یکی از مواردی که از سوی فعالان بازار سرمایه معمولاً کمتر به آن اهمیت داده شده یا حتی نادیده گرفته میشود، مفهوم ریسک یک سرمایهگذاری در کنار بازده مورد انتظار از آن است. در این نوشتار سعی شده سرمایهگذاران ابتدا با مفهوم ریسک آشنا شده و سپس با تشریح رابطه آن با بازدهی هر دو مفهوم ریسک و بازده برای سرمایهگذاران ملموستر باشد. در یك تعریف بسیار ساده، ریسك، احتمال محقق نشدن پیشبینیهاست.
برای مثال، فرض كنید قیمت سهام شركت (الف) در حال حاضر 100 تومان است. شما پیشبینی میكنید كه قیمت سهام این شركت در ماه آینده به 120 تومان برسـد و براساس این پیشبینی، اقدام به خرید سهام میكنید. در اینجا دو حالت ممكن است رخ دهد: یا سهام مزبور در ماه آینده به 120 تومان یا بالاتر از آن میرسد كه در این صورت شما ریسك سرمایهگذاری را با موفقیت پشتسر گذاشتهاید و به اصطلاح ریسك سرمایهگذاری شما صفر بوده است یا اینكه پیشبینی شما محقق نمیشود و سهام آن شركت با قیمتی كمتر از آنچه پیشبینی كرده بودید، به فروش میرسد. مثلا در ماه آینده قیمت سهام مزبور به 110تومان میرسد. در این صورت پیشبینی شما با 50 درصد عدمموفقیت همراه بوده است. بنابراین، تعریف دیگر ریسك، احتمال عدم موفقیت است. هر اندازه احتمال عدم موفقیت در سرمایهگذاری بیشتر باشد، اصطلاحا ریسك سرمایهگذاری بیشتر خواهد بود. بنابراین، با دقت در مفهوم ریسك میتوان به دو نكتـه اساسی پی برد:
1- پیشبینی صحیح نقش بسیار زیادی در كاهش ریسك سرمایهگذاری دارد.
2- چون لزوما همواره پیشبینیها بهطور كامل منطبق بر واقعیت نخواهد بود، لذا فردی كه قصد دارد با خرید سهام در بورس سرمایهگذاری كند، بایـد توانایی پذیرش ریسك را داشته باشد.
اما در كنار مفهوم ریسك، مفهوم دیگری نیز همواره در ادبیات سرمایهگذاری مورد استفاده قرار میگیرد؛ مفهومی به نام بازده. منظور از بازده، درآمد حاصل از سرمایهگذاری است. فردی كه سهامی را خریداری میكند، از دو محل، كسب درآمد میكند: اول دریافت سود نقدی سالانه و دوم، درآمد ناشی از افزایش قیمت سهام. مجموع این دو را بازده میگویند.
مثلا فرض كنید فردی، سهام شركتی را به قیمت 150 تومان خریداری میكند. اگر این شركت در پایان سال، به ازای هر سهم، 15 تومان سود نقـدی به سهامدارانش بدهـد و قیمت سهم هم در پایان سال، به 195 تومان برسد، بنابراین بازده سرمایهگذاری فرد در مجموع 40درصد بوده است، 10 درصد بازده ناشی از دریافت سود نقدی و 30درصد بازده ناشی از افزایش قیمت سهام.
فرض كنید شما به جای خرید سهام یك شركت، اوراق مشاركت را از بانك خریداری كردهاید و نرخ سود سالانه اوراق مشاركت هم 20 درصد تعیین شده، مشخص است كه بازده سرمایهگذاری شما در یك سال از طریق اوراق مشاركت 20 درصد خواهد بود. در واقع، در اوراق مشاركت، برخلاف سهام، قیمت خود اوراق مشاركت ثابت است و سرمایهگذار، فقط سود ثابتی را در فواصل زمانی تعریف شده دریافت میكند.
سوالی كه مطرح میشود این است كه چرا باید یك نفر سهامی را خریداری كند كه 40 درصد بازده دارد ولی فرد دیگری به 20درصد بازده راضی میشود؟ اگر از شما چنین سوالی را بپرسند، چه جوابی دارید؟ احتمالا پاسخ میدهید: از كجا معلوم كه سهام شركت موردنظر، حتماً 40درصد بازدهی داشته باشد؟ - اگر قیمت سهم برخلاف پیشبینیها، به 195 تومان نرسید، چه میشود؟ - اگر شركت سود نقدی كمتری از مقدار پیشبینیشده توزیع كرد، تكلیف چیست؟ - خرید اوراق مشاركت، حداقل این تضمین را دارد كه قطعاً 20 درصد بازدهی به دست خواهد آمد و پاسخهایی از این دست.
