکسالی 30 ساله قرار دارد که اهمیت چنین گفتوگوهایی را بیشتر نمایان میکند. هدف از این برنامهها ایجاد گفتوگو و مسئلهیابی و پیدا کردن مشکلات در برخورد با این مشکل و مدیریت آب است. همچنین ریشهیابی ضعفهایی که در عملکرد نهاد دولت وجود داشته در برخورد با این قضیه و نسبتی که با اقتصاد ما در زمینه توسعه و بهویژه توسعه صادرات غیرنفتی و خودکفایی در محصولات کشاورزی وجود دارد، از جمله اهداف این نشستهاست.
وی افزود: این مدل بررسی مسائل آب که در حال اجراست را میتوان حتی به سایر مسائل اجتماعی نیز تسری داد. گفتوگوی اجتماعی صرف نظر از اینکه محصول نهایی آن چیست، میتواند یک فرآیند اثرگذار باشد برای راه حلهای نوین. در بحث آب نیاز به نوآوریهای سازمانی، مفهومی و اجتماعی داریم و تحت همین شرایط نیازهای شدید و بحرانهای این چنینی کشورهای دیگر توانستند بدون برخورد سیاسی با مسائل و صرفا در چارچوب کارشناسی، همدلانه و گفتوگویی، نوآوریهایی را ایجاد کنند و راهکارهایی برای چیره شدن بر این مشکلات به دست آورند.
توجه دولت به بحران آب تنها در گفتمان است
احمد محسنی، مدرس دانشگاه در رشته ترویج کشاورزی، اظهار کرد: بحران آب در دهه اخیر در کشور مطرح شده است. در حال حاضر که مرز بحران را رد کردهایم و به وضعیت مخاطره رسیدهایم انتظار میرفت رفتارهایی را انجام میدادیم که در زمان بحران این رفتارها را تمرین میکردیم. دست کم باید در شبکههای آب تهران مردم با کمبودهایی مواجه میشدند. چنانچه اکنون مردم تهران هیچ حسی نسبت به بحران آب ندارند و بحران آب بیشتر در شهرهای کویری و روستاهایی است که با تانکر آبیاری میشوند.
وی با انتقاد از برنامههای دولت در زمینه توجه به بحران آب، ادامه داد: دولت در حرف و گفتمان شاید به موضوع بحران توجه کرده اما در عمل چنین نبوده است. وقتی که با دید کلی به بحران آب نگریسته میشود حساسیت بحران آب در آینده را در مردم کم میکنیم یا نوع تبلیغی که برای بحران آب میشود نیز این حساسیتها را در مردم کاهش میدهد.
برای نمونه وقتی در بحثهای رسانهای که اخیرا بیشتر شده است، همه کارشناسان به مصرف بیش از 90درصدی آب در بخش کشاورزی اشاره میکنند، به این ترتیب مردم حساسیتی نسبت به آب شرب و صنعتی ندارند و میگویند اگر به عنوان مثال پنج درصد در آب کشاورزی صرفهجویی شود دیگر مشکلی در این زمینه نخواهیم داشت.
وی تصریح کرد: وضعیت بحران در بخش آب آشامیدنی ما با توجه به نوع پراکنش جمعیت، جدیتر از بحران در بخش کشاورزی است.
دولت ناکارآمد برمخاطرههای اجتماعی آب دامن میزند
محسنی به مخاطرههایی که بحران آب در کشور ایجاد میکند اشاره کرد و افزود: 40 میلیون جمعیت در ایران تنها به دلیل دسترسی به منابع آب باید جابهجا شوند و مهاجرتهای بسیاری از مناطق کم آب به بخشهای پرآبتر خواهیم داشت که اگر مدیریت نشوند، سه دسته مخاطرههای دیگر ایجاد خواهد کرد. مخاطره بعدی مخاطره کشوری است و این موضوع در حوضه زایندهرود هماکنون نیز مشهود است. منازعات، اختلافات و تنشها به درگیریهای قومی، قبیلهای و محلی و منطقهای منجر خواهد شد و زمانی که نتوانیم آن را کنترل کنیم، بهصورت تصاعدی افزایش مییابد.
