این روزها FATF در کنار آلودگی هوا، دو موضوع مهمی است که افکار عمومی را متوجه خود کرده است. به این تیترها نگاه کنید: «بلاتکلیفی FATF »، « FATF در محاصره چالش های سیاسی»، «اجماع مجلس، دولت و بخش خصوصی بر ضرورت تصویب FATF»، «FATF به آخر بازی رسید»، « FATFاز ایستگاه مصلحت رد نمی شود» و... اینها تیترهای پنجشنبه گذشته روزنامه هاست. تقریبا در چند هفته گذشته، روزی نیست که در صفحه نخست روزنامه ها و نشریات، حرفی از FATF به میان نرفته باشد و یادداشت و گزارش یا نقل قولی از موافقان و منتقدان FATF کار نشده باشد. این اتفاق البته به خاطر نزدیک شدن به ضرب الاجلی است که گروه ویژه اقدام مالی در آخرین نشست خود در پاریس تعیین کرده و تا میانه فوریه یعنی 27 بهمن ماه برای تصویب لوایح مربوط به FATF به ایران مهلت داده است. این ششمین و البته به گفته FATF، آخرین فرصتی است که به ایران داده شده تا از بازگشت دوباره به لیست سیاه گروه ویژه اقدام مالی برکنار بماند.
موافقان و منتقدان FATF در سپهر سیاسی ایران
این روزها دربارهFATF ، CFT ، پالرمو و... بسیار گفته و شنیده شده است، تا جایی که در ادبیات جامعه ایران به کلیدواژه بدل شده اند. FATF در یک کلام، پیش نیاز همکاری مالی با کشورهای جهان است و توصیه های آن به زبان مشترک بانکداری جهانی تبدیل شده است. این توصیه ها همانند پاسپورت بانکی به شما اجازه تعامل با نهادهای مالی را می دهد. در صورتی که کشوری، توصیه های FATF را رعایت نکند، در واقع، خود را از نظام بانکی بین المللی محروم کرده است.
تقریبا تمام کشورهای دنیا، چه مستقیم و چه غیرمستقیم، عضو FATF هستند و تنها ایران و کره شمالی به گروه ویژه اقدام مالی ملحق نشده اند. همچنین کشورهای کامبوج، غنا، ایسلند، مغولستان، پاناما، پاکستان، سوریه، ترینیداد و توباگو، یمن و زیمبابوه نیز در لیست خاکستری این نهاد قرار دارند.
FATF یا همان گروه ویژه اقدام مالی در سال ۱۹۸۹ و در نشست سران «جی7» برای مبارزه با پولشویی متولد شد. سپس تأمین مالی فعالیت های اشاعه ای نیز در سال 2012 به مأموریت این گروه اضافه شد و در همین سال، آخرین ویرایش توصیه هایFATF برای مقابله با جرایم مالی تأمین مالی تروریسم، تأمین مالی فعالیت های اشاعه ای، پولشویی و... با عنوان «استانداردهای بین المللی در مبارزه با پولشویی و تأمین مالی تروریسم و اشاعه گری» منتشر شد.
اما اوضاع در سپهر سیاسی ایران، مبهم و مهآلود است و به نظر می رسد FATF در ایران به یک بن بست سیاسی برخورده است. فعلا به نظر می رسد زور مخالفان بر تلاش موافقان چربیده است و دو لایحه از چهار لایحه ای که دولت حسن روحانی در این زمینه به مجلس ارسال کرده، در کمیسیون های مجمع تشخیص مصلحت نظام، سرگردان مانده است. در حال حاضر، همه بحث ها و گمانه زنی ها درباره پیوستن یا نپیوستن ایران به گروه ویژه اقدام مالی، به مجمع تشخیص مصلحت نظام منتهی می شود؛ جمعی از ریش سفیدان با تجربه ای که در بلوار میرداماد گردهم آمده اند و آخرین جلسه شان به خاطر آلودگی هوای پایتخت در هفته گذشته برگزار نشد.
اما در این کارزار، هرچه دولت و مجلس با پیوستن ایران به FATF موافقند و از ضرورت ها و توصیه ها برای پیوستن به گروه ویژه اقدام مالی سخن می گویند، در نقطه مقابل، مجمع تشخیص مصلحت نظام یک تنه در مقابل تلاش ساکنان پاستور و بهارستان ایستاده است و قصد عقب نشینی از مواضع خود را نیز ندارد.
از میان لوایح چهارگانه دولت، تقریبا نزدیک به یک سال است که دو لایحه الحاق به کنوانسیون های بین المللی سی تی اف و پالرمو در مجمع تشخیص مصلحت نظام، بلاتکلیف مانده است. جالب است که در ماده 25 آیین نامه داخلی مجمع تشخیص مصلحت نظام، مهلت رسیدگی به لوایح اختلافی میان مجلس و شورای نگهبان، یک سال در نظر گرفته شده و اگر یک سال از طرح یک لایحه اختلافی در مجمع بگذرد و تعیین تکلیف نشود، به طور خودکار از دستور کار خارج می شود و نظر شورای نگهبان درباره آن اعمال می شود.