اما با وجود همه این تردیدها، بسیارند سرمایهگذارانی كه ترجیح میدهند بهجای دریافت بازدهی 20درصدی بدون تحمل ریسك، ریسك بیشتری را متحمل شوند و در ازای پذیرش این ریسك، بازدهی بیشتری بهدست آورند. به همین علت است كه به بازده، پاداش ریسك هم میگویند؛ یعنی كسب بازدهی بیشتر، در ازای پذیرش ریسك بیشتر و كسب بازدهی كمتر، در ازای پذیرش ریسك كمتر.
رابطه ریسک و بازده
بین ریسك و بازده، رابطه مستقیمی وجود دارد، به این معنا كه پذیرش ریسك بیشتر از سوی یك سرمایهگذار، به معنای انتظار وی برای كسب بازدهی بالاتر است و در مقابل، پذیرش ریسك كمتر از سوی سرمایهگذار، به معنای آن است كه وی، به كسب بازدهی پایینتر نیـز رضایت دارد. توجه داشته باشید كه همه تصمیمات سرمایهگذاری براساس روابط میان ریسك و بازده صورت میگیرد؛ زیرا از یكسو سرمایهگذاران بهدنبـال حداكثـر كردن بازده خود از سرمایهگذاری هستند و از سوی دیگر، به علت شرایط عدم اطمینـان كه بر بخش عمدهای از فضای سرمایهگذاری حاكم است، با ریسك مواجهاند.
با این اوصاف، آنچه بسیار اهمیت دارد، این است كه سرمایهگذار براساس میزان ریسكپذیری خود، گزینههای مناسب را برای سرمایهگذاری انتخاب كند. افرادی كه تحمل پذیرش ریسك را دارند، میتوانند مستقیما اقدام به خرید سهام كنند ولی به كسانی كه تحمل پذیرش ریسك را ندارند، توصیـه نمیشود كه مستقیماً سهام بخرند، چون قیمت سهام همواره در حال نوسان است و سود تضمین شدهای به آن تعلق نمیگیرد. برای چنین افرادی سرمایهگذاری بدون ریسك مناسب است كه نمونه آن میتواند خرید اوراق مشاركت باشد. سود اوراق مشاركت به فرد پرداخت میشود و هیچگونه ریسكی نسبت به كاهش سود یا از دست رفتن اصل سرمایه وجود ندارد.
بنابراین شاید بتـوان گفت اولین و مهمترین گام برای سرمایهگذاری در بورس، شناخت كافی از ویژگیهای فردی و تصمیمگیری براساس این ویژگـیهاست. نمودار زیر رابطه بین ریسك و بازده مورد انتظار یك سرمایهگذار را نشان میدهد. دایره سبـز، بیانگر زمانی است كه این سرمایهگذار، تمایل به پذیرش هیچ میزان ریسكی ندارد. این نمودار نشان میدهد كه فرد مذكور در شرایط عدمپذیرش ریسك، انتظار دارد حداقل 20 درصد بازدهی به دست آورد. فرد در این حالت ممكن است به خرید اوراق مشاركت روی بیـاورد.
دایره نارنجی، شرایطی را نشان میدهد كه فرد مذكور، حاضر به پذیرش مقداری ریسك شدهاست، در این حالت، وی انتظار خواهد داشت كه حداقل 40 درصد بازدهی، بهدست آورد، یعنی 20 درصد بازدهی بیشتر از حالتی كه هیچگونه ریسكی متحمل نشده بـود. اما دایره قرمز، بیانگر شرایطی است كه فرد مذكور حاضر شده است ریسك بسیار بیشتری را بپذیرد، در چنین شرایطی، وی انتظار دارد پاداش مناسبی در ازای پذیرش این میزان ریسك دریافت كند، بنابراین حداقل بازدهی مورد انتظار وی، 60 درصد خواهد بود. این نمودار به خوبی نشان میدهد كه چگونه افراد پس از درك كامل و واقعبینانه نسبت به ویژگیهای فردی و میزان ریسكپذیری خود، میتوانند شیوه مناسب را برای سرمایهگذاری انتخاب كنند.