از اونجا که من آدم بسیار با استعدادی هستم و مغزم سرشار از ایدههای نو و فکرهای بکر هست، همیشه و همهجا از من تعریف میکنن. (البته حمل بر خودستایی نباشه!) هر از چندگاهی برای خودم اسپند دود میکنم تا چشم حسود بترکه.
یه روز که حس کردم خیلی نظر خوردم و از اطراف، چشمهای حسود انرژی منفی زیادی به طرف من فرستادن، تصمیم گرفتم به محض اینکه به خونه رسیدم قبل از عوض کردن لباسها، یه کم اسپند روی آتیش بذارم تا خیالم راحت بشه.
اما هرچی گشتم اسپنددون رو پیدا نکردم. آخرسر مجبور شدم یه اسپنددون از همسایه قرض بگیرم تا بعد یه دونه بخرم. وقتی همسایه گرامی اسپنددونش رو به من داد هم تعجب کردم و هم به وجد اومدم. چون این وسیله مثل نوع معمولیش نبود و کلی با بقیه فرق داشت.
اسپنددون همسایه یه در مخصوص داشت که به یه میله وصل بود. این میله با یه فشار کوچیک انگشت باز و بسته میشد. با وجود این در، دیگه اسپند از داخل ظرفش به اطراف پخش نمیشد و گاز رو کثیف نمیکرد. دود کردن اسپند رو گذاشتم واسه بعد و اون موقع به این فکر فرورفتم که بعضی چیزای کوچیک که برای راحتتر کردن کار آدمهاست، چقدر میتونه راههای سرمایهگذاری رو باز کنه.
خیلی از موارد در اطراف ما هست که ما بیتفاوت از کنارش رد میشیم اما شاید همون مورد کوچیک که اصلا چیز مهمی به نظر نمیرسه، بتونه آینده شما رو تغییر بده.
این اسپنددون یه مورد خیلی پیش پا افتاده بود اما مطمئنا با تولید این وسیله، کمتر کسی به سراغ اسپنددونهای معمولی میره. شاید با یه نگاه به دور و بر بشه خیلی از این موارد رو پیدا کرد؛ مواردی که گاهی با نگاه معکوس میشه کشفشون کرد. مثلا شنیدم که ماشین چرخ خیاطی هم با این نگاه معکوس به سوزن اختراع شده.
مخترعی که روی تولید این ماشین سرمایهگذاری کرده، اگه اول از سرمایه هوش و مغزش استفاده نمیکرد، این اتفاق نمیافتاد.
پس زودتر یه فکر بکر رو پیدا کنید، شک نکنید اگه سرمایه هم نداشته باشید، در صورت منحصربهفرد بودن ایده شما، هستن کسایی که روی فکر شما سرمایهگذاری کنن. راستی یادتون نره واسه خودتون اسپند دود کنید!