مدیریت کسب و کارهای کوچک اصلا شبیه آنچه در فیلم های سینمایی به چشم می خورد نیست. برخلاف فیلمنامه هایی که همیشه پایانی خوش دارند، در بازار یک ثانیه غفلت کافی است تا دیگر هیچ ردی از برندتان باقی نماند. از آنجایی که کسب و کارهای کوچک معمولا شهرت و منابع مالی محدودی در مقایسه با رقبای گردن کلفت شان دارند، احتمال اینکه مشکلات متنوعی پیش روی مدیران شان قرار گیرد، خیلی بیشتر است. حالا اگر در چنین شرایطی یکی از مدیران آمادگی لازم برای مدیریت چالش ها را نداشته باشد، تمام تلاش های تیمی نقش بر آب خواهد شد.
کارآفرینانی که وارد دنیای کسب و کار می شوند، باید خودشان را برای یادگیری نکات تازه به طور روزمره و مواجهه با مشکلات آماده کنند. در این میان وضعیت کسب و کارهای کوچک پیچیدگی بیشتری دارد. درست به همین خاطر اغلب استارت آپ ها در این حوزه عمرشان به یک سال هم نمی کشد.
ما در روزنامه فرصت امروز معتقدیم حتی سخت ترین ماموریت های دنیا هم وقتی یک نقشه دقیق دم دست آدم باشد، تبدیل به کاری راحت می شود. به همین خاطر در این مقاله قصد داریم نگاهی به برخی از مهمترین چالش های مدیریت کسب و کارهای کوچک و شیوه های مدیریت شان بپردازیم.
مطلب مرتبط: مدیریت کسب و کارهای کوچک در شرایط رکود مالی
آماده اتفاقات غیرمنتظره باشید
آیا کارآفرینی یا رهبر تجاری را سراغ دارید که در طول دوران فعالیتش با هیچ مشکلی رو به رو نشده باشد؟ گاهی اوقات آدم حس می کند دیگر شرایط بهتر از این نمی شود، اما یکهو سر و کله مشکلات پیدا می شود؛ آن هم به طور کاملا غیرمنتظره.
اولین نکته ای که برای مدیریت کسب و کارهای کوچک باید در آن کاملا حرفه ای شوید، مواجهه با امور غیرمنتظره است. در بازار کسی برای شما فرش قرمز پهن نکرده و قرار هم نیست همه امور مطابق انتظارتان پیش برود. پس اگر زود از کوره در بروید، کلاه تان پس معرکه خواهد بود.
کارآفرینانی که حتی در سخت ترین شرایط اعتماد به نفس شان را حفظ می کنند، معمولا شانس بیشتری برای نجات پیدا کردن از انبوه مشکلات دارند. البته در این میان نباید اهمیت کمک گرفتن از دیگران را فراموش کنیم. هرچه باشد از قدیم گفته اند «یک دست صدا ندارد». پس بد نیست در مواقع بحرانی روی کمک دوستان و همکاران حساب باز کنید.
تشکیل تیم هماهنگ
نکته ای که در این بحث قصد بررسی اش را داریم، احتمالا خیلی ابتدایی به نظر می رسد. با این حال خیلی از کارآفرینان در مرحله اجرای آن با مشکلات متعددی رو به رو هستند. مثلا در اغلب موارد تیم های کاری ترکیبی ناموزون از کارمندان هستند. این امر شاید از نظر برخی ها طبیعی به نظر برسد، اما فاجعه ای تمام عیار از نظر کیفیت کاری پیش روی کارآفرینان قرار می دهد. به طوری که بعد از مدتی کوتاه حتی وظایف ابتدایی نیز به هزار زحمت انجام خواهد شد.
فرمول طلایی ما در این بخش برای غلبه بر مشکلات مربوط به تشکیل تیم بی نهایت ساده است. کافی است قبل از اینکه با عجله سراغ استخدام نیروی کار بروید، ارزش ها و چشم انداز برندتان را مشخص کنید. آن وقت چراغ راه مطمئنی برای استخدام خواهید داشت.
باور کنید یا نه، خیلی از استارت آپ ها حتی با گذشت چندین سال وضعیت بلاتکلیفی در بازار دارند. به طوری که اصلا معلوم نیست چشم اندازشان برای یک هفته بعد چیست؛ چه برسد به اینکه برنامه ای جامع برای سال های آتی داشته باشند.
