مجموعهداری یکی از متنوعترین حوزههایی است که میتوان تصور کرد. هر کدام از شما خوانندگان هم اگر مانند من ساعت 9 صبح با پارچهای نارنجی که رویش صدها قفل ریز و درشت چیده شده مواجه میشدید و از طرفی در جریان تنوع حوزه مجموعهداری هم میبودید، با خود فکر میکردید که عجب دنیایی است، عجب علاقهمندیهایی وجود دارد. اینکه یک نفر در پی جمع کردن قفلهای کوچک و بزرگی باشد که طی بیش از یک دهه جمعآوری کرده است، داستان جالبی است که خود این افراد هم توضیح خاصی نمیتوانند در مورد آن بدهند، بلکه مکررا تاکید میکنند علاقه زیربنای این جستوجوی دائم برای داشتن این مجموعههاست.
سیدحمید رضوی 36 سال سن دارد و در عالم مجموعهداری فردی جوان محسوب میشود. قفلهایش را طی 12 سال جمعآوری کرده است. نخستین جرقههای علاقهمندی به مجموعهداری هم از عبور و مرور از مغازه آنتیکفروشی داییاش شکل گرفته است. در مجموعهاش قفلی مربوط به 250 سال پیش هم دارد. حتی از کشورهایی چون روسیه، انگلیس و آلمان هم قفلهایی در مجموعهاش به چشم میخورد.
در جستوجوی قفلها
خرید از روستاها و خرید از افرادی که او را میشناسند از جمله راههایی است که رضوی قفلهایش را یافته است. به هر حال هر کسی که دنبال هر چیزی باشد همیشه توجهش به دنبال آن است. رضوی با بیان اینکه مجموعهداری که بر مبنای علاقهمندی افراد شکل گرفته است همیشه این نگاه جستوجوگر همراه فرد هست، میگوید: افرادی که در اطراف من زندگی میکنند با توجه به این علاقهمندی به من قفل معرفی میکنند.
قفلهای پررمز و راز
شاید امروز تصوری که هر کسی از قفل دارد، مربوط به همان قفلهای چهارگوشی باشد که با چرخش به سمت مشخصی و با جای کلید معین باز میشوند. قفلهایی در مجموعه این مجموعهدار یافت میشود که جای کلید آنها مخفی است. یکی از قفلهایی که در این مجموعه وجود دارد بهصورت رمزی جای کلید آن پنهان است. در واقع خود پیدا کردن جای کلید به تفحص زیادی نیاز دارد که تنها یک فرد حرفهای میتواند آن را پیدا کند.
طالعبینی در اشکال قفلها
هنوز هم خرافاتی مربوط به بستن و باز کردن بخت و اقبال و رونق و کساد کسبوکارها وجود دارد. با دیدن قفلهایی به اشکال حیوانات مختلف دوباره این مسئله پررنگ میشود. رضوی در این ارتباط میگوید: این قفلها مربوط به 12 شکل فلکی از عقرب، شیر، ماهی، بره و غیره است. این قفلها دیگر تنها کاربری مربوط به قفل کردن و وجهه امنیتی ندارند، بلکه کاربریهایی مربوط به دعاخوانی و ماه تولد و اعتقاد به تاثیر بروج فلکی هم دارند.
حتی قفلهایی دیدهام که روی آنها با ماژیک دعایی نوشته شده تا تاثیرگذاری خاصی پیدا کند. در واقع بعضی از قفلها با درج عبارات خاصی جنبه بخت بازکنی یا بخت بستن هم یافتهاند. این قفلها با کندهکاری دستی جنبه صنایع دستی هم یافتهاند که ارزش آنها را بالاتر میبرد. با توجه به صحبتهای رضوی به نظر میرسد که استفاده از قفل در دورههای مختلف از کاربری امنیتی به کاربریهای جانبی متمایل شده است؛ از استفاده امنیتی گرفته تا طالع بینی و تزیینی. وی در این ارتباط اظهار میکند: بعضی از قفلها بدون اینکه استفاده طالع بینی و غیره داشته باشند صرفا برای اینکه صاحب آن آسودگی خاطر بیشتری داشته باشد، آیهای از قرآن یا حدیثی روی آن حک شده است.
ارزش قفلها
در این مجموعه قفلهایی وجود دارد که تا دو کیلو وزن دارند و در دست گرفتنشان خیلی سخت است. به نظر میرسد که باید قیمت بسیار بالایی داشته باشند اما صاحب آنها نظر دیگری دارد: بزرگترین قفل لزوما گرانترین قفل نیست. بحث قیمت مطرح نیست. گاهی با دیدن یک قفل کوچک هم چون به آن علاقه پیدا میکنم آن را میخرم.
