این روزها بحث عدم تمایل نمایندگان برای عضو شدن در کمیسیون فرهنگی مجلس دهم در بین اهالی فرهنگ جای تعجب داشت. برای اهالی فرهنگ این عدم تمایل نگرانکننده بود. اگر پیش از این بازیگران، کارگردانها و به طور کل اهالی هنر در فضای مجازی از مردم خواستند در انتخابات مجلس دهم شرکت کنند، به عبارت دیگر شوق و ذوق برای انتخابات مجلس و از همه مهمتر برای کشورشان داشتند، به نظر میرسد که عدم علاقه نمایندگان به کمیسیون فرهنگی به عدم برنامه و علاقه آنها برمیگردد.
گواه این ادعا علاقه و اشتیاق نمایندگان برای حضور در دیگر کمیسیونهای مجلس بود. عدم استقبال از این کمیسیون به اندازهای بود که علی لاریجانی و علی مطهری برای عضویت در این کمیسیون پیش قدم شدند تا شوری در نمایندگان مجلس ایجاد کنند. حضور این دو و البته انتقاد و پیگیری رسانهها باعث شده که نمایندگان برای این کمیسیون پیشقدم شوند و سرانجام این کمیسیون تشکیل شد.
به نظر میرسد موضوع فرهنگ و مطالبات هنرمندان در دهمین دوره مجلس شورای اسلامی باید جدیتر از سوی نمایندگان مجلس پیگیری شود. چندی پیش بهروز غریبپور در یادداشتی اشاره کرد: «بازیگری که قریب به ۵۰ سال است شغل محسوب میشود در دوره آقای احمدینژاد از لیست مشاغل حذف شد و این کم نیست، که شما با جمعی همکاری کنید که شغلشان از نظر قانون به رسمیت شناختهنشده است.»
نکته دردناک همین است که هنر برای دولت جدی نبوده و البته باید خوشبین بود که اعضای جدید کمیسیون فرهنگی مجلس دهم، برای هنر و هنرمند دلسوز باشند و برخلاف دوره قبل که رودرروی هنرمندان و مدیران ایستادند این بار در کنار هنرمندان قرار بگیرند.
باید گفت تا وقتی که این وضعیت در هنر وجود دارد، طبیعی است که شرایط هنر و هنرمندان بهتر از این نمیشود. سال گذشته و امسال خبرهایی از کوچ بازیگران و کارگردانها به شبکههای بیگانه رسید. خبر خوبی نبود. خبری که لایههای پنهان آن نشان از عدم امنیت مالی و اقتصادی و به عبارت دیگر خبر از مشکلات معیشتی هنرمندانی داشت که سالهای سال بیکار در خانه بودند، نه بیمه بیکاری داشتند و نه چشمانداز روشنی برای آینده.
میتوان گفت که نقش آن سریالها برای بازیگران جذاب نیست و ارزش کار چندان بالا نیست که بازیگران و کارگردانها آن را نقطه عطفی در کارنامه هنری خود بدانند، شاید فقط یک شغل است و امرار معاشی برای امور روزمره طبیعی هر انسان. البته شاید روزنهای برای آینده نهچندان روشن که شاید در شبکههایی همچون جم سریالسازی و دوبله سریالهای ترکی و آمریکای لاتین ادامه داشته باشد که بتواند آینده آنها را تامین کند. آیندهای بهدور از خانه و خانواده.
باید گفت تا روزی که هنر دغدغه نمایندگان مجلس نشود، طبیعی است که شرایط هنر و هنرمندان به همین منوال باقی بماند. تا روزی که قانون اختصاص یک دهم درصد بودجه خرید آثار هنری نهادها در مجلس نهادینه نشود، نباید انتظار آینده روشنی برای هنرمندان تجسمی داشت.
تا روزی که بازیگری بهعنوان شغل شناخته نشود، کوچ هنرمندان به شبکههایی همچون جم و دیگر شبکهها و بازی در آثار سخیف ماهوارهای ادامه خواهد داشت.
تا روزی که مجلس قوانینی برای جلوگیری از لغو کنسرتهای موسیقی نداشته باشد، ورشکستگی اهالی موسیقی و تهیهکنندگان این حوزه جزو خبرهای عادی خواهد بود.
سالهای گذشته هنرمندان روزهای سختی را گذراندند. ممنوع الکاری، توقیف آثار و... اما همین هنرمندان در زمان انتخابات ریاست جمهوری دولت یازدهم و مجلس دهم به کمک دولت آمدند، چرا که به روزهای خوب امیدوار بودند و هستند. حال نوبت نمایندگان است که قدردان هنرمندانی باشند که به آنها امید داشتند و آنها را تنها نگذاشتند.
روزنامهنگار هنری