بازاریابی محتوایی با هدف تقویت گفت وگو میان مشتریان

بازاریابی محتوایی در طول سال های اخیر اهمیت زیادی پیدا کرده است. تاثیرگذاری بر روی مشتریان با تولید محتوای جذاب دیگر بخشی از برنامه هر کسب و کاری محسوب می شود. اعتبار بازاریابی برندها در نگاه مشتریان بستگی به کیفیت و نوع محتوای شان دارد. با این حساب اگر یک برند نسبت به کیفیت محتوای بازاریابی اش توجه نشان ندهند، به زودی با مشکلات زیادی در زمینه تاثیرگذاری بر روی مشتریان مواجه خواهد شد. امروزه یکی از نکات مهم برای بازاریابی تاثیرگذاری بر روی مشتریان در عرصه بازاریابی ترغیب آن ها به سوی گفت وگو با برند یا گفت وگو با یکدیگر در رابطه با برندمان است. بدون تردید این امر نیازمند استفاده از محتوای بازاریابی جذاب است. در غیر این صورت مشتریان تمایلی برای تعامل با کسب و کارمان نشان نخواهند داد. هدف اصلی در این مقاله بررسی برخی از ایده های مناسب در این رابطه است. در ادامه چندین ایده و تکنیک کاربردی برای تقویت انگیزه کاربران به منظور گفت وگو پیرامون کسب و کارها را مرور خواهیم کرد. 

1.    استفاده از نظرسنجی میزان رضایت مشتریان

رضایت مشتریان از برندها نکته بسیار مهمی است. هرچه رضایت مشتریان از یک برند بیشتر باشد، تمایل بیشتری برای تعامل با آن در حوزه های بازاریابی نشان خواهند داد. این امر اغلب اوقات مورد توجه تیم های بازاریابی قرار نمی گیرد بنابراین مشاهده بحران های ناگهانی در رابطه با مشتریان از سوی کسب و کارها طبیعی خواهد بود. 

مطلب مرتبط: بازاریابی تعاملی به زبان ساده

گاهی اوقات کسب و کارها محتوای بازاریابی بسیار جذابی را منتشر می کنند، اما تعامل اندکی از سوی کاربران انگیخته می شود. بررسی دلیل این امر از نقطه نظر بازاریابی و سرمایه گذاری دارای اهمیت است. استفاده از نظرخواهی های آنلاین مربوط به میزان رضایت مشتریان از برند یکی از نکات مهم در این میان محسوب می شود. متاسفانه بسیاری از برندها رضایت بالای مشتریان از خدمات شان را بدیهی فرض می کنند بنابراین تمایلی برای نظرخواهی در این رابطه ندارند. این اعتماد به کیفیت کسب و کار در بیشتر مواقع موجب بروز بحران های شدید در عرصه کسب و کار می شود. 

هر کسب و کار به طور نسبی در رابطه با مشکلات برندش آگاهی دارد. نکته مهم در این میان نظرخواهی از مشتریان برای شناسایی دقیق مشکلات است. گاهی اوقات مشتریان از برندها دلخوری دارند. اگر این مسئله در مدت زمانی اندک حل و فصل نشود، مشکلات بسیار زیادی پیش روی کسب و کارها قرار خواهد گرفت. 

صرف نظر از شیوه های معمولی برگزاری نظرخواهی از مشتریان، گاهی اوقات طرح پرسش های مستقیم نیز کاربردی خواهد بود. شاید این امر برای بسیاری از برندها غیرمنطقی باشد، اما در کوتاه مدت بهترین راهبرد برای آگاهی از نظرات مشتریان بدون هرگونه واسطه ای است. 

2.    ارسال ایمیل های دنباله دار

یکی از ساده ترین شیوه های ترغیب مشتریان برای گفت وگو درباره برند مربوط به ارسال ایمیل های جذاب است. بدون تردید تمام تیم های بازاریابی نسبت به اهمیت الگوی بازاریابی ایمیلی آگاهی دارند. نکته مهم در این میان استفاده از الگوی موردنظر برای تاثیرگذاری بر روی کاربران به گونه‎ای متفاوت است. استفاده از ایمیل های بازاریابی به طور دنباله دار برای بررسی یک نکته مهم در حوزه کسب و کار ایده جذابی خواهد بود. 

