باور کلی بر این است که یک استراتژی بحثبرانگیز در رابطه با ایجاد اغتشاش ذهنی و سردرگمی برای مشتری، یا بهعبارتدیگر همان بازاریابی اغتشاش (confusion marketing) موجب انتقادهای بسیار زیادی طی سالهای مختلف شده اما همچنان بهعنوان یک استراتژی فروش قابلقبول و مناسب شناخته میشود.
بازاریابی اغتشاش موجب ایجاد یک وضعیت ذهنی در مشتری میشود که موجب میشود مصرفکننده تصمیمات خرید نادرستی را اتخاذ کند. در موارد دیگری هم مشتری ممکن است با کمبود اطلاعات یا اعتماد در حین فرآیند خرید مواجه شود.
مثالهایی از بازاریابی اغتشاش
مراجعههای ما به سوپرمارکت محله برای خرید میتواند بهعنوان مثالی از بازاریابی اغتشاش در نظر گرفته شود. در راهرو فروش میوه و سبزیها، ما میتوانیم آبمیوههایی از برندهای مختلف را ببینیم. بااینوجود این آبمیوههای بستهبندیشده عموما در نزدیکی طبقههای میوهها و سبزیها تازه قرار میگیرند. این مدل چیدن محصول این ذهنیت را برای مصرفکننده ایجاد میکند که گویی این آبمیوهها همگی طبیعی هستند.
درحالیکه، حقیقت این است که 96درصد از آنها شامل مواد افزودنی و دیگر عناصر غیرمفید برای بدن میشوند. بااینوجود، این شیوه موجب موفقیت در ایجاد اغتشاش ذهنی در بسیاری از مشتریان و مصرفکنندگان شده است، چراکه بسیاری از آنها باهدف ارتقای وضعیت سلامتی خود اقدام به خرید محصولاتی ازایندست کردهاند. آیا به نظر شما تنها با قدری فکر کردن میوه تازه نسبت به آبمیوههایی که شاید چند ماه پیش بستهبندیشدهاند، سالمتر و بهتر نیست؟
حتی مشتریان هم در اینکه کدام محصول را بخرند اغلب دچار سردرگمی میشوند. میوه یا آبمیوه بستهبندیشده؟ بازاریابان از این فرصت ایجادشده براساس اغتشاش ذهنی مشتری به نفع خود استفاده کرده و مزایای این آبمیوهها را بهشدت در رسانههای مختلف نسبت به میوهها اعلام میکنند و از اینجا بهخوبی میتوانیم به معنای دقیق عبارت بازاریابی اغتشاش پی ببریم.
یک مثال دیگر میتواند محصولات و کالاهایی باشد که در یک بستهبندی با رنگ یکسان یا یک لوگو بسیار شبیه به لوگوی یک برند دیگر برای فروش عرضه و ازاینرو موجب ایجاد سردرگمی برای مشتری میشود. مثلا در این رابطه به نوشابههای خنک پپسی و کوکا توجه کنید. هر دو آنها دارای محصولاتی متفاوت از یکدیگر اما رنگ و بستهبندی مشابه و حتی یکسان هستند.
بهطور مثال اگر به بستهبندی انواع غلات، صابونها و شامپوها در فروشگاههای خردهفروشی توجه کنید، انبوهی از آنها را در اشکال مختلف شاهد خواهید بود. ازاینرو ایجاد اغتشاش در ذهن مشتری میتواند موجب سردرگمی در انتخاب و خرید یک برند یا یک محصول نسبت به دیگری شود.
برخی از دیگر مثالهای مرتبط با تکنیک بازاریابی اغتشاش را میتوان در حوزههای مالی و بانکداری و ارتباطات از راه دور مشاهده کرد که طرحهای قیمتگذاری، قراردادها یا نرخهای بهره تا جایی پیچیده هستند که ایجاد تمایز بین پیشنهادهای رقیب عملا برای مشتری ممکن نیست.
این دسته از صنایع میتوانند با صفاتی از قبیل تغییرات سریع فناورانه و رقابت در حال تکامل توصیف و شناخته شوند. بنابراین بازاریابان از هر تکنیکی که بتوانند بهمنظور جذب مشتریان در کوتاهمدت استفاده میکنند و البته در چنین مواردی هیچ توجهی به نتایج بعدی حاصل از استفاده از این تکنیک و پیامدهای آنها ندارند.