کارهای هم را میشناسند اما دلیلی ندارد همدیگر را دیده باشند. همکارند و همه کارهایشان را روی یک سایت نمایش میدهند، کارشان این است که فکرشان را روی هم بگذارند، خلاقیتشان را رو کنند و چیزی بسازند. بقیه کار با سایت کسبوکار اجتماعی است که برایشان مشتری جذب میکند و به کارشان رونق میدهد. بعد از سود کار دوباره دیگران را به چرخه کار اضافه و کارشان را معرفی میکند.
کسبوکارهای اجتماعی مدلی برگرفته از یک نظریه اقتصادی اجتماعیاند که شبکههای اجتماعی هم به توسعه آنها کمک کردهاند اما در ایران هنوز سابقه چندانی ندارند. فائزه درخشانی یکی از موسسان سایت دستادست که خود را نخستین سایت کسبوکار اجتماعی آنلاین در ایران معرفی میکند، معتقد است سود اقتصادی در اولویت این نوع کسبوکار نیست، بلکه هدفی اجتماعی را دنبال میکند.
ایدهای برای مسائل اجتماعی
درخشانی درباره ایده آغاز کسبوکار اجتماعی آنلاین به «فرصت امروز» میگوید: «من خودم نخستینبار با خواندن کتاب «جهانی بدون فقر» نوشته محمد یونس با کسبوکار اجتماعی آشنا شدم. او جایزه نوبل را به خاطر ایده «اعتبارات خرد» گرفته بود و در بنگلادش که مردم فقیری دارد با تاسیس بانک فقرا توانست چندین میلیون نفر را از فقر نجات دهند. نتیجه کارهای او خیلی جالب بود. در واقع ایدهاش را از روشهای دنیای اقتصاد برای حل مشکلات اجتماعی مطرح کرده بود و هدفی اجتماعی پشت آن داشت. در کل، کسبوکار اجتماعی هر کسبوکاری است که برای حل مشکلات اجتماعی طراحی شده باشد. یعنی سود این کسبوکارهای اجتماعی دوباره به خود کار بازمیگردد.»
سود بیشتر برای کار بیشتر
در این کسبوکارها هر چه سود بیشتری به دست بیاید، پول بیشتری وارد جریان تولید میشود و قرار نیست درآمدها میان افراد تقسیم شود. بلکه قرار بر این است که درآمدها دوباره به کار بیفتد و به تولید بیشتر منجر شود. بنابراین انگیزه راهاندازی کسبوکار اجتماعی برای موسسانش چه میتواند باشد؟ درخشانی در این باره میگوید: «انگیزه راهاندازی چنین کسبوکاری چندان جدا از اقتصاد نیست اما انگیزهای اقتصادی است که دغدغه اجتماعی هم دارد؛ این طور نیست که این کسبوکارها درآمدی برای کارکنانش نداشته باشد، بلکه بعد از آنکه به مرحله سوددهی رسید برای کارکنانش حقوق دارد. اما مهم این است که هزینهها از خود کار تامین شود. بنابراین تفاوت این کسبوکارها با برنامههای خیریه این است که باید خودش به جایی برسد که پایدارانه خود را اداره کند و تداوم یابد.»
او یکی از کسبوکارهای راهاندازی شده توسط محمد یونس را مثال میزند و توضیح میدهد: «مثلا در کسبوکاری که هدف آن تامین غذای سالم برای کودکان بنگلادشی بود، یک شرکت بزرگ همکاری کرد تا ماست غنیشده تولید شود. برنامه این بود که در سالهای مشخصی تولید ماست غنیشده به جایی برسد که هزینهاش از فروش خودش تامین شود و نیازی به کمک بیرونی نداشته باشد. در کسبوکاری که برای یک هدف اجتماعی فعالیت میکند، مازاد هزینهها دوباره برای خود کار صرف میشود. مثلا اگر سود کار 50میلیون شد، این سود بین افراد قسمت نمیشود بلکه دوباره به کار میافتد تا آدمهای بیشتری به آن وارد شوند.»
یک تجربه ایرانی
فروشگاههای مجازی بسیاری در سالهای اخیر فعال شدهاند و هنرمندان یا تولیدکنندگان دیگر را به کار میگیرند و محصولات آنها را میفروشند اما در یک کسبوکار اجتماعی آنلاین فروش آثار و تولیدات چه تفاوتی با فروشگاههای اینترنتی دارد؟ درخشانی در این باره میگوید: «اگر ما هم مثلا یک سایت صنایعدستی داشتیم که کارهای دستساز هنرمندان را بدون داشتن یک هدف اجتماعی میفروختیم، سود کار برای خودمان بود. در حالی که ما برنامههایی داریم تا به نفع جمعی برسیم. علاوه بر تولید ما به تدریج آموزش را از پاییز به کارمان اضافه خواهیم کرد. برنامه داریم بعد از رسیدن به سوددهی، وامهای خرد به تولیدکنندگان بدهیم تا بتوانند کارشان را شروع کنند؛ مثلا برای خرید ابزار. برنامههای دیگری هم برای حمایت از کارآفرینی خرد داریم. محصولاتی طراحی کردیم و روی سایت گذاشتیم که هر چقدر فروششان افزایش پیدا کند در ازایش ما زنان نیازمندی را که کار دیگری بلد نیستند آموزش میدهیم و وارد کار میکنیم. همه اینها کار ما را از فروشگاههای آنلاین متفاوت میکند.»