یادتان باشد، شما لازم نیست یک چشم انداز عجیب یا بی نهایت بلندپروازانه برای خودتان ترسیم کنید. همین که با خودتان روراست بوده و اهداف تان را در بلندمدت مدنظر قرار دهید، کافی خواهد بود. مزیت این امر امکان استخدام کارمندان با توجه به این اهداف و نیاز شرکت است. نتیجه امر یافتن تیم های کاری بی نهایت حرفه ای و متخصص خواهد بود.
خداحافظی با هزینه های اضافه
وقتی آدم کار تازه ای را شروع می کند، همیشه ولخرجی در بازار یکی از گزینه های جذاب محسوب می شود. به ویژه اینکه برنامه خاصی هم نداشته باشید تا امور مالی را مدیریت کنید. شما را نمی دانم، ولی من که پتانسیل بر باد دادن کل بودجه شرکت در عرض چند دقیقه را دارم. به همین خاطر طراحی یک برنامه مالی دقیق در شروع کار امری ضروری خواهد بود.
مطلب مرتبط: رمزگشایی از مشکلات کسب و کارهای کوچک
این روزها خیلی از بازی های کامپیوتری که تم استراتژیک دارند، بر مدار مدیریت منابع مالی محدود جریان دارند. اگر تجربه وقت گذرانی با چنین بازی هایی را داشته باشید، به عنوان کارآفرین فرآیند سختی برای مدیریت کسب و کار کوچک تان ندارید. کافی است یادتان باشد هنوز در ابتدای راه هستید و کسی هم بودجه بی نهایت برای تان کنار نگذاشته است. آن وقت دیگر بی گدار به آب نزده و بودجه تان را یک شبه تمام نخواهید کرد.
بی شک خیلی از کارآفرینان ایده ای درباره مدیریت مالی کسب و کارشان ندارند. این نکته درباره تازه واردها بیشتر به چشم می خورد. پس بهتر است قبل از اینکه اوضاع مالی کسب و کارتان حسابی به هم بریزد، وارد عمل شده و از خدمات حسابداری استفاده کنید. این امر در ابتدا کارتان را بی نهایت ساده ساخته و اجازه بروز مشکلات مختلف را نخواهد داد.
استقبال از تکنولوژی های جدید
گاهی اوقات استفاده از یک تکنولوژی تازه طوری اوضاع شرکت را متحول می کند که نگو. این امر درباره حوزه هایی که ارتباط نزدیکی با دنیای دیجیتال دارند، مصداق بیشتری خواهد داشت. مثلا رستوران هایی که قبل از دوران کرونا میانه خوبی با ثبت سفارش آنلاین داشتند، در دوران پاندمی کمتر از بقیه دچار ضرر شدند. با این حساب شما باید همیشه از نوآوری های تازه استقبال کنید. اینطوری خیال تان از بابت اوضاع کسب و کار همیشه راحت خواهد بود.
برخی از کارآفرینان مقاومت عجیبی در برابر تکنولوژی های تازه دارند. انگار که استفاده از چنین فناوری هایی آنها را به یک هزارتوی پیچیده می کشاند. شاید فکر کنید این امر بیشتر به خاطر دلبستگی به روش های قدیمی است اما ماجرا کمی عمیق تر است. استفاده از تکنولوژی های جدید همیشه دردسرهای خاص خودش را دارد. به ویژه برای کسانی که میانه خوبی با تغییرات تازه ندارند، یادگیری کار با یک فناوری تازه حسابی زمانبر خواهد بود. در چنین شرایطی معمولا آدم ها حسابی دچار مشکل می شوند.
بی شک مسئله بالا آنقدر جدی هست که خیلی از کارآفرینان را بی خیال نوآوری های تازه کند. به همین خاطر معمولا کارآفرینان پافشاری زیادی روی تکنیک های قدیمی دارند. توصیه ما در روزنامه فرصت امروز شرکت در دوره های آموزشی مرتبط با فناوری های تازه است. مثلا به محض اینکه فناوری واقعیت افزوده وارد بازار شد، خیلی از کارآفرینان با شرکت در دوره های آموزشی نحوه کار با آن را یاد گرفتند. اینطوری ورود به یک حوزه تازه کمتر استرس آور خواهد بود. ماجرا جالب شد، نه؟
بازاریابی را فراموش نکنید
بازاریابی در هر مرحله ای از کارآفرینی یک امر اساسی محسوب می شود. وقتی یک استارت آپ به تازگی وارد بازار شده و در تلاش برای جلب نظر مشتریان است، بازاریابی نقش مهمی در توسعه سریع آن خواهد داشت. متاسفانه برخی از مدیران همیشه بازاریابی را به مثابه یک امر اضافی قلمداد می کنند. به طوری که اگر آخر سر وقت شد، نیم نگاهی به آن خواهند داشت. اگر شما هم اینطور فکر می کنید، ماجراجویی تان در بازار خیلی طولانی نخواهد شد.
