اغلب اوقات بزرگترین مانع ما برای اندوختن ثروت خودمان هستیم. اما جالب است بدانید که یک فاکتور دیگر هم میتواند بر میزان توانایی ما برای ثروتمند شدن اثر بگذارد. فاکتوری که اگرچه در کنترل ما نیست اما بر توانایی برای پولدار شدن اثر میگذارد. این فاکتور زبان مادری ما است.
این را کیت چن، اقتصاددان رفتاری و استاد اقتصاد مدرسه مدیریت اندرسون در دانشگاه UCLA آمریکا میگوید. این استاد دانشگاه با انجام پژوهشهایی در مورد ارتباط زبان مادری و پولدار شدن به نتایج جالبی رسیده است. او نسبت به آمارهای منتشر شده از سوی سازمان همکاری اقتصادی و توسعه (OECD) درباره میزان پسانداز 34 کشور عضو کنجکاو شد و به بررسی رفتار این کشورها پرداخت که آمارهایشان با هم مقایسه شده بود. در حالیکه ثروتمندترین و صنعتیترین کشورهای جهان ویژگیهای مشترک زیادی داشتند، نرخ پساندازشان به شکل عجیبی با هم متفاوت بود. در این مقایسه نرخ پسانداز بهصورت درصدی از تولید ناخالص ملی نشان داده شده است.
در این مقایسه کشورهایی چون لوکزامبورگ و کره جنوبی بین 35 تا 45درصد تولید ناخالص ملی شان را پسانداز میکنند، حال آنکه کشورهایی چون یونان بحران زده یا حتی انگلیس و آمریکا تنها بین 10 تا 20 درصد ثروت حاصل از تولید ناخالص ملی شان را پسانداز میکنند.
آقای چن اینگونه نتیجه میگیرد که زبان مادری در این تفاوتها نقش بازی میکند. در زبانهای گوناگون نحوه بیان یک رویداد در زمانهای مختلف، متفاوت است. در برخی زبانها، زبان آینده وجود ندارد، حال آنکه در بسیاری از زبانهای دیگر زمان آینده بهصورت مستقل و به شکل متفاوت از زمان حال و گذشته وجود دارد. به سخن دیگر زمان حال و آینده در برخی زبانها بهصورت یکسان بیان میشود. برای نمونه، اگر درباره آب و هوا در زبان انگلیسی صحبت کنید، از سه شکل فعلی متفاوت برای بیان گذشته، حال و آینده استفاده میکنید. در زبان فارسی هم اوضاع به همین ترتیب است: «دیروز باران بارید»، «اکنون باران میبارد»، «فراد باران خواهد بارید». میبینید که این جملات بسته به زمان وقوع با سه شکل مختلف بیان میشوند.
چن اینگونه ادامه میدهد: «در انگلیسی برای بیان جمله موظف هستید از نظر دستوری تفکیک قائل شده و زمان حال و آینده را به دو شکل متفاوت بیان کنید. در واقع برای اینکه یک انگلیسی متوجه حرف شما بشود باید زمانهای حال و آینده را بهصورت دو شکل دستوری متفاوت از هم صحبت کنید.»
اما در زبانهایی چون آلمانی یا ژاپنی نیازی به تفکیک قائل شدن میان شکل دستوری گذشته، حال و آینده نیست. این در حالی است که اگر بخواهید یک جمله آلمانی یا ژاپنی را به انگلیسی یا فارسی ترجمه کنید، باید سه شکل دستوری مختلف را برای گذشته، حال و آینده به کار ببرید. براساس اظهارات این اقتصاددان با توجهکردن به این تفاوت ظریف میان زبانهای گوناگون میتوان توضیح داد که چرا کشورهایی چون آمریکا کمتر از سایر کشورهای عضو سازمان OECD پسانداز دارند.
به اعتقاد آقای چن، آینده در ذات خود مفهوم «فاصله» را القا میکند و به همین دلیل، پسانداز پول در آن سختتر مینماید. آن روی سکه اما زبانهایی است که حال و آینده در آنها معنا ندارد و هر دو حالت زمانی به یک شکل بیان میشود. در این زبانها انگار که این مفهوم فاصله برداشته شده و حال و آینده اهمیتی یکسان مییابند. آقای چن تئوریاش را بیشتر آزمایش کرد تا از آن مطمئن شود. او به دنبال دادههای بیشتری در سایر کشورهای جهان رفت. دادههای بهدست آمده از دیگر کشورها تئوری اولیه را تایید کرد.
او دراین باره گفت: «در دنیا کشورهای بسیار زیادی هستند که شکل دستوری حال و آینده در زبانشان تفاوتی باهم ندارند. وقتی دادههای به دست آمده از همه این کشورها را با هم مقایسه میکنید، به این نتیجه بسیار جالب میرسید که مردم در همه این کشورها پساندازکنندههای بهتری نسبت به کشورهایی هستند که آینده برای شان مفهوم فاصله را تداعی میکند.»
جالب است بدانید که این تئوری در رفتارهایی فراتر از پسانداز پول از جمله سیگار کشیدن هم خود را نشان میدهد. آنطور که آقای چن میگوید، سیگار کشیدن برای کسانی که حال و آیندهشان یکی است پساندازی منفی به شمار میآید. چن ادامه میدهد: «اگر پسانداز را دردی در نظر بگیریم که افراد به امید آیندهای لذت بخش، در زمان حال تحمل میکنند، سیگار کشیدن درست برعکس پسانداز است.» بر همین اساس چن اینگونه نتیجه گرفت که در کشورهایی که شکل دستوری زبان در زمان حال و آینده با هم تفاوت دارد، احتمال سیگار کشیدن مردم حدود 25درصد کم میشود.