کورسوی امید در بنبست FATF
در این میان، نمایندگان مجلس چاره را در این دیده اند تا نامه ای به رهبری بنویسند و در این نامه از رهبری بخواهند تا تمهیدی برای تصویب دو لایحه CFT و پالرمو در مجمع تشخیص مصلحت نظام بیابد؛ تنها کورسوی امید تا شاید مجمع تشخیص مصلحت نظام از موافقت با FATF درآید. البته نامه نگاری نمایندگان مجلس و اینکه آنها، دل خوشی از مجمع تشخیص مصلحت نظام ندارند، مسئله ای مسبوق به سابقه است. گویا مجمع تشخیص مصلحت نظام در سالیان گذشته به رقیبی حقوقی برای قوه مقننه در ساختار قانونگذاری کشور تبدیل شده و این انتقادی است که نمایندگان مردم نسبت به آن دارند، چراکه مجمع تشخیص مصلحت نظام، اجازه قانونگذاری ندارد و تنها برای داوری پیرامون اختلاف نظر میان مجلس و شورای نگهبان در قانونی اساسی پیش بینی شده است.
با اینکه در ادبیات سیاسی ایران، «مجلس در رأس امور است»، اما نادیده انگاری جایگاه مجلس در ماجرای اخیر اصلاح قیمت بنزین نیز به شکلی دیگر اتفاق افتاد و آنچه نمایندگان را حسابی عصبانی و برآشفته کرد، بی خبری مجلس و تصمیم گیری افزایش قیمت بنزین در جلسه شورای هماهنگی سران قوا بود. گویا نمایندگان مجلس دهم جدا از مجمع تشخیص مصلحت نظام، حالا شورای هماهنگی سران سه قوه را هم رقیبی برای خود می دانند و به آن به چشم یک هوو می نگرند.
حالا کمتر از یک ماه و اندی به واپسین مهلت FATF باقی مانده و جدا از دولت و مجلس، نهادهای مدنی و بخش خصوصی هم موافق پیوستن به FATF هستند. گرچه ایران هم اکنون نیز به خاطر تحریم های گسترده آمریکا، در تنگنای مالی و تحریم بانکی به سر می برد و منتقدان FATF با حربه همین استدلال بر کوس مخالفت با گروه ویژه اقدام مالی می کوبند، اما حقیقت آن است که نپیوستن به FATF، همین اندک مراودات تجاری و بانکی ایران با جهان را هم از ما می گیرد. ماجرای آندره آ استراماچونی، مربی ایتالیایی باشگاه استقلال و کشمکش چند هفته ای برای واریز دستمزد او، تنها نمونه ای از مشکلات بی شمار تحریم بانکی است. پیش از استراماچونی نیز جدایی مارک ویلموتس، مربی بلژیکی تیم ملی فوتبال ایران در گیرودار همین مشکلات رقم خورد. به همین علت است که دولتمردان، از وزیر اقتصاد گرفته تا رئیس کل بانک مرکزی، جسته و گریخته از ضرورت پیوستن به FATF دفاع می کنند و از توصیه کشورهای دوست به ایران برای الحاق به گروه ویژه اقدام مالی خبر می دهند.
FATF، برجام، مردم و دیگران
به نظر می رسد موضوع FATF، برآیندی از وضعیت کنونی سپهر سیاسی ایران است. در موضوع برجام نیز همین صف بندی موافقان و مخالفان به چشم آمد. کلیتی که از نگاه دو قطبی در جامعه ایرانی خبر می دهد؛ در یک سو، دیدگاهی از فشار تحریم ها بر گرده مردم و لزوم ارتباط با جهان سخن می گوید و در نقطه مقابل، دیدگاهی از مقاومت و لزوم استقامت در برابر تحریم ها صحبت می کند. پر واضح است که اکثریت مردم، دیدگاه نخست را برگزیده اند و آن را باور دارند. لااقل نتیجه دو انتخابات ریاست جمهوری اخیر و پیروزی حسن روحانی با آرای مردمی قابل توجه در سال های 92 و 96، این گزاره را پررنگ می کند. در این میان، باید به دیدگاه دوم گفت، کلید مقاومت در برابر نظام سلطه در مراوده با کشورهای جهان است. این پرسش که چرا ایران همواره به راحتی تحریم می شود، موید همین مسئله است و به نکته ظریف ماجرا برمی گردد. در مقابل، نگاه کنید به کشور ترکیه که به لحاظ قدرت منطقه ای، هم تراز با ایران است و علی رغم چالش با آمریکا و همینطور اروپا در مواضع سیاسی، اما هیچ گاه تحریم نمی شود.
در واقع، بیان درست تر این گزاره، آن است که آمریکا و اروپا نتوانسته اند ترکیه را تحریم کنند! اما چگونه؟! به این دلیل ساده که بانک های آمریکایی و اروپایی، میلیاردها دلار در ترکیه سرمایه گذاری کرده اند و در نتیجه، تصمیم به تحریم ترکیه، یعنی زیان اقتصادی قابل توجهی که باید در ازای این تحریم متحمل شوند و بهایش را بپردازند. بنابراین رمز تاثیرگذاری و تحریم ناپذیری در منطقه و جهان، راهبردی است که ترکیه انتخاب کرده است. مخلص کلام آنکه مسیر توسعه از مراودات مالی و تجاری با جهان می گذرد و نه از انزوای خودخواسته ای که حتی از مراوده تجاری با کشورهای دوست نیز عاجز است. این انتخاب، مهمترین آزمون حال حاضر جامعه ایران است و فراتر از دوراهه پیوستن یا نپیوستن به FATF، ابتدا باید به دوراهه ارتباط با جهان یا فرو رفتن در لاک انزوا اندیشید. به قول احمد شاملو، «اکنون به دوراهه تفریق رسیده ایم!»
ارتباط با نویسنده: IvanKaramazof@yahoo.com