او درباره تاسیس سایت دستادست برای این اهداف میگوید: «ما تحقیقات و کارهایمان را از سال 92 شروع کردیم و مدتی آزمایشی کار کردیم. افتتاح رسمی فروشگاه آنلاین ما از دی ماه 93 بود. از آن زمان 3 بازارچه برگزار کردیم که چهارمین آن هم در پیش است. با تولیدکنندهها و سازمانهای توانمندسازی در 8 استان همکاری قطعی داریم و 2 استان هم بهزودی به ما میپیوندند. همکاری ما با آنها به این ترتیب است که مثلا یک سازمان توانمندسازی که با زنان روستایی منطقه زنجان کار میکند نیروهایش را به ما معرفی میکند تا ما محصولات آنها را روی سایت و در بازارچههایمان عرضه کنیم.»
تولیدکنندگان خلاق و سازندگان نیازمند
به گفته او کارکنان سایت و تولیدکنندگان کالاهایی که برای فروش عرضه میشود از دو گروه هستند؛ یکی کسانی که از سازمانهای توانمندسازی به سایت معرفی شدهاند و به کار نیاز دارند. گروه دیگر افراد خلاقی هستند که در خانه به شکل مستقل کار یا تلاش میکنند با نوآوری خود به تحقق اهداف این کسبوکار اجتماعی کمک کنند تا توجه بیشتری به آن جلب و فروش کالاهای آن بیشتر شود. نماد اعتماد از وزارتخانه صنعت، معدن و تجارت هم یکی از دستاوردهایی است که دستادست را برای مشتریانش قابل اعتماد کرده است. کالاهای عرضه شده طیفی از تولیدات از سوزندوزیهای ترکمنی، نمد، قلاببافی، بافتنی تا عروسکسازی و کارهای چرم و کیفهای پارچهای را در برمیگیرد. محصولاتی که در تمام کسبوکارهای اجتماعی ارائه نمیشوند اما سابقه تولید آنها در چنین کسبوکارهایی موفق بوده است.
درخشانی درباره نمونههای موفق این اقدامات در سایر کشورها توضیح میدهد: «نمونههای موفق زیادی در حیطههای مختلف تجربه شده است. مثلا در مکزیک کسبوکاری راهاندازی شده بود با این هدف که مردم بیشتر با کارهای هنری آشنا شوند. همه این بودجه را نداشتند که فیلم ببینند. بنابراین این گروه با همکاری شهرداری منطقه خود در محیطهای عمومی مثل پارکها فیلم پخش میکردند. هزینه این کار هم از اسپانسرها تامین میشد. گروه دیگری در ایتالیا بودند که از افرادی که سابقه بزهکاری داشتند دعوت میکردند تا آموزشهایی برای کارهای چوبی ببینند. بعد از فروش دستسازهای آنها هزینه دوره آنها را تامین میکردند. مشابه کار ما هم در دنیا تجربه شده است. گروههایی که تلاش میکنند با فروش صنایع دستی کسبوکاری اجتماعی راه بیندازند، در افغانستان، هند و... به وجود آمدهاند. در آمریکای لاتین هم این برنامهها بسیار موفق بوده است.»
تحقق آرزوهای بزرگ
موسسان سایت مثل هر کسبوکار اجتماعی دیگری به امید سودآوری آینده، کار را داوطلبانه آغاز کردهاند و آن طور که درخشانی میگوید، عدهای هم برای راه افتادنش بدون چشمداشت کمک کردهاند: «چون ما در حال انجام یک کار اجتماعی بودیم، خیلی از کسانی که برای راه افتادنش کمک کردند داوطلبانه کار کردند. برای همین هزینه مشخصی نشده که بشود آن را بهصورت واقعی برآورد کرد. برای ما مهم است که کار به پایداری برسد. بعد از آن میشود نیروهای استخدامی داشت و روال اداری و رسمی را راه انداخت.»
او میگوید چنین کسبوکارهایی یکی از راههای تحقق آرمانهای اجتماعی دور از دسترس است: «ما دلمان میخواهد این شیوه جدید کار بیشتر در جامعه جا بیفتد. به نظر ما خیلی مهم است که مردم بیشتری با این شیوه کار آشنا شوند. عده زیادی هستند که رویاهای بزرگی دارند و دلشان میخواهد کار مهمتری از کار روزانه معمولی انجام دهند و بتوانند به بهتر شدن اوضاع جامعهشان هم کمک کنند. این شیوه یکی از راههای تحقق این خواسته است.»