امروزه برخی از کسب و کارها برای بررسی موضوعات اساسی در حوزه کاری شان از ایمیل های چندرسانه ای استفاده می کنند. این امر به معنای ارسال ایمیل هایی با محتوای متنی و ویدئویی است. نکته مهم در این میان قرار دادن امکان بازنشر محتوای موردنظر در شبکه های اجتماعی است. این امر انگیزه کاربران برای گفت وگو در رابطه با محتوای برند در شبکه های اجتماعی را افزایش می دهد. 

بدون تردید گفت وگو در رابطه با محتوایی که به طور مستقیم قابل بازنشر در شبکه های اجتماعی نیست، بسیار دشوار خواهد بود. درست به همین خاطر شمار بالایی از کاربران نسبت به ایمیل های بازاریابی برندها بی توجهی می کنند. رفع این مشکل بخش قابل ملاحظه ای از مشکلات بازاریابی برندها را در زمینه تعامل مشتریان حل خواهد کرد. 

مطلب مرتبط: بازاریابی تعاملی

3.    حضور در شبکه های اجتماعی مختلف

بازاریابی در شبکه های اجتماعی امر بسیار مهمی است. امروزه اغلب برندها دست کم دارای یک اکانت رسمی در شبکه های اجتماعی هستند. نکته مهم در این میان تلاش برای ایجاد تنوع و گسترش حضور در پلتفرم های اجتماعی است. بدون تردید معنای اصلی این توصیه حضور در تمام شبکه های اجتماعی نیست، اما دست کم باید در دو یا سه نمونه برتر و محبوب در میان کاربران حضور داشته باشیم. 

شبکه های اجتماعی فضای مناسبی برای تعامل میان برندها و مشتریان ایجاد می کند. شاید در تعامل های حضوری کمتر مشتریان اعلام آمادگی برای تعامل با برندها به صورتی که در شبکه های اجتماعی دارد، نشان دهند بنابراین باید فضای شبکه های اجتماعی برای برندمان در اولویت قرار گیرد. بسیاری از برندهای بزرگ برای یافتن ایده های کاربردی در زمینه تولید محصول از فضای شبکه های اجتماعی استفاده می کنند. شاید این امر در ابتدا بسیار عجیب به نظر برسد، اما تعامل با مشتریان چشم انداز برندها را تقویت خواهد کرد. این امر موجب عرضه محصولاتی جذاب برای مخاطب هدف می شود. 

حضور در شبکه های اجتماعی از نظر تعامل با مخاطب هدف کاربرد زیادی دارد. بسیاری از برندها برای تعامل با مشتریان باید هزینه های زیادی را صرف کنند. نکته جالب اینکه پلتفرم های اجتماعی این فضا را به رایگان در اختیار کسب و کارها قرار می دهد. 

4.    استفاده از ترغیب کننده های کاربردی

هر کمپین بازاریابی باید مشتریان را به سوی عملی خاص دعوت کند. این دعوت نوعی امر ترغیب کننده را شامل می شود. اگر گزینه مدنظر برندها به اندازه کافی جذاب باشد، امکان تاثیرگذاری بر روی مشتریان به ساده ترین شکل ممکن فراهم خواهد شد. متاسفانه برخی از برندها برای تاثیرگذاری بر روی مشتریان به سراغ ایده های بسیار عجیب و غریب می روند. این امر همیشه میزان مشارکت کاربران در کمپین های بازاریابی را کاهش می دهد. 

کمپین های موفق و دارای گفت وگوهای متعدد از سوی کاربران در شبکه های اجتماعی همیشه کوتاه و صریح هستند بنابراین برندها باید این نکته را مدنظر قرار دهند. اگر کمپین بازاریابی بیش از اندازه طولانی باشد، امکان تاثیرگذاری مناسب بر روی مخاطب هدف از بین خواهد رفت. این نکته در مورد پیام های ترغیب کننده و دعوت برندها از مشتریان نیز مصداق دارد بنابراین در طراحی پیام های بعدی بازاریابی برندمان باید دقت نظر بسیار بالایی داشته باشیم. 