وی تاکید کرد: وقتی دولت هم ناکارآمد باشد خودش بر این مخاطرهها دامن میزند. چنانچه در اعتراضهای مردمی در استانهایی مانند چهارمحال و بختیاری نیز شاهد این ناکارآمدیها بودیم. مخاطرههای سیاسی میان نماینده شهرها هم قابل مشاهده است و در سایر مناطق نیز پتانسیل این مخاطرهها وجود دارد. مخاطره بعدی نیز خطرهای اقتصاد سیاسی است که بسیاری از مردم ما شغلشان را به دلیل بیآبی از دست خواهند داد که موجب تنشهای اقتصادی و سیاسی خواهد شد.
وی مخاطرههای نهادی را در رده چهارم میان دولتمردان ذکر کرد و گفت: دولتمردان ما برای اجرای قوانین در جایگاه قدرتمندی نیستند. نمونه این مورد، برخورد با چاههای غیرمجاز است که هیچ گونه قدرتی برای بستن حتی یک حلقه چاه هم نداریم. مگر اینکه زمین و زمان و پلیس و نهادهای قضایی را به کار گیریم. این نشان میدهد که در شرایط بحران و مخاطره نهادی، حاکمیت در اجرای قوانین مربوط به خود در جایگاه ضعف قرار دارد. وجود افراد و منابع انسانی ضعیف موجب شده تا سازمانها و نهادهای دولتی ما از بدنه اجرایی قوی برخوردار نباشند. ما اکنون در مخاطره نهادی به سر میبریم.
30درصد صرفهجویی ملی آب تنها دربخشکشاورزی
محمد حسین کریمی پور، عضو کمیسیون کشاورزی اتاق بازرگانی ایران، در این نشست اظهار کرد: طبق مطالعات در سال 1353 میزان آب تجدیدپذیر کشور 137میلیارد متر مکعب بوده و امروز وزیر نیرو رسما اعلام میکند که باید 120میلیارد متر مکعب فرض کرد و کارشناسانی مانند دکتر محسنی بدبینتر هستند و عدد 95 را ذکر میکنند. ایران 120میلیارد متر مکعب آب تجدیدپذیر سالانه دارد. کارشناسان همچنین اعلام میکنند که امسال نباید بیش از 40میلیارد متر مکعب آب از این منابع و مکانیسمهای طبیعی برداشت کرد.
وی دامه داد: اگر بخواهیم بحران آب را جمعوجور و مدیریت کنیم باید استفاده از منابع را به 72میلیارد متر مکعب در سال برسانیم و اگر بخواهیم سرانه مصرف خود را به کشورهایی که مدیریت موفق آب دارند برسانیم باید به مصرف 50میلیارد متر مکعب در سال بسنده کنیم. مصرف آب در کشور 75 میلیون نفری با شبکه گسترده آب ضعیف در نهایت باید به میزان 30 تا 50درصد کاهش یابد.
کریمی پور، گفت: با توجه به اینکه بیشتر دشتهای کشور فرصتهای 10، 20 و 30 ساله برای انجام اجرای این اصلاحات را ندارند و مسئله بسیار سخت و ناشدنی است، مصرف آب کشاورزی در ایران بسیار بیشتر از سرانه مصرفی در دنیاست. بیش از 90درصد مصرف آب در کشاورزی، چهار درصد در صنعت و ششدرصد در بخششرب استفاده میشود. مصرف آب شرب گرچه در تهران بیش از دو برابر میانگین جهانی است اما در شهرهای کم آب چنین نیست.
وی افزود: اگر بخواهیم 30درصد صرفهجویی ملی حاصل کنیم، محل تغییر آن در بخش کشاورزی است و اگر بخواهیم ایران را نجات بدهیم باید مصرف آب در بخشکشاورزی را به نصف برسانیم. بهرهوری ماده خشک محصول کشاورزی از هر متر مکعب آب در ایران تقریبا یک سوم دنیاست. در ایران گستردگی جمعیت را در مناطق بیابانی براساس کشاورزی معیشتی داریم.
وی تاکید کرد: در کشاورزی نیازمند یک رفرم و انقلاب بزرگ در بهرهوری و اصلاح سیاستهای ملی هستیم. تمامی قوانین و برنامههای بالادستی بر خودکفایی در محصولات کشاورزی تاکید دارد که این برنامه حتما باید تغییر کند چون در کشوری خشک و بیابانی مانند ایران نمیتوانیم هدفگذاری در تولید غلات را پیگیری کنیم. این امر نه تنها شدنی نیست بلکه از نظر اقتصادی و مدیریتی هم عاقلانه نیست. از ابتدای انقلاب این شعار را دادهایم اما قابل تحقق نیست.