برای تامین غذای کافی و حمایت از جمعیت روبهرشد جهان، اقتصاد جهانی نیاز مبرمی به تداوم در رشد دارد.آب یکی از اساسیترین و مهمترین فاکتورها برای تضمین رشد در آینده است. اما در عین حال این مایه حیات میتواند مهمترین مانع رشد نیز باشد. برای مثال، کسبو کارهایی که اکنون در مناطق دارای بحران آب قرار دارند، همین الان در خطر هستند. بنابراین سرمایهگذاران برای سرمایهگذاری بیش از هر چیز دیگر در فرآیند تصمیمگیری خود، به این توجه میکنند که آیا منطقه کشش تامین آب برای کسبوکار موردنظر را دارد یا خیر. با توجه به رویکرد این روزها به مدیریت آب، تنها رشد بسیار است که میتواند پایدار بماند. کسب دستاورد در کارایی و بهرهوری در مدیریت و استفاده از آب میتواند خطرات موجود را کاهش داده و امکان سطوح بالاتر رشد پایدار را فراهم آورد.
اما در این میان پرسشهای اساسی پیش میآید: چقدر بالاتر؟ این دستاوردها چقدر با شرایط حاضر فاصله دارند؟ و آیا ما میتوانیم به این درک برسیم که در روش فعلی برای دستیابی به رشد پایدار نهتنها نیاز به راهکارهای سبز است بلکه باید به فکر راهکارهای آبی هم بود؟ برای پاسخ به این پرسشها دو کار باید انجام داد: اول سنجش فشارهای موجود برای عرضه و تقاضا و دوم نگاه به روندهایی که در هر یک از این موقعیتهای فشارزا وجود دارد. فشارهای تقاضایی شامل رشد جمعیت و افزایش مواد غذایی است که نیاز به فشار زیاد آب دارند.
این نیاز یکی از مقصران تغییر رفتار انسانها در افزایش مصرف آب است. فشارهای تقاضایی همچنین استفاده از آب در محیطهای شهری، خانگی و صنعتی را دربرمیگیرد. یکی دیگر از عوامل مهم تقاضا، تغییرات اقلیمی است. تغییرات اقلیمی تقاضا برای مصرف آب بیشتر در بخش کشاورزی و نیز درخواست برای پرشدن دوباره مخزنهای آب را تشدید میکند. در بخش عرضه نیز معضلاتی چون انتقال آب، دسترسی به آب و تغییرپذیری باعث ایجاد چالشهایی برای آب میشود. کاهش در منابع تجدیدپذیر آب نیز یکی دیگر از معضلاتی است که در دسته فشارهای عرضهای قرار میگیرد.
تقریبا در هر یک از این دستهها، روند درست برعکس مسیر موردنیاز برای رشد پایدار آینده است. وقتی تمام این روندها در کنار یکدیگر قرار میگیرند، «تنش آبی» بهوجود میآید. زیستبوم حاصل از این فشارها در کنار درگیریهای سیاسی و اقتصادی تنها منجر بهشدت گرفتن این تنش میشود. امروز، بسیاری از مناطق در جهان بهخاطر عواملی چون جمعیت و رشد اقتصادی با پدیده تنش آبی مواجه هستند. در واقع، 2/5 میلیارد نفر در جهان که 36 درصد جمعیت دنیا را تشکیل میدهند، در مناطق دارای تنش آبی زندگی میکنند و بیش از 20 درصد تولید ناخالص ملی جهان هماکنون در مناطقی حاصل میشود که پرخطر و کمآب هستند.
این اتفاق از سویی بر تولید اثر میگذارد و از جنبه دیگر عاملی برای رقابت شرکتهای بزرگ دنیا شده که در پی راهکارهای تازه و بهروز برای مقابله با گسترش مصرف آب هستند. باتوجه به مسیر پرشتاب توسعه انسانی امروز و پیچیدگیهای موجود در مدیریت معضلات آبی و البته منابع آبی، چالشهای فردا دیگر آنقدرها دور نیستند و کمکم صدای پایشان پشت در شنیده میشود. چه شیوههای مدیریتی را بهبود ببخشیم و چه سراغ سیستمهای زیرساختی برویم، سالها و بلکه دههها (نه هفتهها یا ماهها) زمان برای ایجاد تغییر لازم است!
این امر بهویژه زمانی نگرانکنندهتر میشود که نگاهی به تحلیل انجام شده از سوی موسسه بینالمللی تحقیقات سیاست غذایی (IFPRI) بیندازیم. براساس یافتههای این موسسه 8/4 میلیارد نفر یعنی بیش از نیمی از جمعیت جهان و تقریبا نیمی از تولید جهانی غلات، اگر وضع موجود یعنی رفتار فعلی کسبوکاری ادامه یابد، بهخاطر تنش آبی تا سال 2050 در خطر قرار خواهد گرفت. مطالعه IFPRI همچنین نشان داد که 45 درصد کل تولید ناخالص ملی که معادل 63 تریلیون دلار است، تا سال 2050 بهخاطر تنش آبی در خطر قرار خواهد گرفت. این رقم یک و نیم برابر کل اقتصاد جهان در حال حاضر است!
با هدر دادن، آلوده کردن، استفاده مجدد بیشتر، مدیریت کارآمدتر و استفاده بهینهتر در همه بخشها از آب - استفاده شخصی، جمعی، کشاورزی و صنعتی - میتوان به سطح بهرهوری بالاتر (تولید اقتصادی هر قطره) و نیز کاهش تنش آبی دست یافت. ادامه روند تکاملی فناوری و بهبود زیرساختها ظرفیت عرضه آب برای شهرها و صنایع را افزایش خواهد داد. این امر همچنین به عرضه آب آشامیدنی سالمتر و خدمات بهداشتی به جمعیت روستایی و قشر فرودست شهری کمک خواهد کرد.
اگر این روند تحقق یابد، بیش از یک میلیارد نفر از مردم جهان و حدود 17 تریلیون دلار از تولید ناخالص ملی، دیگر تا سال 2050 از خطر عرضه ناپایدار آب مصون خواهند بود. تنها با تغییر رویکرد فعلی نسبت به مدیریت آینده آب و بهرهوری آب (تولید اقتصادی هر قطره) میتوان مطمئن شد که آینده روشن است. این مسیر که پایدار و آبی است، به نسل حاضر برای داشتن زندگی و جهانی بهتر نیز کمک خواهد کرد.