5.    رعایت اختصار در عین پرداختن به تمام نکات

محتوای بازاریابی باید کوتاه باشد، اما این امر به معنای جا انداختن برخی از نکات مهم نیست. بدون تردید انتشار محتوای بازاریابی کوتاه و تلاش برای پرداختن به مسائل مختلف کار سختی است. بازاریاب های موفق به طور مداوم این فرآیند را تکرار می کنند بنابراین در ابتدای مسیر باید برخی از کمپین های موفق را مدنظر قرار داد. این امر به بازاریاب ها، به ویژه بازاریاب های تازه کار، الگوی مناسبی می دهد. 

اغلب برندها برای ترغیب مخاطب هدف نوعی حالت اضطراری ایجاد می کنند. این امر با عبارت هایی نظیر «همین حالا خرید نمایید» یا «فروش ویژه برای مدت محدود» ایجاد می شود. وقتی مشتریان اضطرار در فروش را احساس کنند، تمایل بسیار بیشتری برای خرید و همچنین واکنش نسبت به کمپین خواهند داشت. این امر یکی از اصول اساسی در حوزه بازاریابی محسوب می شود. 

مطلب مرتبط: بازاریابی محتوایی و تبدیل مخاطب هدف به مشتریان وفادار

6.    استفاده از طراحی مناسب

جلوه برندها برای مشتریان اهمیت زیادی دارد. اگر یک کسب و کار دارای جلوه زیبایی نباشد، توجه زیادی از سوی مشتریان جلب نخواهد کرد. این امر اغلب اوقات مشکلات زیادی برای کسب و کارها به همراه دارد بنابراین کسب و کارها باید به این نکته توجه ویژه ای داشته باشند. 

استفاده از طرح های زیبا، ساده و همچنین همراه با ترکیب رنگ مناسب موجب افزایش تاثیرگذاری بر روی مشتریان می شود. کاربران در شبکه های اجتماعی فقط درباره کمپین ها و برندهای برتر صحبت می کنند. این امر به معنای ضرورت ورود به عرصه برندهای برتر از سوی کسب و کارهاست. در غیر این صورت ارزیابی مشتریان از کسب و کارمان در حد معمولی باقی خواهد ماند. 

7.    برگزاری محدود کمپین

همانطور که پیش از این نیز بیان شد، ایجاد احساس اضطرار در میان کاربران امر مهمی است. برخی از برندها برای تقویت این احساس اقدام به برگزاری کمپین بازاریابی شان برای مدت زمانی محدود می کنند. اگر کمپین های بازاریابی برای مدت زمانی طولانی در دسترس کاربران قرار داشته باشد، کاربران به مرور زمان به آن عادت خواهند کرد. سپس کمپین های بعدی برند نیز فاقد تاثیرگذاری لازم بر روی مخاطب هدف خواهد شد. چنین امری در بلندمدت مشکلاتی نظیر ریزش مشتریان را به همراه دارد. 

تعیین زمان محدود بین 7 تا 10 روز برای انتشار محتوای بازاریابی مناسب است. این امر نوعی عجله در میان کاربران برای اظهارنظر درباره کمپین و همچنین خرید محصولات ایجاد خواهد کرد. بسیاری از برندها بدون استفاده از چنین تکنیکی حتی توانایی فروش یک محصول شان را هم ندارند. 

8.    استفاده از کلیدواژه های مرتبط با خرید

مشتریان در فضای آنلاین فقط به دنبال سرگرمی نیستند. بسیاری از کاربران برای خرید اقدام به ارزیابی و مقایسه محصولات مختلف می کنند. برندها در زمینه تولید محتوا پیرامون محصولات شان باید از کلیدواژه های کاربردی استفاده نمایند. در غیر این صورت محتوای بازاریابی شان برای مخاطب هدف جذابیت نخواهد داشت. همچنین الگوریتم گوگل نیز محتوای آن ها را در رتبه های برتر قرار نخواهد داد. 

