داشتن یک ارتش قوی برای هر کشوری غالبا به این بستگی دارد که اقتصاد آن کشور چقدر قوی باشد.البته اوضاع در کره شمالی کمی متفاوت است. در این کشور به ازای هر شهروند بیشتر از هر کشور دیگری سرباز وجود دارد. در واقع از جمعیت 25 میلیون نفری این کشور 1/2 میلیون نفر نیروی ارتش هستند.این کشور همچنین دارای یک زرادخانه عظیم و دهها کلاهک هستهای است. کرهشمالی سالانه 3 میلیارد دلار خرج برنامه اتمیاش میکند که شامل پرتابگرهای موشک و آزمایشهای هستهای است.هستهای شدن کره شمالی از سال 2006 شروع شد و فعالیتهای این کشور در این زمینه همچنان ادامه دارد.همه اینها درحالیاست که اقتصاد این کشور مخوف مثل چهره رهبرش چندان بانشاط نیست.
از کره شمالی اطلاعات اقتصادی چندانی در دسترس نیست چون سرکوب زیادی در این مورد وجود دارد اما تا آنجا که اطلاعات به بیرون درز کرده، از دهه 1950 تا 1970، اقتصاد این کشور از کره جنوبی پیشی گرفت، اما امروزه اوضاع اقتصاد کرهشمالی اصلا قابل مقایسه با همتای جنوبیاش نیست.
سرانه تولید ناخالص داخلی در کره شمالی تنها یکچهلم کره جنوبی است که طبق برآورد سازمان ملل رقم بسیار جزئی 600 دلار در سال را نشان میدهد. یکی از مهمترین دلایل اوضاع نابسامان اقتصادی کره شمالی، سیاستهای کیم جونگ اون است.
موسسه Asan یک موسسه آمریکایی است که بهتازگی مقالهای درباره کرهشمالی منتشر کرده است. در این مقاله سعی شده تا میزان وخامت حال اقتصاد کره شمالی برآورد شود.
این گزارش میگوید که سرانه صادرات سال گذشته کره شمالی بیشتر از میزان اوج صادرات این کشور در اواخر دهه 1970 نبوده است. این درحالیاست که سرانه واردات دوپنجم نسبت به آن زمان کمتر شده است. این عملکرد به نوشته نویسنده این مقاله برای کشوری که نه درگیر جنگ است و نه دولتی شکستخورده دارد، ضعیف است.
پس کجای کار اشتباه است؟ فروپاشی شوروی سابق که کره شمالی از آن نفت و تجهیزات ارزان میخرید، قطعا در دهه 1990 ضربه بزرگی به کره شمالی زد. همچنین آب و هوای بد و اقتصاد مبتنی بر کشاورزی که در دهه 1990 از هم پاشید، کشور را به سمت قحطی برد. این قحطی منجر به مرگ صدها هزار نفر در کره شمالی شد. از سوی دیگر تحریمهای بینالمللی به دلیل آزمایش بمب اتم در این کشور بر مشکلات ساکنان شمالی شبهجزیره کره افزود.
بزرگترین مشکل از نظر این مقاله اما فضای بسیار بد کسبوکار است. فضای کسبوکار در کرهشمالی حتی از کشورهای بحرانزدهای چون کوبا، ونزوئلا و زیمبابوه هم بدتر است. در فضای کسبوکار این کشور هیچ حقوق مشخص یا قانون روشنی وجود ندارد، هیچ تجارتی در بخش خصوصی انجام نمیشود و پول این کشور در معرض مصادره است. در سال 2009 دولت با اعلام اینکه اسکناسهای قدیمی نامعتبر هستند، پسانداز تاجران کسبوکارهای کوچک را از بین برد.
یکی از ویژگیهای مهم رکود اقتصاد کرهشمالی، مقدار کمکهای خارجی است که با رکود همراه شده است.
کره شمالی پیشینهای طولانی در رد کردن کمکهای دیگران داشته است. شوروی، آمریکا، کرهجنوبی و اخیرا چین کشورهایی بودند که کمکهایشان از سوی کرهشمالی رد شده است. کل میزان این انتقالها قابل اندازهگیری نیست اما برآوردهها نشان میدهد که مجموع کمکهای دو حامی بزرگ کره شمالی یعنی روسیه و چین بین سالهای 1960 تا 2013 باید حدود 45 میلیارد دلار به پول امروز باشد.
این پول میتوانست به کیم، رهبر این کشور کمک کند تا کشورش را بسازد، ارتش را تجهیز کند، سیاستهای مخفیاش را پیش ببرد و مواد مورد نیاز را برای آزمایشهای هستهای هم بهدست آورد. اما به اعتقاد راجر فرانک، اقتصاددان دانشگاه وین، افزایش عرضه ارز به ایجاد بازارهای غیررسمی برای موادغذایی و تجهیزات و امکانات گوناگون کمک کرده است.
این بازارهای سیاه اگرچه سیاه هستند اما خوشخیمترین اتفاق بازار کرهشمالی در چند سال اخیر بوده است. زندگی بسیاری از مردم کره شمالی حالا به این بازارها بستگی دارد. دولت معمولا چشمهایش را به روی سیستم مرکزی برنامهریزی برای تقسیم کالا میبندد تا اینکه این سیستم کلا از کار بیفتد.
درهمینحال معدود سرمایهگذاران خارجی که شجاعت پا گذاشتن در کرهشمالی را دارند باید با دولت غیرقابلپیشبینی این کشور روبهرو شوند؛ دولتی که هرلحظه اراده کند با قانون تازهای با مردم و حتی سرمایهگذاران خارجی برخورد میکند.
اکنون چین تنها شاهراهی است که برای کره شمالی باقی مانده است. بسیاری از محصولاتی که در بازارهای سیاه کره شمالی فروش میروند، چینی هستند. سال گذشته کره شمالی بیش از یک میلیارد دلار مواد معدنی به چین فروخت که بیشتر آن زغالسنگ بود.
اقتصاد چین اگر رو به افول رود و قیمت زغالسنگ پایین بیاید، کرهشمالی از این منظر آسیب میبیند.کرهشمالی اما برای این مشکل یک راهحل دارد. این کشور اساسا اندک منابعی را هم که دارد در اختیار ارتش خود قرار میدهد و مهم برایش داشتن یک ارتش قوی است تا بتواند با تهدیدات خارجی مقابله کند.