توصیه ما در روزنامه فرصت امروز اختصاص 20 درصد از سود شرکت به بخش بازاریابی است. البته منظور ما از بازاریابی کمی با آنچه فکر می کنید، فرق دارد. بر این اساس شما باید حواس تان به برقراری ارتباط مناسب با بقیه برندها نیز باشد. فکر می کنم شما هم قبول داشته باشید که نمایش اسم کسب و کارهای کوچک در کنار غول های بازاریابی به طور خودکار اعتبار بالایی برای آنها به همراه دارد، مگر نه؟
یکی از ساده ترین مثال ها درباره همکاری با برندهای بزرگ بازار مربوط به شرکت در همایش های مختلف است. معمولا برندهای بزرگ همایش های متنوعی در طول سال برگزار می کنند که اتفاقا اغلب حسابی هم شلوغ خواهد بود. با این حساب شرکت شما در چنین مراسم هایی اعتبار بالایی برای تان به همراه داشته و موقعیت تان در میان همکاران را تقویت می کند.
یادتان باشد، حضور در مراسم های مرتبط با حوزه کاری نکته ای کلیدی محسوب می شود. پس باید همیشه خودتان را در این مدل از مراسم ها نشان دهید. برعکس، اگر در همایش های غیرمرتبط حاضر شوید، چیزی به غیر از تعجب مشتریان نصیبتان نخواهد شد. پس قبل از اینکه باعجله در یک مراسم شرکت کنید، کمی درباره اش تحقیق کنید. اینطوری خیال تان بابت اعتبارتان راحت خواهد بود.
تمرکزتان را از دست ندهید
کسب و کارهایی که در ابتدای راه با کلی امید و آرزو فعالیت شان را شروع کرده و بعد یکهو شکست می خورند، در بازار کم نیستند. در چنین شرایطی آدم حس می کند حتما چنین کارآفرینانی با اوضاع بد بازار رو به رو شده اند. قبول دارم گاهی اوقات بازار روی بدش را به آدم نشان می دهد، اما همیشه ماجرا اینطوری نیست. اگر از ما بپرسید، کاهش تمرکز و تغییر مداوم اهداف را مقصر اصلی می دانیم. به طوری که خیلی از کارآفرینان در بازار بدون اینکه خودشان متوجه شوند، اهداف کاری شان تغییر می دهند.
اگر یادتان باشد، در ابتدای کار برای تشکیل یک تیم حرفه ای بر روی تعیین چشم انداز و اهداف تاکید کردیم. ماجرا در این بخش نیز تقریبا به همان شکل است. کسب و کارهایی که اهداف دقیق و مشخص دارند، معمولا کمتر در بازار سردرگم می شوند. پس قبل از اینکه باعجله وارد بازار شوید و شروع به رقابت با بقیه کنید، کمی هم به فکر اهداف تان باشید؛ چراکه بدون اهداف مشخص قایق کسب و کارتان به هر سویی خواهد رفت به غیر از مقصدی مناسب!
مطلب مرتبط: چالش های کسب و کارهای کوچک و راهکارهای غلبه بر آن
این روزها اهداف بی نهایت متنوعی پیش روی آدم قرار می گیرد. به طوری که گاهی اوقات کارآفرینان توان انتخاب شان را از دست می دهند. اگر شما هم چنین وضعیت هایی را پشت سر گذاشته اید، باید یکبار برای همیشه اوضاع را به نفع خودتان تغییر دهید؛ چراکه در بازار کسی منتظر شما نمی ماند. توصیه ما در این رابطه استفاده از نظرات و راهنمایی های اطرافیان است. هرچه باشد در یک شرکت استفاده از نظرات جمعی همیشه بهتر از اتکای صرف بر روی نظرات فردی است.
منابع: