4 اشتباه مالی رایج کارآفرینان تازه کار

فعالیت در حوزه کسب و کار از نظر اقتصادی بار زیادی بر شرکت ها و کارآفرینان تحمیل می کند. همه افراد به یک اندازه توانایی مدیریت امور مالی را ندارند. امروزه بسیاری از کسب و کارها به دلیل ناتوانی در زمینه مدیریت مالی مناسب فعالیت های شان با شکست و در مراحل پیشرفته ورشکستگی مواجه می شوند. موفقیت در حوزه کسب و کار بدون استفاده از ابزارهای مناسب امکان ناپذیر است. امروزه هر کارآفرینی برای حضور موفق در دنیای کسب و کار باید مهارت های متعددی داشته باشد. یکی از مهارت های اساسی توانایی مدیریت مالی برند است. فعالیت کسب و کارهای کوچک و برندها در اقتصاد ملی و بین المللی نقش مهمی ایفا می کند. به همین خاطر در بحث های اقتصادی برای برندهای محلی و کوچک بحث های ویژه ای وجود دارد.

براساس گزارش موسسه اینوستوپدیا یکی از دلایل اصلی ورشکستگی کسب و کارها نداشتن برنامه یا روند مدیریت مالی تاثیرگذار است. صرف نظر از ضرورت طراحی برنامه مالی مناسب برای فعالیت برند باید به اشتباه های کارآفرینان در زمینه تصمیم گیری های مالی نیز توجه داشته باشیم. کارآفرینان با تجربه به طور معمول خطاهای کمتری در زمینه کارآفرینی انجام می دهند. این امر به دلیل مهارت و سابقه بیشتر آنها در حوزه کارآفرینی است بنابراین هدف اصلی ما در این مقاله بررسی مشکلات کارآفرینان جوان و تازه کار است. این دسته از فعال های دنیای کسب و کار تمایل بیشتری برای ریسک پذیری و فعالیت بدون برنامه دارند. به همین خاطر بیشتر شکست های مالی متوجه آنهاست.

اگر کسب وکارهای تازه کار توانایی مدیریت ریسک های پیش روی شان به طور تاثیرگذار را داشته باشند، احتمال کسب موفقیت بیشتر در سال های آینده فراهم می شود. یکی از تهدیدات مالی اساسی کسب و کارهای کوچک امکان ورشکستگی در همان سال اولیه شروع به کار است. اگر شما به عنوان یک کارآفرین تازه کار در حوزه کسب و کار فعالیت دارید، احتمال بروز اشتباه از سوی شما بسیار بالاست. خوشبختانه امروزه مشاورهای حرفه ای مالی آماده کمک رسانی به کسب و کارها هستند. شاید پرداخت هزینه های مالی سنگین برای کسب مشاوره چنین آژانس هایی برای برندهای کوچک بیش از حد سنگین باشد. به همین خاطر در مقاله کنونی ما به بررسی چهار اشتباه مالی کارآفرینان تازه کار خواهیم پرداخت. این اشتباهات در اغلب کسب و کارها روی می دهد بنابراین اختصاص به فعالیت یا کسب و کار منحصر به فردی ندارد.

مطلب مرتبط: اگر کارآفرین هستید از انجام این کارهای اشتباه پرهیز کنید

1. توجه بیش از حد به شبکه های اجتماعی

شبکه های اجتماعی یکی از ابزارهای قدرتمند بازاریابی و تبلیغات در دنیای امروز محسوب می شود. اغلب برندها فعالیت چشمگیری در پلتفرم های آنلاین مانند اینستاگرام و فیس بوک دارند. اگرچه شبکه های اجتماعی در اوج شهرت و محبوبیت قرار دارند، اما همچنان باید نسبت به اهمیت مدیریت سئو به شیوه سنتی توجه داشته باشیم. گوگل به عنوان موتور جست وجوی اصلی بسیاری از کاربران آنلاین روزانه 3.5 میلیارد نتیجه جست وجو در اختیار کاربران قرار می دهد. یکی از تکنیک های طلایی مدیریت مالی عدم سرمایه گذاری صرف بر روی یک حوزه خاص است. در مورد حضور در دنیای آنلاین هیچ برندی نباید تمام تمرکزش را بر روی شبکه های اجتماعی قرار دهد. مدیریت سئو به شیوه سنتی هنوز هم اهمیت دارد.

جلب ترافیک بیشتر به سایت رسمی برند یکی از اهداف قدیمی و همچنان مهم برای برندها در زمینه مدیریت سئو محسوب می شود. بسیاری از برندها نسبت به اهمیت رتبه برتر سایت برندشان در جست وجوهای گوگل بی توجه هستند. این امر موجب شناخت هرچه کمتر کاربران از برند موردنظر خواهد شد. به این ترتیب در عمل سرمایه گذاری آنها بر روی شبکه های اجتماعی نیز تا حد زیادی بی فایده خواهد بود. ما باید در زمینه بازاریابی و تبلیغات به گونه ای متوازن عمل کنیم. در غیر این صورت هزینه های ما بی فایده خواهد بود.

وقتی صحبت از مدیریت سئو می شود، باید یک فرآیند بلندمدت را مدنظر داشته باشیم. اشتباه بسیاری از برندها تلاش برای دستیابی به نتایج دلخواه در مدت زمان کوتاه است. این امر تقریبا غیرممکن است بنابراین ما باید برنامه ای دقیق و مناسب برای پیشبرد اهداف مان در مدت زمانی طولانی داشته باشیم. در غیر این صورت تلاش های ما فقط در بازه های زمانی کوتاه نتیجه بخش خواهند بود. همچنین باید به اهمیت مدیریت سئو در افزایش بازدید کاربران از اکانت رسمی برندمان در شبکه های اجتماعی نیز توجه داشته باشیم. بسیاری از کاربران شبکه های اجتماعی از طریق جست وجوی برندها در گوگل اقدام به بازدید از اکانت آنها می کنند. به این ترتیب با بی توجهی به مدیریت سئو بخش قابل توجهی از شانس ما برای بازاریابی بهتر کاهش خواهد یافت.

صرف نظر از بحث مدیریت سئو باید به طراحی سایت به گونه ای جذاب نیز توجه داشت. صفحه نخست یک سایت برای مخاطب اهمیت بسیار زیادی دارد. امروزه الگوریتم گوگل در زمینه طبقه بندی سایت ها معیارهای متعددی را مدنظر قرار می دهد. یکی از معیارهای موردنظر میزان رضایت کاربران در زمینه بازدید قبلی از سایت مان است. این امر با میانگین زمان حضور کاربران در سایت ها سنجیده می شود بنابراین ترک سریع یک سایت نشانه عدم رضایت کاربران از طراحی سایت یا محتوای آن خواهد بود. در هر دو شرایط رتبه سایت موردنظر افت قابل توجهی خواهد داشت.

2. استخدام افراد نامناسب

شروع یک کسب و کار موفق بدون استفاد از افراد حرفه ای و کاربلد امکان ناپذیر است. برندهای بزرگ همیشه بر استعداد و توانایی کارمندان شان تکیه دارند. این امر پیشرفت مداوم و دستیابی به اهداف را امکان پذیر می کند. هزینه استخدام افراد نامناسب برای برند بسیار بیشتر از پرداخت حقوق و مزایا بدون دریافت نتیجه دلخواه است. یک گروه از کارمندان در جایگاه نامناسب علاوه بر ناتوانی در زمینه ارائه عملکرد مناسب از نظر روحی نیز دچار مشکل می شوند بنابراین استخدام افراد نامناسب فقط معطوف به عدم توانایی آنها یا سطح پایین مهارت شان نیست. گاهی اوقات برندها از نیروی کار حرفه ای در بخش های غیرمرتبط با تخصص آنها استفاده می کنند. در این شرایط کاهش کیفیت کاری آنها امری طبیعی خواهد بود.

براساس مطالعه موسسه The Balance میانگین هزینه استخدام کارمندان نامناسب برای برندها نزدیک به 4 هزار دلار است. بدون شک برای یک کسب و کار تازه تاسیس این مقدار هزینه بسیار زیاد است بنابراین با پرهیز از استخدام کارمندان نامناسب در کسب و کارمان امکان فعالیت بهتر برای ما فراهم خواهد شد. یکی از نکات مهم در این میان استفاده از فرآیندهای استخدامی مناسب است. منظور من در اینجا استفاده از مصاحبه های استخدامی با حضور مدیران ارشد شرکت است. به این ترتیب ما پیش از استخدام افراد به اموری فراتر از نکات مندرج در رزومه شان توجه خواهیم کرد. در فرآیند گفت وگو امکان فهم نکات مهم در زمینه روحیه افراد و میزان انطباق شان با شرایط شرکت فراهم می شود. به این ترتیب ما توانایی ایجاد گروه های کارمندان با ویژگی های موردنیاز شرکت را خواهیم داشت.

مزیت اصلی استفاده از جلسه های استخدامی، علاوه بر یافتن نیروی کار مناسب شرکت، کاهش هزینه های ناشی از استخدام افراد نامناسب است. به این ترتیب شرکت ما در ابتدای راه کسب و کار عملکرد متوازن و بهتری از خود ارائه خواهد کرد.

مطلب مرتبط: اشتباهات مالی متداول کارآفرینان

3. برندسازی غیرتاثیرگذار

برندسازی یکی از بخش های مهم فرآیند بازاریابی هر شرکتی محسوب می شود. امروزه اغلب شرکت ها نیازمند چهره ای جذاب برای جلب نظر مخاطب هدف هستند. در این زمینه هیچ چیز به اندازه برندسازی به کسب و کارها کمک نمی کند. سالانه هزینه های بسیار زیادی از سوی شرکت های مختلف در این زمینه انجام می شود. نکته جالب اینکه اغلب فرآیندهای برندسازی با ناکامی مواجه می شوند. برندسازی در حالت ایده آل باید موجب جلب توجه مخاطب هدف شود. این امر نیازمند هزینه مالی نسبتا سنگینی برای شرکت های تازه تاسیس است بنابراین ناکامی در دستیابی به اهداف در این زمینه بار سنگینی بر روی دوش کسب و کارها خواهد بود.

توصیه من در این بخش تلاش برای ایجاد تیم های برندسازی تاثیرگذار است. این امر به فرآیند برندسازی ما هویت و جایگاه منحصر به فردی می دهد. اشتباه بسیاری از کارآفرینان پیگیری فرآیند برندسازی در قالب زیرمجموعه سایر فعالیت هاست. به این ترتیب برندسازی هیچ گاه هویت مستقلی پیدا نمی کند. این امر بیانگر اهمیت کمتر برندسازی در نگاه کارآفرینان است. توصیه من تلاش برای بهبود وضعی از طریق توجه بیشتر به برندسازی و در صورت امکان تشکیل تیم برندسازی در شرکت است.

فرآیند برندسازی دارای پیچیدگی های زیادی نیست. متاسفانه امروزه برخی از کارآفرینان بی جهت این فرآیند را دشوار می کنند. هدف اصلی در اینجا دسترسی به مخاطب هدف است. در این راستا باید هویت برندمان را به خوبی تعریف کنیم. این امر شامل بیان دلیل حضورمان در عرصه کسب و کار می شود. همچنین انتخاب ارزش های مناسب برای برندمان کمک شایانی به جلب توجه مخاطب هدف می کند. به این ترتیب برند ما توجه بیشتری از مخاطب هدف جلب خواهد کرد.

گام نهایی در زمینه برندسازی که از همه اهمیت بیشتری دارد، انتخاب نام مناسب است. بسیاری از برندها نسبت به این امر توجه کافی ندارند. به همین خاطر هرگز نام مناسبی برای برندشان انتخاب نمی کنند. یک نام جذاب همیشه در ذهن مخاطب هدف باقی خواهد ماند. به عنوان تمرینی مناسب به نام برندهای مطرح نگاه کنید. این نام ها توانایی جلب توجه مخاطب را دارد. همچنین آنها تا مدت زمان زیادی در یاد افراد باقی خواهد ماند. یک نام مطلوب باید چنین کارکرد و توانایی داشته باشد در غیر این صورت به سرعت از ذهن مخاطب هدف پاک می شود.

4. فقدان بودجه اضطراری

هر چقدر هم که فعالیت برند ما دقیق و مناسب باشد، بازهم احتمال وقوع خطا و مواجهه با شکست وجود خواهد داشت. بسیاری از شرکت ها در سال های اولیه فعالیت شان با مشکلات مالی و شکست های متعدد مواجه می شوند. متاسفانه اغلب برندها در همان سال های اولیه ورشکست و از بازار کسب و کار خارج می شوند. این امر ناشی از عدم برنامه ریزی مالی مناسب برای مواجهه با مشکلات مالی احتمالی است. به این ترتیب برند ما توانایی مدیریت مالی به منظور ادامه حضور در دنیای کسب و کار را از دست می دهد.

مواجهه با بحران مالی برای هر برندی رخ می دهد. نکته مهم در این میان برنامه ریزی و آمادگی برای مواجه شدن با چنین بحران هایی است. برندهای بزرگ همیشه بودجه اضطراری برای مواجهه با چنین بحران هایی دارند. به این ترتیب توانایی آنها برای مدیریت بحران با کسب و کارهای کوچک قابل مقایسه نیست. نکته مهم در اینجا تلاش برای تهیه بودجه هایی کلان مانند کسب و کارهای بزرگ نیست، بلکه پس انداز مقدار مشخصی از درآمد برند به منظور عدم مواجهه با ورشکستگی است. بحران های مالی مربوط به برندهای کوچک به طور معمول دامنه وسیعی ندارند. به همین خاطر با مقدار اندکی از بودجه اضطراری نیز امکان مدیریت آنها وجود خواهد داشت.

مطلب مرتبط: اشتباهات مدیریتی و راه حل هایی برای آنها

روزها و ماه های نخست حضور در دنیای کارآفرینی نگرانی و فشار خاص خود را دارد. بحث مدیریت مالی اغلب برای تمام کارآفرینان دشوار است. به همین خاطر در این مقاله به بررسی چهار اشتباه اصلی کارآفرینان تازه کار در این زمینه پرداختیم. توجه به این نکات و تلاش برای پرهیز از اشتباهات مشابه نقش انکارناپذیری در بهبود کیفیت و عملکرد برندها خواهد داشت.