سالانه شمار بالایی از کسب و کارها برای تاثیرگذاری بر روی مخاطب هدف اقدام به استفاده از تکنیک های سئو می کنند. مهمترین تکنیک در این میان استفاده از کلیدواژه های کاربردی در حوزه کسب و کار هر برند است. امروزه ابزارهایی نظیر گوگل ترندز کمک شایانی به تیم های بازاریابی برای یافتن کلیدواژه های موردنیازشان می کند. 

9.    استفاده از کلیدواژه های طولانی

کلیدواژه ها در عرصه بازاریابی تنوع بسیار زیادی دارند. برخی از کارشناس های بازاریابی استفاده از کلیدواژه های طولانی را به دلیل عدم کاربرد از سوی کاربران منطقی قلمداد نمی کنند. نکته مهم در این میان تنوع شیوه های جست وجوی محتوا از سوی کاربران است. این امر با توسعه جست وجوی صوتی در طول سال های اخیر بیش از هر زمان دیگری توسعه یافته است. 

استفاده از کلیدواژه های طولانی از سوی کاربران یکی از فرآینده ای رایج در طول چند سال گذشته است بنابراین برندها باید به کلیدواژه های طولانی نیز توجه نشان دهند. در غیر این صورت شمار بالایی از کاربران را از دست خواهند داد. 

مطلب مرتبط: اهداف مناسب برای بازاریابی محتوایی کدامند؟

10.    استفاده گسترده از نام محصولات

گاهی اوقات نام یک محصول به تنهایی بدل به ترند و کلیدواژه ای در فضای آنلاین می شود. شاید برای بسیاری از بازاریاب ها این امر نوعی اتفاق ساده باشد، اما در عمل حاصل برنامه ریزی تیم های بازاریابی حرفه ای است. مهمترین مسئله در این میان تلاش برای استفاده گسترده از نام محصول موردنظر از سوی اعضای شرکت و تیم بازاریابی است. این امر باید چند ماه پیش از رونمایی رسمی محصول مدنظر قرار گیرد. به این ترتیب نوعی آمادگی ذهنی در میان مشتریان برای مشاهده محصول صورت می گیرد. این امر در کنار افزایش شهرت برند موجب توسعه بحث ها و گفت وگوهای میان کاربران درباره محصول خواهد شد. 

11.    ارزیابی مداوم فرآیند بازاریابی برند

ارزیابی شیوه بازاریابی برند یکی از نکات مهم محسوب می شود. متاسفانه بسیاری از برندها هیچ توجهی به الگوهای بازاریابی شان در گذر زمان ندارند. نتیجه این امر استفاده مداوم از یک الگوی بازاریابی برای مدت زمانی طولانی است. اگر برندها در این راستا بازه های زمانی مشخصی برای ارزیابی شیوه های بازاریابی تعیین نمایند، امکان شناسایی نقاط ضعف فرآیند بازاریابی شان فراهم خواهد شد. این امر در بلندمدت موجب بهبود کیفی کمپین های بازاریابی می شود. 

هرچه کیفیت کمپین های بازاریابی بیشتر باشد، سطح تاثیرگذاری بر روی مخاطب هدف افزایش می یابد. همچنین تمایل کاربران برای گفت وگو درباره محصولات برند نیز افزایش خواهد یافت. این امر برای بسیاری از برندها مهمترین نکته در حوزه بازاریابی محسوب می شود. 

جمع بندی

تهیه محتوای بازاریابی با هدف تقویت گفت وگو در میان مشتریان کار سختی است. بسیاری از برندها در این راستا با شکست مواجه می شوند. اگر کسب و کار شما در تلاش برای ایجاد تغییر در این فرآیند است، باید نسبت به استفاده از توصیه ها و تکنیک های مورد بحث در مقاله کنونی اقدام نماید. یک راهبرد جانبی در این میان آزمایش های دو مرحله ای است. شاید این امر نیاز به زمان بیشتری در مقایسه با سایر ایده های این مقاله داشته باشد، اما نظر واقعی مشتریان برند را آشکار خواهد کرد. چنین امری شامل برگزاری کمپین های بازاریابی به دو صورت متفاوت و ارزیابی نتایج حاصل از هر کدام برای برتری دادن یکی بر دیگری است.