هفته گذشته رییس اتاق بازرگانی استان البرز از تعطیلی بسیاری از واحدهای صنعتی در شهرکهای صنعتی این استان خبر داد. خبری که شاید تازه نباشد، اما دلایل آن میتواند قابل بررسی باشد.
شهرکهای صنعتی اشتهارد، نظرآباد و کوثر از جمله شهرکهای صنعتی هستند که زمانی به استان تهران و پس از تبدیل شدن شهر کرج به استان، به استان البرز تعلق گرفتند. موضوع تاسیس شهرکهای صنعتی پیشینهای طولانی دارد که پس از چند دوره فعالیت ناموفق سرانجام در دهه 60 قوت گرفت و پس از آن به دلیل دوری این شهرکها از مراکز استانها، دولت برای حضور در این شهرکها اقدام به تشویق تولیدکنندگان کرد.
اکنون اما این شهرکها که قرار بود زمانی بهعنوان مشوق تولید با معافیتهای مالیاتی و اعطای تسهیلات ویژه عمل کنند، خودشان به عاملی برای توقف تولید تبدیل شدهاند. مسیر طولانی بدون در نظر گرفتن هیچ گونه وسیله حملونقل عمومی، نبود کوچکترین امکانات رفاهی و فضای سبز، هزینه شارژ بالا، عمل نکردن دولت در تحقق وعدههای داده شده به تولیدکنندگان و فشارهای دیگر، از جمله عواملی هستند که امروز موجب شده بسیاری از سولههای موجود در این شهرکها خالی شوند و شهرکهای صنعتی به جای اینکه محل نمایش رونق تولید باشند بیشتر به محلی برای دفن تولید تبدیل شده اند.
شهرک صنعتی اشتهارد یکی از آن شهرکهایی است که اوضاعش خوب نیست. هرچند مدیران این شهرک میگویند، 800 کارخانه در این شهرک فعال هستند، اما صاحبان صنایع فعال در این شهرک معتقدند، 70درصد از کارخانههای مستقر در شهرک صنعتی اشتهارد تعطیل شدهاند.
دلیل تعطیلی واحدهای تولیدی چیست؟
حسین طوسی، رییس اتاق بازرگانی استان البرز، دلیل تعطیلی این واحدها را بهره بالای بانکی می داند، اما این تنها دلیل نیست. اصغر شاهسوند، مدیرعامل شرکت توان گستران عایق که به تازگی کار خود را در این شهرک به اتمام رسانده و کارخانه خود را تعطیل کرده، درباره علت تعطیلی واحد تولیدی خود به «فرصت امروز» میگوید: «فشار ارگانهای دولتی، دلیل اصلی تصمیم من بوده است. متاسفانه ارگانهای دولتی فشار بیش از اندازهای به واحدهای تولیدی میآورند و وقتی من بهعنوان تولیدکننده برای انجام امور اداری به ارگانهای دولتی مراجعه می کنم، باید گردن کج کنم تا با برخورد نامناسب کار من را انجام دهند.»
او میافزاید: «هر زمان که کسی از سوی دستگاههای دولتی در کارخانه ما را به صدا درآورد با روی باز از آنها استقبال کردیم، اما در ازای این رفتار هیچ نوع حمایتی دریافت نکردیم. بارها به وزارت صنایع مراجعه کردیم و درخواست کردیم با واحدهای زیرپلهای که در این شهرک مستقرند و مزاحم کار ما هستند، مقابله شود اما هیچ اقدامی صورت نگرفت و در عوض تولیدکنندهای مانند من را که محصولش چهار استاندارد بینالمللی دارد، تحت فشار قرار میدهند.»
شاهسوند با اشاره به مشکل تولیدکنندگان با بیمه تامین اجتماعی بیان میکند: «بیمه تامین اجتماعی فشار زیادی را بر تولیدکنندگان وارد میآورد و هر بار جریمهای تازه برای ما میسازد. دستگاههای دولتی نه تنها حمایتی از تولیدکنندگان نمیکنند، بلکه آنها را آزار هم میدهند.» موضوع بیمه تامین اجتماعی، مشکلی است که هانیه رحیمی، مدیرعامل شرکت تولیدی ورق مشبک که از سال 1388 در شهرک صنعتی اشتهارد، مستقر است، نیز به آن اشاره میکند و میگوید: «بیمه تامین اجتماعی بدون درنظرگرفتن واقعیت، هر بار جریمهای تازه برای ما درست میکند.»
