هر بار که از سفر بر میگردیم، قدری از مقصد سفر را از محل اقامت و فضای زیست موقت با خود به مبدا میآوریم؛ خاطرهای مانند یک دشت وسیع که زیر آب میرود، اما در مدت غرق شدن زیر اطلاعات جدیدتر، بلندترین نقاط آن همچنان در دریای بیکران یادها، جلوه میکنند. محل اقامت در مقصد سفر یک هتل باشد، یک مسافرخانه، یک چادر، خانه اقوام یا هرجای دیگر، آنچه از خود برای ما بر جای میگذارد، نقشی بر ذهن و بلکه دل گردشگران میاندازد که با «کیفیت فضایی» آن زیستگاه موقت رابطه مستقیم دارد. دو نظرگاه کلی درباره ادراک کیفیت فضا وجود دارد. یک نظرگاه مبتنیبر کمیت و وجوه مادی در ماهیت فضاست و غالبا «شکل» را مهمترین مشخصه فضا میداند. برای مثال فضای زندگی اسکیموها را فضای صوتیبویایی مینامند زیرا در محیط آنان به سبب یکنواختی نسبی مناظر نقش حس بینایی کاهش مییابد.
نظرگاه دیگر اغلب متوجه این معناست که ادراک فضا به زمینه فرهنگی و اعتقادی و حتی اقلیمی بستگی دارد. ادوارد تیهال، انسانشناس و پژوهشگر میانفرهنگی، در توضیح مختصات فضا بر ادراک فضا از طریق حواس پنجگانه تاکید دارد اما تلویحا اذعان میکند که ادراک فضا از طریق حواس از اموری چون فرهنگ و زبان و آیینها متاثر است. متفکران مسلمان نیز اغلب به اصالت عوامل کیفی در فضا معتقد بودهاند. برای مثال، شیخالرییس ابنسینا معتقد است مکان عبارت از چیزی است که چیزی دیگر در آن نهاده باشد یا بر آن تکیه کند. او میگوید: پس جایگاه جسم نه هیولاست (به معنای فلسفی آن) و نه صورت و نه بعد و نه خلأ.
توضیح این نکته ضروری است که امروزه اگرچه از عبارت «فضا» و «مکان» دو مفهوم دریافت میشود و این دو عبارت در دو معنای متفاوت به کار میروند، اما آنچه امروزه بهعنوان «فضا» شناخته میشود، مفهومی منتزعشده از مفهومی کلیتر است شامل بر مفهوم «فضا» و «مکان» که هر دو در ادبیات متفکران گذشته با عبارت «مکان» بیان میشود.
اگرچه اصالت عوامل کیفی فضا و همچنین فرهنگ، تاریخ و همه مولفههای موثر ذهنی را نمیتوان مورد تردید قرار داد اما باید توجه داشت که فضا صرفا ذهنی (سوبژکتیو) نیست. فضاهای مختلفی را میتوان مثال زد که افراد مختلف با شخصیتهای متفاوت از آن برداشت و تاثیر همانندی دارند و ادراک مشترکی میکنند. زیرا انسانها مشترکات روانی با یکدیگر دارند. برای مثال، فضای بزرگ و تاریکی را تصور کنیم که دیوارهای حجیم و فلزی و تیره رنگ و خشنی داشته باشد، هر که به این فضا وارد شود احساس خشونت و سنگینی میکند.
به این ترتیب، میتوان برای کیفیات فضایی یک مرتبت عینی (ابژکتیو) و یک مرتبت ذهنی قائل بود. این دومرتبه در دو مرتبه وجود آدمی، بهعنوان مدرک فضا، دو تاثیر متفاوت میگذارد. شاید بتوان اینگونه گفت که مرتبت عینی فضا بر ذهن تاثیر میگذارد و تاثیر مرتبت ذهنی فضا بر جنبهای از وجود آدمی است که ما آن را به نام «دل» میشناسیم؛ اگرچه این مدعا تحقیق و تدقیق بیشتری میطلبد. در سالهای اخیر توجه به هر دو وجه عینی و ذهنی فضا در طراحی اقامتگاههای گردشگران موجب پدیدآمدن نوع تازهای از اقامتگاه با نام «بوتیک هتل» شده است. بوتیکهتلها، هتلهایی هستند که به خاطر ویژهبودن «سبک» هنری و معماری خود در خاطرهها –ذهنها یا دلها- باقی میمانند. بوتیکهتلها معمولا کوچکتر از گراندهتلها هستند و لوکس بودن هدف اصلی آنها نیست؛ بلکه خود، هدفاند.
سبک (Style)، تفاوت (Distinction)، جذابیت (Attraction) و صمیمیت (Intimacy) کلیدواژههایی هستند که در طراحی معماری یک بوتیک هتل در نظر گرفته شده است. مشتریان معمولا به ناچار به یک هتل استاندارد مراجعه میکنند در حالی که مسافرانی که به بوتیکهتل میآیند، آن را از قبل انتخاب کردهاند. هر بوتیک هتل تم (Theme) خاصی را برای خود انتخاب میکنند و سعی دارند تا این تم به شکلهای مختلفی در نقاط دیگر تکرار شود. به طوری که حتی برای مشتری دائم خود نیز همیشه تازگی داشته باشد. برای مثال، هتل لایبرری در نیویورک یک طیف از تمهای خاص از عاشقانه (Romance) تا موسیقی را در تکتک اتاقهای مهمانپذیر خود پیاده کرده است.
برخی هتلها یک فضای تاریخی را بهعنوان ساختمان انتخاب کردهاند، در حالی که برخی طراحیهای تازه متولد شده مدرن را با تلفیقی از عناصر تاریخی برای تاثیر بیشتر به کار میگیرند. در ایران نیز برای نخستین بار هتل بینالمللی لالهکندوان، بهعنوان نخستین هتلبوتیک در اسفند ۱۳۸۵ مورد بهرهبرداری قرار گرفت. این هتل، سومین هتل صخرهای دنیا است که در روستای تاریخی کندوان، واقع در ۶۲ کیلومتری جنوب غرب تبریز احداث شده است. اما باید توجه داشت که نماد اینگونه هتلها علاوه بر خاصبودن سبک معماری آنها، کیفیت سرویسدهی نیز است. بوتیکهتلها هرگز کمیت را بر کیفیت مقدم نمیدانند و بیش از همه چیز درصدد آن هستند که گردشگر ارتباطی دلپذیرتر و رودررو با گردانندگان هتل داشته باشد؛ ارتباطی که بر جان گردشگر نقشی بیش از کالبد بنای هتل میاندازد.
* کارشناس ارشد حفاظت از آثار تاریخی و فرهنگی