آنطور که مسئولان دفتر پنبه و دانههای روغنی وزارت جهاد کشاورزی اعلام کردهاند سطح زیر کشت پنبه در سال زراعی جاری با 17درصد کاهش نسبت به سال قبل، به 70هزار هکتار بالغ میشود. البته سطح سبز پنبه همواره از سطح زیر کشت کمتر است ولی چنانچه فرض کنیم در سال زراعی پیش رو، 70هزار هکتار پنبهکاری خواهیم داشت و با فرض برداشت متوسط دو تن وش پنبه از هر هکتار در سال زراعی جاری حدود 140هزار تن وش از مزارع پنبه کشور برداشت خواهد شد که باز هم با فرض کیل 32درصد (منظور استحصال 32 کیلو پنبه محلوج از هر 100 کیلو وش پنبه)، درسال جاری حدود 45هزار تن پنبه محلوج خواهیم داشت. این رقم حدود 40 تا 45درصد از نیازهای فعلی صنایع نساجی را تامین خواهد کرد و مابقی آن باید از طریق واردات تامین شود که با فرض قیمت جهانی دو دلار برای هر کیلو پنبه، نیاز ارزی واردات پنبه در سال زراعی جاری حداقل یکصدمیلیون دلار برآورد میشود.
براساس اظهارات مقامات سازمان پنبه، میانگین مصرف سالانه پنبه در صنایع نساجی در پنج سال اخیر بالغ بر حدود یکصدهزار تن بوده و بهطور متوسط سالانه حدود 50هزار تن نیز واردات داشتهایم. البته این در شرایط فعلی است که صنایع ریسندگی در کشور با تمام ظرفیت کار نمیکند و در غیراین صورت حداقل نیاز سالانه صنایع ریسندگی به الیاف پنبه حدود 150هزار تن تخمین زده میشود.
از طرفی براساس هدفگذاری وزارت صنعت، تولید نخ در سیستم پنبهای برای سال 1404 بالغ بر 500هزار تن پیشبینی شده که با فرض اینکه در 60درصد این هدفگذاری برای تولید نخ در سیستم پنبهای از الیاف پنبه استفاده شده باشد، به حدود 350هزار تن پنبه محلوج نیاز داریم. طبق اظهارات مسئولان سازمان پنبه، سطح زیر کشت پنبه در سالهای اخیر روندی کاهشی داشته و اگر با همین شتاب کاهش پیدا کند تا سال 1404 تقریبا سطح زیر کشت پنبه به نصف میزان فعلی یعنی حدود 35هزار هکتار خواهد رسید که حدود 25هزار تن پنبه محلوج خواهیم داشت و در سال 1404، واردات حداقل 325 هزارتن پنبه محلوج جهت تامین نیاز صنایع ریسندگی بر مبنای برنامه وزارت صنعت اجتنابناپذیر خواهد بود که برفرض افزایش قیمت پنبه به هر کیلو سه دلار تا ده سال آینده، حدود یکمیلیارد دلار ارزبری خواهد داشت. (قیمت امروز پنبه حدود متوسط دو دلار است).
در اینصورت و با توجه به هدف صادراتی 3میلیارد دلاری صنعت نساجی، پوشاک، کیف و کفش، از هماکنون میتوان حدس زد که تراز تجارت خارجی نساجی در سال 1404 هم منفی خواهد بود. سوال اینجاست که آیا وزارت جهاد کشاورزی با برنامههای توسعهای وزارت صنعت، معدن و تجارت هماهنگ است؟
با توجه به افزایش مصرف البسه پنبهای در جهان بهخاطر راحتی و سازگاری آن با بدن و عزم کشورهای تولیدکننده پنبه به ایجاد ارزش افزوده در داخل کشور و اجتناب از صادرات آن بهعنوان ماده اولیهای که میتواند در داخل هر کشوری اشتغال و ارزش افزوده ایجاد کند و نظر به اینکه پنبه محصولی است کشاورزی و افزایش تولید آن علیالخصوص با توجه به محدودیتهای منابع آبی در جهان با مشکلاتی روبهرو هستند به نظر میرسد واردات این حجم پنبه در 10 سال آینده بهراحتی میسر نباشد مضافا اینکه احتمال افزایش قیمت آن نیز به دلیل افزایش تقاضا و عدم امکان افزایش تولید آن متناسب با تقاضا متصور است. توجه داشته باشید کشور ازبکستان که در حال حاضر 90درصد پنبه مورد نیاز صنایع ریسندگی ما را تامین میکند درصدد توسعه صنایع نساجی و پوشاک خود بوده وبه احتمال قریب به یقین تا 10 سال آینده هیچ پنبه مازادی جهت صادرات نخواهد داشت و تمامی آن را در داخل کشور به ارزش افزوده تبدیل خواهد کرد. استراتژی سایر کشورهای تولیدکننده بزرگ پنبه نیز کم و بیش شبیه کشور ازبکستان است، بنابراین خوب است دفتر پنبه و دانههای روغنی وزارت جهاد کشاورزی هم برنامههای خود را برای افزایش سطح زیر کشت پنبه طی 10 سال آینده به منظور تامین پنبه مورد نیاز صنایع ریسندگی در سال 1404 بر مبنای هدفگذاری وزارت صنعت تدوین واعلام کند. تولید 350هزار تن پنبه محلوج با برداشت متوسط دو تن وش پنبه در هر هکتار در مجموع نیاز به 500هزار هکتار سطح زیر کشت پنبه دارد. آیا این مقدار زمین کشاورزی آماده برای کشت پنبه و آب مورد نیاز و وسایل و تجهیزات برداشت مکانیزه آن را در اختیار داریم؟ و آیا اصولا زمینهای کشاورزی بزرگی که بتوان بهصورت مکانیزه محصول را برداشت کرد در اختیار داریم؟ طبیعتا کاشت، داشت و برداشت یکمیلیون تن وش پنبه در فضایی به وسعت 500هزار هکتار (هفت برابر سطح زیر کشت پنبه امسال) در قطبهای تولید پنبه در کشور نظیر گلستان، خراسان و دشت مغان و... بهصورت سنتی و دستی امکانپذیر نیست و نیاز به واحدهای بزرگ کشت و صنعت و تجهیزات مکانیزه دارد که سرمایهگذاریهای سنگینی طلب میکند.
افزایش راندمان در برداشت محصول پنبه در واحد سطح از دیگرراهکارهای افزایش تولید و تامین نیاز صنایع ریسندگی در افق 1404 است که طرح و اجرای آن بر عهده متخصصان و کارشناسان دفتر پنبه کشور و واحدهای تحقیقاتی آن خواهد بود. بر فرض افزایش راندمان برداشت محصول پنبه از هر هکتار زمین کشاورزی از دو تن وش پنبه به سه تن طی 10سال آینده، باز هم حدود 350هزار هکتار (پنج برابر سطح زیر کشت پنبه امسال) زمین مستعد کشت پنبه و آب کافی در افق 1404 نیاز است. در خصوص این سوالات و بسیاری سوالات دیگر، کارشناسان محترم صنعت کشت پنبه باید اظهار نظر کنند. نیاز به سرمایهگذاریهای جدید بهمنظور احداث کارخانجات مدرن پنبه پاککنی به منظور تصفیه این حجم از وش پنبه از دیگر احتیاجات افزایش تولید پنبه داخلی است که برنامهریزی آن در مسئولیت وزارت صنعت بوده و بحث راجع به آن در حوصله این مقاله نیست و در فرصتی دیگر به آن خواهم پرداخت.
* کارشناس صنعت نساجی