وعدههایی که هیچگاه عملی نشد
شهرکهای صنعتی براساس این قانون شکل گرفتند که در فاصله 120 کیلومتری از نزدیکترین شهر قرار داشته باشند، همین موضوع شرایط را کمی دشوارتر میکند، یعنی باید زیرساختها و امکاناتی در دسترس تولیدکنندگان قرار گیرد تا به واسطه آن امکانات آرامشی نسبی هم برای آنها فراهم شود. اما آنچه که از مشاهدات عینی ما از شهرکهای استان البرز میتوان دریافت این است که حداقل امکانات رفاهی نیز برای آنها در نظر گرفته نشده؛ دوری راه و نبود هیچ نوع وسیله حملونقل عمومی شرایط را برای حضور تولیدکنندگان دشوار میکند.
شاهسوند در اینباره اظهار میکند: «کارخانه ما از سال 1386 در شهرک مستقر شد و تا دو ماه پیش فعالیت ما در آنجا ادامه داشت، اما راه دور و نبود هیچ نوع وسیله حملونقل عمومی، مزید بر علت شد تا در تصمیم خود برای تعطیلی واحد تولیدی مصممتر شویم. از سوی دیگر، با وجود اینکه هر دو ماه یکبار ما نزدیک به سه میلیون تومان برای شارژ و آب به مدیران شهرک پرداخت میکردیم، هیچگونه اقدامی در جهت بهبود فضا مشاهده نکردیم.»
رحیمی میگوید: «دوری راه یکی از مشکلات اساسی ما در شهرک صنعتی اشتهارد است و نه تنها وسیله حملونقل عمومی وجود ندارد، بلکه راه نیز ناامن است.» وقتی صحبت از کوچ صنعتگران به شهرکهای صنعتی شد، دولت معافیتهای مالیاتی را به منظور تشویق آنها در نظر گرفت. اما این وعدهای است که نه تنها عملی نشد، بلکه این روزها فشارهای مالیاتی بر تولیدکنندگان نیز بیشتر شده است.
مدیرعامل شرکت توان گستران عایق، درباره معافیتهای مالیاتی میگوید: «معافیتهای مالیاتی فقط در حد شعار بود. دو سال اول به بهانهای که فعالیت ما تازه است، ما را مشمول معافیت ندانستند و برای سالهای بعد نیز ما همچنان سردرگم هستیم که آیا مشمول معافیت مالیاتی میشویم یا خیر؟» رحیمی در اینباره به «فرصت امروز» میگوید: «معافیت مالیاتی فقط در حرف بود و هیچگاه اعمال نشد. بلکه حتی در زمانهایی که ما سودی نداشتهایم هم از ما مالیات دریافت میکنند.»
من تولیدکنندهام نه قاچاقچی
در بین تمام دلایلی که اصغر شاهسوند برای تعطیلی واحدهای تولیدی خود میآورد، یک اتفاق دیگر هم وجود دارد. وجود کارگر افغان در واحد تولیدی او، دلیل دیگری برای تصمیم اوست. البته این اتفاق در پی ممنوعیت اشتغال کارگران در 17 استان رخ داده است. او در اینباره بیان میکند: «کار تولید عایق بسیار دشوار است و در بعضی از مراحل هیچ کارگر ایرانی حاضر به کار نیست از همین رو، ناچاریم از کارگران افغان با پرداخت حقوق بیشتر در این قسمتها استفاده کنیم. بارها به اداره کار مراجعه کردیم و تقاضا کردیم که برای کارگران ما مجوز کار صادر کند تا بازرسان این اداره به خودشان اجازه ندهند با یک تولیدکننده با بیاحترامی رفتار کنند، اما نشد. دو ماهپیش گروهی متشکل از ماموران اداره آگاهی، وزارت صنعت، کلانتری اشتهارد، وزارت اطلاعات و اداره کار به کارخانه ما مراجعه کردند و به محض باز کردن در کارخانه با نشان دادن حکم، تمام کارخانه را جستوجو کردند و در توضیح این رفتار گفتند که شما کارگر افغان دارید. من فقط میگویم این رفتار را با قاچاقچی میکنند، اما من تولیدکنندهام.»
پرونده مشکلات شهرکهای صنعتی، بسیار سنگینتر از آن است که بتوان با یک دلیل آن را بست. اوضاع شهرکهای صنعتی خوب نیست و وضعیت موجود این شهرکها کاملا نشان از آن دارد که روند حرکتی این شهرکها از مسیر اصلی خود خارج شده و به عاملی برای ناامیدی تولیدکنندگان تبدیل شده است.