در حقیقت قیمتگذاری روی مجموعهها مسئلهای است که هیچکدام از مجموعهدارها بیان نمیکنند و به نوعی اذعان دارند که این کار محال و غیرممکن است چون آنها نسبت قلبی و احساسی با مجموعه خود دارند و مجموعهشان را جزیی از وجود خود میدانند. اما در هر حال باید راهکارهایی برای ارزشگذاری مجموعهها وجود داشته باشد تا حق و حقوق و ارزش واقعی آنها مشخص شود. این مجموعهدار در این رابطه اضافه میکند: جنس قفلها بیشتر از آهنهای مرغوب و چکشخوار است اما قفلهایی هم هستند که جنس برنج دارند.
نوع آهن به کار رفته در ساخت قفلها، نوع کندهکاریهایی که روی آنها انجام شده و شکل خاص آنها در قیمتگذاری آنها موثر است. دورههای تاریخی و زیبایی ظاهری، خاص بودن و مثلا رمزی بودن قفلها هم در ارزشگذاری نهایی آنها دخیل است. از طرفی قفلها به دلیل جنس خاصی که دارند و معمولا کندهکاریهایی که روی آنها انجام میشود، در زمره صنایع دستی هم به شمار میآیند، به همین دلیل دارای ارزش بالایی میتوانند باشند.
قفل، پولساز نیست
وی در مورد سرمایهگذاری در این حوزه و درآمدزایی دنیای مجموعهداری میگوید: این کار نوعی عشق و علاقه است و درآمدی در این میان مطرح نیست. البته من خودم گرانترین قفلی که خریدهام، قفلی به شکل پرنده است که حدود 10سال پیش به قیمت 600هزار تومان خریدهام. مجموعهداری تنها علاقه است و نمیتواند شغل باشد، بلکه باید هزینه هم برای آن بکنیم.
قفلهای مهرشده و برندینگ
اینکه کدام نوع از قفلها از قدیمیترینها هستند، سوالی است که از حمید رضوی میپرسیم و او هم میگوید: قفلهای لولهای از قدیمیترین قفلها هستند که در زندگی روزمره و توسط همه افراد استفاده میشدهاند، درست مانند قفلهای چهارگوشی که امروز متداول است. قفلهای خاص روسی، انگلیسی و آلمانی هم در مجموعهام دارم. قفلهایی که با برندهای مختلف هم مشخص شدهاند. البته بحث برند در مورد قفلهای ایرانی به این صورت است که چون همگی دستساز هستند، معمولا سازنده با حک کردن مهری با نام خویش، آن را به نوعی با برند شخصی ثبت کرده است. البته تنها استادکارها این مجوز را داشتهاند که مهر شخصی روی قفل بزنند. این قفلهای مهردار از قفلهای ارزشمند محسوب میشوند.
تشخیص قدمت قفلها
این مجموعهدار در مورد شیوه تشخیص قدمت قفلها برای خرید در دنیای مجموعهداری میگوید: طی تجربه چندین ساله میتوان فهمید که قدمت یک قفل به چه اندازه است. اما توجه به شکل ظاهری نخستین گام برای تشخیص اصل یا تقلبی بودن قفل است. جنس فلزی هم که برای ساخت قفل به کار رفته است به تشخیص کمک میکند. وی در مورد قدیمیترین قفل مجموعهاش میگوید: قدیمیترین قفلی که دارم مربوط به 250 سال پیش است. این را هم بگویم که معمولا سادهترین قفلها، قدیمیترین هستند. البته من حتی شنیدهام که از دوره سلجوقی هم قفل داریم.
این قفلهای خاص
در مجموعه رضوی قفلهای خاصی دیده میشود؛ قفلهایی قدیمی رمزی که رمز آنها براساس حروف ابجد است. سخن خودش را بخوانید: هر چه تعداد حروف رمز بیشتر باشد، قفل ارزش بیشتری دارد. قفلهای شراکتی قفلهایی هستند که مربوط به دو شریک است. این قفل با دو کلید و تنها با استفاده همزمان هر دو طرف باز میشده است. هر دو کلید باید در آن واحد و به طور همزمان کار کنند تا قفل باز شود. در واقع این قفل امنیت خاطر هر دو شریک تجاری را فراهم میکرده است. همچنین باید به قفلهایی اشاره کنم که با چندین نوع چرخش باز میشوند که دانش ویژهای برای باز کردن آنها لازم است.
آرزوی قفل کعبه
اما باید ببینیم که این مجموعهدار جوان آرزوی داشتن چه قفلهایی را دارد: قفلهایی هستند که آرزوی داشتن آنها را دارم هر چند آرزویی محال باشد. مثلا یکی از قفلهایی که من بارها تصویر آن را دیدهام، قفلی است که روی در خانه خداست. البته ارزش و اهمیت این قفل در حدی است که ابدا نمیتواند به مالکیت شخص خاصی دربیاید. البته من در مجموعهام قفل مشابهی دارم. دوست دارم برای یک بار هم که شده قفل خانه خدا را یک بار باز و بسته کنم.